میدان مشق و آرزوهای مهم؛
پیشنهادات «صراف» برای موزه ملی
13 مهر 1394 ساعت 14:27
موزه پیش از تاریخ گشایش یافت تا بارقهای از امید در دل باستانشناسان و کارشناسانی بنشیند که سالها است آرزویهای بزرگی برای میدان توپخانه تا میدان حسنآباد دارند، در این باره دکتر محمد رحیم صراف میگوید:« احداث بزرگترین موزه کشور در ساختمان قدیم شهربانی خواست و آرزوی مردم فرهنگ دوست ایران است..»
مریم اطیابی- به گزارش هنرنیوز؛ «موزه پیش از تاریخ و تاریخی» پس از ۳۵ سال در ۷ شهریور ماه در طبقه دوم موزه ایران باستان افتتاح شد.
بخش پیش از تاریخ موزه ملی ایران از سال ۱۳۱۶ همزمان با تأسیس موزه، فعالیت خود را آغاز کرد. گنجینه این بخش بیش از دوازده هزار اثر را در خود جای داده است. این مجموعهها که عمدتاً از طریق کاوشهای علمی باستان شناسی به دست آمده اند، نشانگر سیر تحول فرهنگی از ۹ هزار سال پیش تا ۳ هزار سال پیش در ایران است.
برای تقسیمبندی دورههای مختلف فرهنگی ایران، پژوهشگران و باستان شناسان نوع معیشت و فناوری را ملاک قرار داده و بر این اساس نامگذاری کردهاند که شامل دورههای مختلف پارینهسنگی، میان سنگی، نو سنگی (روستانشینی آغازین) ، مس و سنگ و مفرغ ( شهرنشینی آغازین) میشود. پیش از این، سه چهار ویترین در موزه ملی به آثار دوره پیش از تاریخ اختصاص داشت و باقی آثار از آغاز دوره ایلامی بود.
اکنون بخش پیش از تاریخ با تعدادی اشیا شامل آثار سنگی الدوان ( سنت سنگ سