نگاهی بر ادبیات سفرنامه‌ای اروپاییان؛

تنوری که تاریخ ایران در آن پخته شد

7 بهمن 1392 ساعت 12:08

ادبیات سفرنامه‌ای، رخ نمود وضعیت اجتماعی و اندیشه ایرانیان از سده های میانه تا دوره معاصر است. در پژوهش های متعددی که بر روی سفرنامه های این دوره صورت گرفته است به فضای فکری نویسندگان این سفرنامه ها پرداخته شده است اما در باب ادبیات آنها کمتر نگارشی به عمل آمده است.


در این پژوهش، ادبیات سفرنامه ‏ای، به ‏ویژه انگیزه سیاحان ایتالیایی، از جمله پیترو دلاواله بررسی شده است. هم‏چنین بررسی عوامل رونق سیاحت در نیمه دوم سده پانزدهم و اوایل سده شانزدهم میلادی كه موجب شكل‏گیری آثار سفرنامه‏ای شد، از دیگر مباحث این نوشته است. اكتشافات جغرافیایی، با دو زایش مهم سیاسی در قالب پیدایش استعمار، و اقتصادی در قالب شكل‏گیری سرمایه‏داری در جهان، مؤلفه‏ های مهم در حركت غرب به سوی شرق بوده است. در این شرایط، اهمیت سوق‏الجیشی ایران و خلیج فارس و علاقه‏مندی ایرانیان به اخذ دانش نظامی غرب، و نیز عوامل سیاسی ـ مذهبی دیگری، موجب توجه به ایران در بامداد پیدایش دولت صفوی گردید.
مقدمه
با تشكیل دولت صفوی و برقراری نظام متمركز در جغرافیای سیاسی سنتی ایران بعد از نه قرن و اندی از فروپاشی سیاسی، و ظهور ایران صفوی به عنوان قدرتی جدید در دنیای اسلامی، و به دنبال آن، صف ‏آرایی سیاسی و عقیدتی در جهان اسلام، به‏ ویژه میان ایران و عثمانی، ایران مورد توجه اروپاییانی قرار گرفت كه اندكی پیش از صفویه، در سال ۱۴۹۸م با دور زدن دماغه امیدنیك و گشایش راه جدید دریایی به شرق رسیده و در پی منافع سیاسی و تجاری خود بودند. در واقع، عصر گشایش راه اقیانوس اطلس و حركت غرب جدید به سوی شرق با اهدافی نوین بود. راه ادویه و كالاهای شرق به ‏عنوان الهام‏ بخش توسعه‏ طلبی تجاری و یافتن سرزمین‏هایی در ماوراء بحار برای زیاده‏ طلبی سیاسی، از عوامل این حركت نوین بود. از این رو، سیاحت و جهانگردی، به‏ ویژه در شرق دور به عنوان موضوعی پرجاذبه در غرب مورد توجه قرار گرفت. البته این حركت تحت حمایت سیاسی ـ اقتصادی دولت‏های جدید اروپایی بود. به همین دلیل، سیاحان گوناگون از طبقات مختلفی راهی شرق و ایران شدند و عصر صفوی شاهد توسعه ورود خارجیانی بود كه از خود یادداشت‏ها و گزارش‏هایی برجای گذاشته‏اند كه از آن می‏توان تحت عنوان «ادبیات سفرنامه‏ای» یاد كرد.

ادبیات سفرنامه ‏ای
دوران صفویه، به همان اندازه كه دارای تحولات و اتفاقات سیاسی گوناگون بود، دارای مآخذ و اسناد تاریخی متنوعی نیز هست. در طبقه‏بندی منابع عصر صفوی، طبعاً متون اصلی تاریخی اهمیت فراوانی دارند. نویسندگان منابع اصلی صفوی، غالباً محرّرین و مورخان دربار صفوی بودند. طبیعی است موقعیت و مناصب دیوانی و سیاسی آنان، دست‏رسی‏ شان را به اسناد و بایگانی‏ های دولتی و آگاهی از ظرایف، تسهیل می‏ كرد. هرچند نگرانی برای حفظ موقعیت، در نگارش احتیاط‏آمیز وقایع مؤثر بوده است، لكن ارزش و اعتبار تاریخی آن برای بررسی تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در این دوران غیر قابل انكار خواهد بود. علاوه بر این منابع بومی، منابع خارجی دیگری نیز وجود دارد؛ یعنی آثار سیاحان اروپایی و ماجراجویانی كه شرح كارهای خود را به رشته تحریر درآورده‏اند. شكی نیست كه این «ادبیات سفرنامه‏ ای» اهمیت زیادی دارد، هرچند در خصوص اهمیت آن نباید اغراق كرد. به هر حال، این منابع در كنار آثار نویسندگان ایرانی عهد صفویه، تصویری نسبتاً روشن از اوضاع اقتصادی ـ سیاسی و اجتماعی آن زمان ارائه می‏دهند.
با شكل‏گیری تحولاتی در مناسبات جهانی و روابط منطقه‏ ای و حتی داخلی ایران، روابط ایران و اروپا دوران نوینی را شكل داد. از این رو، سیاحان متعددی از كشورهای مختلف اروپایی با اهداف متفاوت به ایران سفر كرده و هر كدام گزارش‏ها، یادداشت‏ ها و سفرنامه ‏هایی از خود به‏جا گذاشتند. این سیاحان از طبقات مختلفی بودند: ۱ . تجار و بازرگانان؛ ۲ . جهانگردان (دریانورد، ماجراجویان و...)؛ ۳ . سفیران و هیئت‏ های رسمی سیاسی؛ ۴ . مبلغان مذهبی؛ ۵ . هنرمندان و دانشمندان سیاح.
این سیاحان كه با اهداف و علایق گوناگون سیاسی، تجاری، علمی و مذهبی به ایران سفر می‏كردند تابعیت ممالك مختلف را داشتند، از این رو سفرنامه‏ های آنان به زبان‏های پرتغالی، اسپانیولی، هلندی، فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، روسی و ایتالیایی نوشته شده است كه برخی از معروف‏ترین این سفرنامه‏ها به فارسی نیز ترجمه شده است.

۱ ـ ۱. علل نگارش
عوامل گوناگونی در رونق سیاحت در نیمه دوم قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم میلادی و در پی آن، پیدایش ادبیات سفرنامه‏ای، مؤثر بودند. تحولات در نظام بین‏الملل و روابط جهانی، ویژگی‏های ژئوپلتیك ایران و پیدایش اندیشه اصلاح (به ‏ویژه در حوزه نظامی) در رویكرد به ایران در آغاز قرون جدید عوامل برتر بودند. لذا در این بخش به مهم‏ترین عوامل سیاحت و سیاحت‏نویسی می‏پردازیم:

۱ ـ ۱ ـ ۱ . اكتشافات جغرافیایی و حركت غرب به سوی شرق:
تا نیمه دوم قرن پانزدهم میلادی اقیانوس اطلس سدی در مقابل اكتشاف كنندگان بود. اما در این زمان، معبری برای سفرهای جدید شد. در قرن پانزدهم با ساخت كشتی‏های پیشرفته و قطب‏نما امكان دریانوردی فراهم شد. پرتغالی‏ ها اولین ملتی بودند كه از این تحولات جدید استفاده كردند. از این رو، اكتشاف كنندگان پرتغالی با عبور از دماغه امیدنیك به اقیانوس هند و خلیج فارس رسیدند. مهم‏ترین هدف آنان تسلط بر تجارت شرق و مسیرهای بازرگانی (راه ادویه) و به‏دست آوردن محصولات شرق و برقراری روابط تجاری مستقیم (قبلاً از طریق دولت شهرهای ایتالیا كالاهای شرق را به دست می‏آوردند) با آن بود. این گونه بود كه سواحل اقیانوس اطلس اهمیت فراوانی یافت و مركز ورود كالاهای شرق، به‏ویژه ادویه از هند شرقی شد. در واقع با گشایش راه اقیانوس اطلس، عصر اكتشافات جغرافیایی آغاز شد و توسعه روابط غرب و شرق و افزایش آمد و شد در این دوران، موجب مسافرت‏های گوناگون به شرق و ایران شد.
بخش‏های گوناگونی در اروپا از اكتشافات حمایت كردند و تشویق كننده حركت بودند، لذا اكتشاف كنندگان و سیاحان از طبقات گوناگونی بودند: بازرگانان برای دست‏یابی به شهرها و بازارهای جدید پیش‏قدم شدند؛ كلیسای پروتستان و حتی كاتولیك حمایت كردند و درصدد فرستادن مبلّغ به سرزمین‏ های دست‏نخورده غرب و شرق بودند؛ جاه‏ طلبی‏ های دولت‏های جدید اروپا (تلاش برای به‏دست آوردن مستعمره)؛ تشویق طبقه متوسط برای رسیدن به ثروت و مكنت طبقه اشراف؛ كنجكاوی اروپاییان درباره خاورزمین، به‏ویژه مطالب تحریك ‏آمیز ماركوپولو درباره خاور دور، و علاقه به كسب اطلاعات درباره مناطق و اقوام گوناگون بعد از رنسانس. از این رو، از همه این طبقات گوناگون در میان سیاحان عصر صفوی می‏بینیم.
بنابراین، تحولات در نظام بین‏الملل و روابط جهانی كه در پی گشایش اقیانوس اطلس و عصر اكتشاف شكل گرفت، در رونق جهان‏گردی و سیاحت، عاملی مهم بود و ایران نیز از این تحولات تأثیرات پایداری پذیرفت.

۱ ـ ۱ ـ ۲ . پیدایش استعمار و ضرورت آگاهی از شرق:

تشكیل امپراتوری‏ های مستعمراتی در جهان۲و به اسارت كشیدن مردم آسیا و افریقا و امریكا از انگیزه‏های مهم سیاسی اكتشافات جغرافیایی بود. بنابراین با پیدایش استعمار و مستعمرات، ضرورت آگاهی از شرق شكل گرفت. در واقع، سفرنامه ‏ها و سیاحان مأخذ اطلاعات اروپا از ایران شد، حتی به‏ گونه‏ای كه برخی از این سیاحت‏نامه‏ ها، نه‏تنها گزارشی از جامعه ایران در این دوران ارائه دادند، بلكه به تحقیق در تاریخ و تمدن ایران از دوران‏های اساطیری به بعد پرداختند و كوشیدند نظری ه‏ای فراگیر در مورد خصوصیات ایران و ایرانیان ارائه دهند.
از بعد تئوریك، اكتشافات جغرافیایی مبانی نظری ایجاد استعمار و مستعمرات در جهان را در اختیار داشت. با سپری شدن قرون وسطی و ظهور ماكیاول، دوره‏ای جدید در اندیشه سیاسی غربی آغاز شد. او نظریه «دولت ملی»۳ و ارتش ملی رامطرح كرد و موجب غروب نظریه «جامعه جهانی» و كامنولث مسیحی قرون وسطا شد. ماكیاول در كتاب پرنس ضمن آموزش شیوه حكومت كردن به شاه‏زاده مورد نظر خود، از چگونگی تشكیل شاه‏زاده‏نشین‏های جدید سخن می‏گوید، و در واقع از انواع سرزمین‏های جدید كه به حكومت شاه‏زاده در ایتالیا می‏پیوندد، و شیوه برخورد با فرهنگ و زبان و حكومت‏ های آنان بحث می‏ كند. به‏ طور كلی او معتقد است كه استعمار سرزمین‏های دیگر توسط شهریار و انتقال ثروت‏ها و منابع آنان به كشور خود، چون این عمل برای مردم وی و به نفع آنان است، مشروع است.
۱ ـ ۱ ـ ۳ . پیدایش رقابت میان دولت‏های اروپایی: در پی شكل‏گیری مرزهای سیاسی جدید در اروپا، به‏ویژه بعد از كنگره وستفالی، دولت‏ های جدید اروپایی در جست‏وجوی منافع و امتیازات، به رقابت‏ های سیاسی ـ اقتصادی پرداختند. هرچند این رقابت در دوره آغازین عمدتاً در اروپا بود، اما اندكی بعد شرق و دیگر بخش‏های جهان عرصه این رقابت‏ها گردید. بنابراین، اعزام هیئت سیاسی و سفیران و حتی فرستادن هیئت‏های نظامی و بهره ‏گیری از سلاح جدید آتشین مورد توجه قرار گرفت.
این رقابت‏ها در ایران ابتدا در خلیج‏فارس میان پرتغالی‏ها و انگلیسی‏ها صورت گرفت و اندكی بعد كمپانی‏های هند شرقی هلند و فرانسه نیز رقابت‏های سختی را در خلیج‏فارس و ایران با رقبای اروپایی داشتند. اینان یادداشت‏ها و گزارش‏هایی از ایران برجای گذاشته‏اند كه بخشی از سفرنامه‏های دوره صفوی را تشكیل می‏ دهد.

۱ ـ ۱ ـ ۴ . پیدایش سرمایه‏ داری در قرن شانزدهم و تهاجم سرمایه و سرمایه‏ داران و بورژوازی غرب:

با گشایش راه‏ های جدید دریایی، اوضاع اقتصادی ـ اجتماعی اروپا دگرگون شد. این دگرگونی‏ ها و كشف راه‏های جدید دریایی از عوامل مهم انقلاب بازرگانی۶ در اروپا بود كه به پیدایش سرمایه‏داری تجاری انجامید و این سرمایه‏داری تجاری از اوایل قرن نوزدهم به بعد به سرمایه‏داری صنعتی تبدیل شد.
پس از گشوده شدن شرق، اولین گروهی كه در سواحل دریاهای شرق مستقر شدند، بازرگانانی بودند كه نیتجه تجارت جهانی بعد از گشایش اقیانوس اطلس به شمار می‏آمدند، و اندكی بعد سرمایه ‏داری یا كاپیتالیزم در میان این گروه متولد شد. مرحله دوم، تهاجم سرمایه و سرمایه ‏داری، در دوران شكل‏گیری تفكر انباشت ثروت و سرمایه‏ های انبوه، در قرن هفدهم و هجدهم میلادی در قالب كمپانی‏ های هند شرقی است كه در واقع، دوره اوج كاپیتالیزم تجاری در اروپاست. مرحله سوم، دوران جایگزینی دولت‏ها به‏جای كمپانی‏ها در قرن نوزدهم میلادی است.
یادداشت‏های این سوداگران و دفاتر و كارگزاران كمپانی‏های هند شرقی، بخش مهمی از ادبیات سفرنامه‏ ای این دوران را تشكیل می‏ دهد.

۱ ـ ۱ ـ ۵ . اهمیت سوق‏ الجیشی ایران و خلیج ‏فارس:

قرار گرفتن ایران در مسیر راه‏ها و كانون‏ های مهم موجب توجه به ایران و آمد و شد گسترده به ایران گردید. راه ادویه، كه شاه‏راه اقتصادی جهان به شمار می‏ آمد، از جغرافیای سیاسی ایران می‏گذشت و ایرانی‏ها در تنگه هرمز، نقش ترانزیت كالا بین شرق دور و اروپا را برعهده داشتند. خلیج‏ فارس و هرمز، نه‏ تنها از جهت اقتصادی، یعنی واقع شدن در مسیر راه ادویه اهمیت داشتند، بلكه به سبب نزدیكی و دست‏رسی به دریای مدیترانه، اقیانوس هند، دریای سرخ، تنگه ‏های عدن، بسفور، داردانل مورد توجه قرار گرفتند. از این رو اولین دولت استعمارگر اروپایی، یعنی پرتغالی ‏ها، هرمز را تصرف كردند و حاكمیت دولت پرتغال بر هرمز برقرار شد. اهمیت سیاسی خلیج‏ فارس و هرمز موجب ظهور تئوری‏های سیاسی میان استعمارگران پرتغالی گردید.
آلفونسودالبوكرك، در اوایل قرن شانزدهم میلادی، یعنی در دورانی كه هنوز امپریالیسم متولد نشده بود، تئوری امپریالیستی ارائه داد كه تقریباً تا قرن بیستم میلادی به آن توجه می‏شد. او مدعی شد كه هر كشوری بر سه نقطه تسلط داشته باشد، یعنی عدن در دریای سرخ، هرمز در خلیج‏فارس، و مالاكا در اقیانوس هند، نه‏تنها اقتصاد جهان، بلكه سیاست جهان را در اختیار خواهد داشت. لذا اهمیت سوق‏الجیشی و ارتباطی ایران موجب آمد و شد سیاحان به ایران گردید به طوری كه سیاحانی كه به انگیزه سیاحت در سرزمین‏های دیگر به حركت درآمدند از ایران نیز دیدن كردند. به‏طور مثال، آرام اولئاریوس از روسیه به ایران سفر كرد و حتی دلاواله كه علاقه به مشرق‏زمین او را به سیاحت كشانید، به دلیل جایگاه مهم ایران در شرق، مدتی در ایران به سر برد و از هند و تركیه نیز دیدن كرد.
۱ ـ ۱ ـ ۶ . علاقه ایرانیان به استفاده از دانش نظامی غرب و جلب توجه به اروپا بعد از چالدران: بعد از شكست چالدران و آشكار شدن ضعف نظامی ایران، رویكرد به دانش نظامی غرب شكل گرفت و از هیئت‏های اروپایی در ایران، به‏ویژه دوره شاه‏عباس اول، استقبال شگفت‏انگیزی صورت گرفت.
از سوی دیگر، نخستین گروه تماس ایران و غرب در این دوران، نمایندگانی بودند كه از سوی دربار ایران برای آشنایی با غرب و جلب همكاری‏های فنی و جنگی به اروپا فرستاده شدند. به‏طور مثال، محمدرضا بیك به‏عنوان نماینده دربار ایران به فرانسه رفت تا همكاری‏های نظامی فرانسویان را جلب كند. هرچند او سفرنامه‏ای ندارد، اما فردی به‏نام هربرت او را تصویر می‏كشد.۸
بنابراین، برخی از این سیاحان كه اثری از خود برجای نگذاشته‏اند به دنبال اندیشه اصلاح نظامی ایران، از سوی دربار مورد توجه قرار گرفتند كه نمونه آن برادران شرلی هستند كه در زمینه آشنایی ایرانیان با سلاح‏های آتشین اقداماتی انجام دادند.
۱ ـ ۱ ـ ۷ . انگیزه شهرت‏طلبی: برخی از سیاحان به دنبال شهرت‏طلبی به نگارش سفرنامه‏های خود پرداختند و سیاحت را برگزیدند. در اروپا، علاقه به دانستن مسائل آسیا به‏شدت وجود داشت و این امر از دلایل سیاسی و تجاری نشئت می‏گرفت.
۱ ـ ۱ ـ ۸ . مسئله عثمانی: تضادهای مشترك ایرانیان و اروپاییان با دولت عثمانی از عوامل مهم فرستادن نمایندگان و آمد و شدهای سیاسی و نظامی در دوره صفویه بود. این امر از جمله عوامل مهم رویكرد ایرانیان به غرب، و در واقع برای یافتن متحدی نیرومند در برابر تهاجمات عثمانی به شمار می‏آمد.
این بینش در میان اروپاییان نیز در توجه به ایران به‏خوبی دیده می‏شود، به‏طوری كه پیترو دلاواله هدف از مسافرت به ایران را ستیز با عثمانی بیان می‏كند. بنابراین، مسئله عثمانی از جمله عوامل فرستادن نمایندگانی است كه برخی از آنان شرح سفر خود را در قالب سیاحت‏نامه‏ها در اختیار ما قرار می‏دهند.
۱ ـ ۱ ـ ۹ . هیئت‏های مذهبی: گروه‏هایی كه بعد از تحولات جدید در اروپای قرن شانزدهم میلادی به انگیزه‏های مذهبی به ایران آمدند از فرقه‏های گوناگون مسیحی بودند. این مبلغان در دوره صفویه با فرمانی از شاه صفوی، اجازه تبلیغ و فعالیت مذهبی را در ایران یافتند و سپس در عصر افشاریه و زندیه نیز هم‏چنان به فعالیت‏های خود ادامه دادند. علاوه بر فعالیت‏های مذهبی، گروه‏هایی از آنان با اهداف سیاسی دولت‏های اروپایی به ایران آمدند و به توسعه نفوذ سیاسی دولت‏های خود كمك كردند.۹ به‏طور مثال، آنتونیو گووه‏ا، كشیش اگوستینی، در رأس هیئتی سیاسی به ایران آمد و گذشته از تبلیغ مسیحیت، دو منظور دیگر نیز داشت: یكی آن‏كه بنیان منافع پرتغال را كه به علت تصرف بحرین به دست ایرانیان كاهش پیدا كرده بود، استحكام بخشد و دیگر آن‏كه شاه‏عباس را از عقد قرارداد بازرگانی با انگلستان بازدارد. نمونه دیگر، پررافائل دومان،۱۰ كشیش فرانسوی استكه سال‏ها در اصفهان به سر برد. پررافائل وقتی متوجه شد كه كولبر، وزیر دارایی فرانسه برای عملی ساختن طرح‏های سیاسی و تجاری دولت فرانسه در مشرق‏زمین به اطلاعات دست اول نیاز دارد، نتیجه سالیان دراز تحقیق و مطالعه خود را درباره ایران و ایرانیان به‏صورت كتابی درآورد و به كولبر تقدیم كرد. وی این كتاب را كه اثری تحقیقی است وضع ایران در سال ۱۶۶۰ نام نهاد. به هر حال، بدین گونه نیز بخشی از سیاحت‏نامه‏ها گرد آمد.
۱ ـ ۲. ویژگی‏ها
در تقسیم‏بندی منابع تاریخی، سفرنامه‏ها جزء منابع جغرافیایی به‏حساب آمده‏اند.۱۱ این دسته از منابع به دو گروه خارجی و داخلی تقسیم می‏شوند: سفرنامه‏های داخلی، مانند سفرنامه ابن‏بطوطه، حاج سیاح و...؛ سفرنامه‏های خارجی، مانند سفرنامه‏های شاردن، تاورنیه، كروسینسكی و... .
مهم‏ترین ویژگی‏های سفرنامه‏های خارجی عبارت است از:
۱. شامل گزارش‏های عینی با برداشت‏های كاملاً آنی است. در واقع، جامعه را به تصویر می‏كشد. در سفرنامه، قضاوت وجود دارد، و چون یك معیار در تقسیم منابع به داخلی و خارجی، معیار فرهنگی است، لذا سیاح از منظر فرهنگی متفاوتی به جامعه می‏نگرد و مقایسه می‏كند و در مقایسه، تعمق وجود دارد و بر این اساس، قضاوت می‏كند.
۲. توجه به احوال اجتماعی و ظرایفی دارند كه از دید ایرانیان قابل توجه نبوده است، از این رو عمدتاً ارزش اجتماعی دارند تا سیاسی.
۳. مظاهر زندگی و اخلاق و روحیات مردم ایران را با دقت و كنجكاوی توصیف كرده‏اند.
۴. اوضاع سیاسی و دربار ایران را تصویر می‏كنند.
۵. به اوضاع اقتصادی و جغرافیایی ایران پرداخته‏اند (كوه، رود، جنگل، آب و هوا و...).
۶. مذهب و عقاید مذهبی و رسوم دینی و وضع تعلیم و تربیت را بیان می‏كنند.
۷. گردآوری افسانه‏ها و اساطیر ملی و باستانی، مانند سفرنامه شاردن.
۸. عكس‏ها و نقاشی‏هایی از عمارات و شهرها دارند كه امروز منحصر به فرد و در دست است، مانند سفرنامه شاردن كه آثار باستانی در آن معرفی شده است.
۹ . این مسافران موفق به اخذ امتیازات بازرگانی و سیاسی برای دولت خود شدند، از این رو سفرنامه‏های آن‏ها برای آگاهی از كیفیت نفوذ تدریجی دول اروپایی در ایران مفید است.
۱۰ . سفرنامه‏های دوره صفوی بیشتر به فرهنگ و ویژگی‏های اجتماعی پرداخته‏اند تا سیاسی، اما در دوره قاجاریه بیشتر رنگ سیاسی دارد.
۲ . ایتالیایی‏ها در ایران
ایران از قرن نهم هجری/ پانزدهم میلادی از زمان به‏قدرت رسیدن اوزون حسن آق‏قویونلو و پس از آن، در مرزهای غربی خود با دولت عثمانی معارضه داشت. عثمانی‏ها در نظارت بر آمد و شد و تجارت دریایی بین آسیا و مدیترانه، رقیب بزرگ ایران و ونیز بودند، از این رو پاپ بر اساس ملاحظات دینی، و جمهوری ونیز، به‏عنوان قدرت مسلط دریایی حوزه مدیترانه شرقی، نخست با اوزون حسن، سپس با صفویه روابط صمیمانه دیپلماتیك برقرار كردند و پیمان‏های اتحاد منعقد ساختند.
پاپ در شكل‏گیری اتحادهای اروپایی بر ضد عثمانی و نیز كشاندن قدرت‏های آسیایی، به‏ویژه اوزون حسن آق‏قویونلو به این اتحاد كوشید. جمهوری ونیز هم روابط سیاسی و تجاری خود را با دولت آق‏قویونلو توسعه داد، و اوزون حسن نیز از آن استقبال نمود. لذا از این زمان به بعد، هیئت‏های تبلیغی، زوّار مسیحی، سفرا، سیاحان و بازرگانان به‏عنوان حلقه‏های این روابط ایفای نقش نمودند. بخش اعظم گزارش‏ها و یادداشت‏هایی كه از این منبع مایه می‏گرفت و اساساً هم جغرافیایی بود ونیزی‏ها نوشتند كه به همه امور دیپلماتیك و نظامی و جغرافیایی و اقتصادی و مذهبی این منطقه علاقه داشتند.
به هر حال، امروزه نوشته‏های گوناگونی از سیاحان ایتالیایی در اختیار ماست: سفرنامه‏های باربارو، كنتارینی، مارین سانو دو ایل جووانی، جیوانی روتا، میكله ممبره، مارینو سانوتو، لودویكو وارتمان، لوئیجی رانچینوتو، جیوانی باتیستاراموزیو، وینچنتیو دالساندری، جیوانی توماسومینادوآ، پیترو دلاواله و... .
۲ ـ ۱. پیترو دلاواله
۲ ـ ۱ ـ ۱. بیوگرافی
پیترو دلاواله، سیاح ایتالیایی در سال ۹۹۵ق/۱۵۸۶م در خانواده‏ای اصیل در رم متولد شد. تحصیلات خود را در رشته ادبیات و حقوق به پایان رساند. بر اساس آداب زمان، شوالیه‏گری آموخت و در نزاع بین پاپ پل پنجم و جمهوری ونیز بر سر مسائل مذهبی، در جرگه هواخواهان پاپ درآمد و با برقراری آشتی، در سال ۱۶۱۱م به ناوگان جنگی اسپانیا برای جنگ با دزدان دریایی در سواحل افریقا پیوست. اما بدون جنگ به رم بازگشت و در بند عشقی نافرجام شد كه بر سرنوشت آینده او اثر گذاشت و این از عوامل سیاحت آینده اوست. در نتیجه این شكست، دلاواله به ناپل رفت و طی مراسمی در این شهر لباس زائران را بر تن كرد و لقب ایل پلگرنیو۱۲، به معنای زائر، را برگزید. در واقع برای فراموش كردن شكست عشقی و ازطرف دیگر بر اثر تشویق دوست دانشمند خود، ماریو اسكیپانو تصمیم مسافرت به مشرق‏زمین را گرفت. در سال ۱۶۱۴م به‏عنوان زیارت بیت‏المقدس به استانبول و قاهره و از آن‏جا به بیت‏المقدس و دمشق و حلب و بغداد سفر كرد. در بغداد به قصد مشاهده آثار تمدن قدیم بابلی‏ها از شهر حله نیز دیداری نمود و پس از بازگشت به بغداد با دختری آسوری ازدواج كرد.
دلاواله در سال ۱۰۲۵ق/۱۶۱۷م از طریق قصرشیرین و همدان روی به اصفهان نهاد تا به خدمت شاه‏عباس درآید و شمشیر خود را در جنگ با تركان عثمانی در اختیار شاه ایران قرار دهد، اما به‏علت اقامت شاه‏عباس در شهر اشرف در مازندران راهی شمال ایران شد. شاه صفوی با جهان‏گرد ایتالیایی با مهربانی بسیار رفتار كرد و به همین دلیل او مدت پنج سال در خدمت شاه ایران بود.
دلاواله آن‏گونه كه خود می‏گوید از مسافرت به ایران دو مقصود داشت:
۱ . در لشكركشی نظامی بر ضد ترك‏های عثمانی شركت كند و تا سرحد امكان انتقام بدرفتاری‏هایی را كه آنان نسبت به مسیحیان روا می‏داشتند بگیرد.
۲ . اسبابی فراهم سازد تا مسیحیان مقیم عثمانی كه در وضع بدی به سر می‏بردند به ایران كه نسبت به اتباع مسیحی خود در كمال مهربانی و رأفت رفتار می‏كرد، مهاجرت كنند.
در حقیقت، رفتار عالی شاه‏عباس با ارامنه و سایر مسیحیان و آزادی كاملی كه آنان در به‏جای آوردن آداب و رسوم مذهبی خود داشتند چنان این جهان‏گرد را تحت تأثیر قرار می‏دهد كه او در این باره زبان به تعریف و تمجید از شاه ایران می‏گشاید و از شاه‏زادگان كشورهای غرب كه به‏رغم هم‏كیشی و هم‏خونی، نسبت به آزار و شكنجه مسیحیان مقیم عثمانی بی‏اعتنا بودند انتقاد می‏كند و در این راه آن‏قدر تند می‏رود كه سانسور وقت در موقع چاپ كتاب، مانع از انتشار آن قسمت از نامه‏ها می‏شود.
دلاواله در سال ۱۰۲۸ق/۱۶۱۸م شاهد جنگ ایران و عثمانی و پیروزی ایرانیان بوده است. در همین زمان بعد از رهایی از بیماری مالاریا، در سال ۱۶۲۱م از اصفهان عازم شیراز و تخت جمشید شد. هرچند او واقف نبود كه این خرابه‏ها باقیمانده چه بنای باشكوهی است و حدسیاتی می‏زند، ولی مشاهده‏های خود را چنان با دقت شرح می‏دهد كه بعداً وقتی نقاش هلندی از روی این توضیحات تصویری تخیلی به ترجمه كتاب به زبان هلندی اضافه می‏كند شباهت زیادی بین آن و خرابه‏های تخت جمشید ـ آن‏طور كه واقعاً هست ـ به وجود می‏آید. جالب توجه این‏كه جهان‏گرد ایتالیایی با وجودی كه موفق به خواندن كتیبه‏ها نمی‏شود، ولی درك می‏كند كه نوشته‏های آن‏ها برخلاف خطوط اسلامی از چپ به راست است و این استنباط از روی قراینی برایش حاصل می‏شود كه نشان‏دهنده هوش و ذكاوت و توجه خاص اوست.
وی برای رفتن به هند عازم سواحل جنوب شد، اما در ۱۰۳۲ق/۱۶۲۲م زنش در میناب درگذشت. به‏رغم تألم روحی فراوان و بعد از مومیایی كردن جسدش، او را در سفرها همراه خود برد و در نهایت، در رم به خاك سپرد. او بعد از مرگ همسرش باز در اندیشه سفر به هند بود، ولی به علت آن‏كه جنگ ایرانیان به كمك انگلیسیان بر ضد پرتغالی‏ها برای تصرف هند و راندن پرتغالی‏ها از خلیج‏فارس در جریان بود وی ناچار به لار بازگشت. بالأخره در ژانویه ۱۶۲۳ از بندرعباس (گمبرون) عازم هند شد و مدت بیست ماه سراسر هند را سیاحت كرد.
او در نوامبر ۱۶۲۴ از بندر گوا با كشتی عازم رم شد و پس از توقفی در مسقط در بصره از كشتی پیاده شد و از راه بغداد و حلب، خود را به مدیترانه رساند و به وسیله كشتی به ناپل رسید و در ۱۰۳۵ق/۱۶۲۸م پس از دوازده سال دوری به رم بازگشت و جزو ملازمان پاپ اوربان هشتم درآمد. از آن پس به مطالعه و تنظیم خاطراتش پرداخت و در آوریل ۱۶۵۲ درگذشت.
۲ ـ ۱ ـ ۲. بازشناسی سفرنامه
شهرت پیترو دلاواله ایتالیایی پس از چاپ خاطراتش كه قسمت اعظم آن پس از مرگ وی انجام گرفت، رو به فزونی رفت. وی اولین جهان‏گردی بود كه به دومین هرم مصر وارد شد و شاید اولین كسی بود كه سنگ‏نوشته‏های تخت جمشید را برای جهان غرب تشریح كرد و آثاری از خطوط قدیمی آسوری را با خود به اروپا برد.
دلاواله كه در جوانی با ادبیات و حقوق آشنا شده و بعدها نیز هیأت و جغرافیا و باستان‏شناسی و گیاه‏شناسی فرا گرفته و مجموعه‏ای از نباتات را فراهم آورده بود به زبان‏های ایتالیایی و اسپانیایی و پرتغالی و فرانسه و لاتینی و یونانی جدید سخن می‏گفت. او تركی را خوب می‏دانست و فارسی را نیز در ایران یاد گرفته بود.
سفرنامه پترو دلاواله به مشرق‏زمین به سه قسمت تقسیم می‏شود: تركیه، ایران و هند. البته فقط قسمت مربوط به تركیه در زمان حیات نویسنده به چاپ رسید و قسمت‏های دوم و سوم بعد از مرگ وی انتشار یافت. تمام این سفرنامه به صورت نامه‏های متعددی است كه وی از مشاهده‏های خود در مشرق‏زمین به رشته تحریر درآورده و بی‏شك یكی از جالب‏ترین سفرنامه‏های این دوران است، زیرا حس ملاحظه این جهان‏گرد كم‏نظیر است و با چنان دقت و ظرافتی صحنه‏های مورد مشاهده خود را شرح می‏دهد كه خواننده تصور می‏كند خود ناظر آن صحنه‏ها بوده است، و چون وی با زبان‏های تركی و فارسی و عربی و تا حدی قبطی و كلدانی آشنا بود توانست مطالبی را بفهمد و بنویسد كه جهان‏گردان دیگر به‏علت عدم آشنایی با این زبان‏ها از درك آن‏ها عاجز بودند و همه كسانی كه بعداً درباره زندگی پیترو دلاواله مطالعاتی كرده و مطالبی نوشته‏اند دقت او را تحسین كرده و حس ملاحظه او را فوق‏العاده می‏دانند.
دلاواله هنگام مسافرت، نامه‏های مختلفی به دوست دانشمند خود ماریو اسكیپانو كه مشوق او بدین سفر بود، می‏نوشت به امید آن‏كه ماریو آن‏ها را تصحیح و تنظیم كند تا بعد به‏صورت سفرنامه‏ای آراسته درآید، اما وی به‏دلیل اشتغالات پزشكی، فرصت این كار را نیافت و تنها این نامه‏ها را جمع‏آوری نمود. در این نامه‏ها مسائل گوناگون سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی، از تجارت، سیاست، دیپلماسی، جنگ و آداب و عادات گرفته تا مناظر طبیعی ایران و راه‏ها و دهات و رودخانه‏ها، حتی لغات، موسیقی و ادبیات بررسی شده و شرح مفصلی از ویرانه‏های تخت جمشید در این نامه‏ها آمده است. و از همین‏جاست كه مغرب‏زمین با خطی جدید از روزگاری كهن آشنا شد. در كتاب وی كه در سال ۱۶۵۸م منتشر شده یك سطر از خط میخی كپی شده و این ظاهراً نخستین صورت نسبتاً دقیق از این خط بوده است. پیترو دلاواله مقدار زیادی از كتاب‏های نفیس فارسی و عربی خطی و مقداری رونوشت از كتیبه‏های مختلف آشوری را نیز با خود به ایتالیا برده كه هم‏اكنون در موزه واتیكان موجود است.
به‏طور كلی سفرنامه پیترو دلاواله از پنج مكتوب تشكیل شده است: مكتوب اول، كه در ۱۷ مارس ۱۶۱۷ نوشته شده كه شرح مسافرت دلاواله از بابل به اصفهان است. در این مكتوب، از اماكن جغرافیایی و شهرهای ایران، به‏ویژه كردستان، و آداب و رسوم آنان بحث نموده است. در مسیر حركت از بغداد به اصفهان، با عبور از كردستان، شهرهایی چون همدان و شهركرد، و شرایط اقلیمی و طبیعی آنان را توصیف نموده است. مسائلی چون ویژگی‏های زبان فارسی، مجالس شاهانه و نحوه پذیرایی در آن، غذاهای ایرانی، مهمان‏دوستی ایرانیان و احترام و سخاوت آنان در مورد خارجیان، سرزمین ایران و سكنه و قوای نظامی آن، پیشینه خانوادگی صفویان از دوره شیخ صفی، آداب ملی ایرانیان، مانند نوروز، شیوه زندگی و امور مدنی و جزایی اقوام خارجی ساكن در ایران، روحانیون مسیحی مقیم اصفهان، آثار عمومی و اماكن تاریخی اصفهان در این قسمت، بررسی شده است.
مكتوب دوم كه در ۱۹ مارس ۱۶۱۷ نوشته شده، مربوط به مسائل خصوصی دلاواله است. در این مكتوب كه به عنوان اعضای آكادمی اوموریستی نوشته شده، او بیان می‏دارد كه به مسافرت مشرق‏زمین تن در داده است تا مطالب جالبی برای ارائه به آنان تهیه كند. این بخش از سفرنامه، یعنی مكتوب دوم، به منظور اجتناب از تطویل كلام، از سوی مترجم حذف شده است.
مكتوب سوم كه در ۱۸ دسامبر ۱۶۱۷ نوشته شده است، به شرح مطالب مكتوبات پیشین می‏پردازد. در این مكتوب، شرح حال هندیان یا بانیان و گبرها و آداب و رسوم آنان را به دقت آورده است. موضوع دیگر مورد توجه او، مراسم روز ۲۱ ماه رمضان و شهادت امام علی علیه‏السلام است كه به صورت دستجات عزاداری و نوحه‏خوانی صورت می‏گرفته است. هم‏چنین مراسم عید قربان و آداب قربانی كردن در این روز را به تفصیل بیان می‏دارد. نیز در این مكتوب، از رقابت نمایندگان انگلستان و پادشاه اسپانیا و اقدامات تحریك‏آمیز آنان علیه یكدیگر در دربار ایران سخن به میان آمده است.
مكتوب چهارم كه در اوایل ماه مه و ۲۵ ژوئیه ۱۶۱۸ نوشته شده، در خصوص مسائل گوناگون ایران است: از ماه محرم و عزاداری عاشورا و تاسوعا به تفصیل سخن می‏گوید، شرح مسافرت خود را از اصفهان به فرح‏آباد در مازندران برای ملاقات با شاه‏عباس اول، و مشاهده‏های خود را در شهرها و روستاها بیان می‏كند. در این مكتوب، به انگیزه خود كه صدمه زدن به تركان عثمانی است اشاره دارد و از علاقه‏مندی خود به شركت در جنگ علیه عثمانی به صراحت یاد می‏كند. در این جهت، اتحاد ایران با ملت‏های مسیحی حوالی دریای سیاه را برای ضربه زدن به عثمانی مهم ارزیابی می‏كند. دلاواله، به روابط ایران و اوزبكان در دوره عباس اول توجه دارد. در بحث از مسائل اقتصادی ایران، از اوزان و مقادیر، اطلاعاتی در اختیار ما قرار می‏دهد. در مكتوب چهارم، گزارش‏هایی آمده است كه نشان می‏دهد شاه‏عباس از جزئیات اوضاع و احوال كشور خود آگاه بوده است. دلاواله از جایگاه ممتاز امام علی علیه‏السلامدر نزد عباس اول سخن به میان آورده است.
مكتوب پنجم كه در ۲۲ آوریل و ۸ مه ۱۶۱۹ نوشته شده است، به زمان استقرار در قزوین و بارعام شاه‏عباس اشاره دارد. در این مكتوب، درباره مراسم ایرانیان در قزوین و چگونگی مذاكرات و دیدگاه‏های شاه نسبت به عثمانیان سخن گفته است. از ملاقات سفیر اسپانیا به نام فیگو روا با شاه‏عباس در قزوین اطلاعاتی در اختیار ما قرار می‏دهد. هم‏چنین از روابط ایران و اوزبكان و اقدامات بازدارنده شاه‏عباس در تهاجم آنان به ایران سخن گفته است. به طور كلی دلاواله به سبب حساسیت سیاسی، به تمام سفرای اروپایی كه مقارن سكونت وی به ایران سفر كرده‏اند توجه ویژه‏ای كرده، انگیزه و اقدامات آنان را بیان می‏كند. در مكتوب پنجم، از قشون ایران، اردبیل و خانقاه آن، مسائل ایران و عثمانی و آمد و شد نمایندگان سیاسی عثمانی به ایران گزارش‏هایی در اختیار ما قرار می‏دهد.
چنان‏كه گذشت، در زمان حیات نویسنده، فقط اولین جلد سفرنامه، یعنی قسمت مربوط به تركیه در سال ۱۶۵۰م به چاپ رسید. دو جلد مربوط به ایران در سال ۱۶۵۸م با نظارت چهار تن از پسران پیترو دلاواله به چاپ رسید و چاپ جلد چهارم، یعنی نامه‏های هند و شرح بازگشت جهان‏گرد به ایتالیا به سال ۱۶۶۳م به اتمام رسید.
این سفرنامه در قرن هفدهم میلادی چندین بار به زبان ایتالیایی در شهرهای ونیز و بولونی تجدید چاپ شد و در همان قرن هفدهم به زبان‏های مختلف ترجمه گردید. در خلال سال‏های ۱۶۶۲ ـ ۱۶۶۴ هر چهار جلد به‏وسیله اتین كارنو و فرانسوا لوكنت كه هر دو كشیش بودند اولین بار به فرانسوی ترجمه شد. در سال ۱۶۷۰م ترجمه دیگری به فرانسه از این كتاب صورت گرفت و آخرین چاپ سفرنامه به زبان فرانسوی در سال ۱۷۴۵م در هشت جلد در شهر روئن انتشار یافت. این كتاب به‏تدریج در فاصله سال‏های ۱۶۶۴ ـ ۱۶۸۱ در آمستردام به زبان هلندی در شش جلد، همراه با تصاویری كه یك هنرمند هلندی بر اساس توضیحات نویسنده كشیده بود، منتشر شد. ترجمه انگلیسی این سفرنامه نیز در سال ۱۶۶۴م در لندن و ترجمه آلمانی آن در گنف در سال ۱۶۷۴م انتشار یافت.
آخرین بار كه متن اصلی آن كتاب در جهان منتشر شد به سال ۱۸۴۳م در شهر برایتون بود تا این‏كه اخیراً «مؤسسه ایتالیایی خاورمیانه و خاور دور» قسمت مربوط به ایران را تجدید چاپ نمود. مقایسه چاپ‏های قبلی با نسخه اصلی گویای آن است كه مقداری از نوشته‏های نویسنده بنابر اقتضای زمان، سانسور شده است. جالب این است كه در مورد قسمت‏های مربوط به تركیه و هند اداره سانسور زیاد از خود وسواس نشان نداده و به حذف پاره‏ای جملات اكتفا كرده است، درصورتی كه در قسمت ایران مطالب مربوط به انتقاد شاه‏عباس از سلاطین غرب یا گرویدن اتباع عیسوی شاه به دین اسلام و موضوعاتی دیگر از این قبیل به‏طور كلی حذف شده و حتی سخنان شاه‏عباس درباره مسیحیان و مسیحیت نیز نیامده است. این امر، نشان می‏دهد كه در سانسور مطالب، دیدگاه‏های سیاسی و مذهبی، هر دو دخالت داشته است.
پیترو دلاواله در سفرنامه خود به طرز بسیار جالبی جزئیات سفر خود را برای دوستش نوشته و در آن، ضمن توصیف‏های ارزنده‏ای درباره برخی از شهرهای ایران، اطلاعاتی را نیز از حوادث عصر شاه عباس، به‏ویژه درگیری‏های او با عثمانی‏ها به‏دست می‏دهد. متجاوز از نصف مكاتبات او حاكی از اوضاع و احوال سیاسی ـ اجتماعی و اخلاقی ایرانِ آن زمان است و از این لحاظ، مطالب سودمندی در باب تاریخ صفویه دارد. وی ایران عصر صفوی را با كشور عثمانی مقایسه كرده، ایران را برتر از آن كشور دانسته است.
به‏رغم مزیت بیان جزئیات در سفرنامه دلاواله، چون او خاطرات خود را طی نامه‏هایی برای دوست دانشمندش به ناپل ارسال می‏كرد از ذكر مسائل خصوصی نیز فروگذار نكرده و طبق عادت زمان، جملات او بسیار طولانی و پیچیده است، به‏طوری كه گاه جمله‏های معترضه و مطالب فرعی، بر اصل موضوع فزونی می‏یابد و خواندن این كتاب بدون بررسی عمیق، خالی از اشكال نیست.
نویسنده این سفرنامه، كاتولیك متعصبی است و حتی مسیحیان دیگر را كه آیینی غیر از آیین كاتولیك دارند منحرف و گمراه می‏داند. متأسفانه در خصوص هیچ یك از مذاهب، از جمله اسلام نتوانسته است بی‏طرفانه قضاوت كند و موقعی كه درباره ادیان صحبت می‏كند نمی‏تواند خود را از تعصب و بی‏انصافی كنار نگهدارد و حتی به شاه‏عباس كبیر نیز، به‏خصوص در مواردی كه پای دین در میان است، مطالبی ناروا نسبت می‏دهد، ولی خود وی، پس از مدتی اقامت در ایران، در دیدگاهش تجدیدنظر كرده، در یكی از نامه‏هایش به تفصیل شرح می‏دهد كه تمام اقدامات شاه‏عباس از روی كمال بصیرت انجام می‏گیرد، و از این رو كتابی درباره شرح زندگانی او به رشته تحریر درمی‏آورد.
نكته مهمی كه می‏توان در اغراض مذهبی دلاواله مورد توجه قرار داد، تلاش وی برای رواج مسیحیت در ایران بوده است. بر این اساس، او از علاقه شاه‏عباس به ایجاد چاپخانه به نیكی یاد می‏كند و این‏كه در این شرایط خواهند توانست كتاب‏های مذهبی خود را در ایران منتشر كنند و روحانیون مسیحی با امكانات بیشتری به روشن شدن فكر و روح مردم ایران، یعنی گسترش مسیحیت، خواهند پرداخت. در واقع این، نزدیك دورانی است كه شاخه مذهبی استعمار همراه با اكتشافات جغرافیایی به حركت در آمده بود و ایران نیز از این نتایج مذهبی آسیب پذیرفت.
ضعف دیگر سفرنامه دلاواله، پراكنده‏گویی و عدم انسجام مطالب در این اثر است. او می‏كوشد مطالبی گردآوری كند كه مورد توجه اعضای آكادمی اوموریستی قرار گیرد و گزینش‏های وی، تابعی از تمایلات دریافت كنندگان مكتوبات بوده است.
نتیجه
با گشایش راه اقیانوس اطلس، روابط غرب و شرق گسترش فراوانی یافت. از جمله پی‏آمدهای این حركت، رونق مسافرت‏های دریایی و ورود سیاحان اروپایی به شرق بود. پیدایش استعمار به‏عنوان نتیجه سیاسی این حركتِ اكتشافی، و شكل‏گیری سرمایه‏داری در غرب به‏عنوان نتیجه اقتصادی این تحول نوین، از جمله پی‏آمدهای دیگر گشایش راه اقیانوس اطلس به شمار می‏آید. در این شرایط و به‏دنبال ورود شمار فراوانی از سیاحان اروپایی به ایران، ادبیات سفرنامه‏ای در دوران صفوی، از نظر كمی و كیفی، رشد گسترده‏ای یافت. در واقع، به‏دنبال اكتشافات جغرافیایی و حركت غرب به‏سوی شرق، آگاهی از مشرق‏زمین ضرورت یافت. این حركت، مبانی خود را در آثار اندیشه‏گران سیاسی این دوران، به‏ویژه در كتاب شهریار از ماكیاول، جست‏وجو می‏كرد. این اثر از چگونگی تشكیل شاه‏زاده‏نشین‏های جدید سخن به میان آورده است. جالب این است كه این اثر، اقدام شهریار را در استعمار سرزمین‏های دیگر كه در جهت منافع عمومی قلمداد می‏كرد، مشروعیت می‏بخشید.
با شكل‏گیری مرزهای سیاسی جدید در اروپا و پیدایش كشورهای اروپایی با ویژگی‏های نوین در دوره بعد از قرون وسطا كه به‏دنبال رشد اندیشه ناسیونالیسم صورت گرفت، دولت‏های جدید اروپایی در جست‏وجوی منافع تجاری و سیاسی، به رقابت در سرزمین‏های ماوراء بحار پرداختند. از جانب دیگر، با پیدایش سرمایه‏داری در سده شانزدهم میلادی، حركت سرمایه و سرمایه‏داران و بورژوازی غرب به‏سوی شرق آغاز شد. در این شرایط، موقعیت سوق‏الجیشی ایران و خلیج‏فارس و قرار گرفتن ایران در مسیر راه‏های مهم تجاری غرب و شرق، موجب توجه ویژه‏ای به ایران شد. از این رو، تئوری‏های امپریالیستی در مورد ایران شكل گرفت. آلفونسو دالبوكرك، از پیشگامان این تئوری‏پردازی در مورد اهمیت هرمز در خلیج فارس، به‏عنوان یكی از سه نقطه كلیدی تسلط بر جهان، در كنار عدن در دریای سرخ و مالاكا در اقیانوس هند بود. البته علاقه ایرانیان به استفاده از دانش نظامی غرب به‏دنبال شكست در چالدران، در توجه آن‏ها به اروپا و استقبال از هیئت‏های اروپایی تأثیر بسزایی داشت. نباید از تأثیر تضاد مشترك ایرانیان و اروپاییان با دولت عثمانی، در جذب نمایندگان سیاسی و نظامی اروپایی به ایران چشم پوشید. در واقع، مسئله عثمانی، از جمله عوامل فرستادن نمایندگانی است كه برخی از آنان شرح مسافرت خود را در قالب سیاحت‏نامه در اختیار ما قرار می‏دهند.
نكته مهم این‏كه هیئت‏های مذهبی با اهداف فرقه‏ای و سیاسی، در توسعه سیاحت در ایران نقش داشتند، به طوری كه در تقویت نفوذ سیاسی دولت‏های اروپایی مشاركت داشتند. ایتالیایی‏ها از جمله سیاحان اروپایی بودند كه در دوره صفوی به ایران آمد و شد كردند. ایتالیایی‏ها از زمان اوزون حسن به اتحاد با ایران علیه عثمانی پرداختند و سپس روابط دیپلماتیك خود را با صفویان برقرار نموده، پیمان‏هایی را با آنان منعقد ساختند. در سده نهم هجری، در نزدیكی با ایران، جمهوری ونیز، نقش پیشگام را در روابط سیاسی و تجاری با دولت آق‏قویونلو برعهده گرفت. نتیجه آمد و شد سیاحان ایتالیایی، سفرنامه‏هایی بود كه افرادی چون پیترو دلاواله نگاشتند.
دلاواله با انگیزه شركت در جنگ علیه عثمانی و نیز مهاجرت دادن مسیحیان مقیم عثمانی به ایران، مسافرت خود را به ایران پی‏ریزی كرد. رفتار مناسب شاه‏عباس با مسیحیان، او را به تمجید از شاه صفوی وادار ساخت. وی اوضاع ایران را از جنبه‏های مختلف بررسی كرده، به دقت، مسائل سیاسی ـ اجتماعی، فرهنگی و تجاری ایران را توجه كرده است به گونه‏ای كه از جهت مطالعه و تعمق در اوضاع ایرانِ عصر صفوی شایان توجه است.

حمید حاجیان پور


کد خبر: 68631

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcdf909.yt0js6a22y.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com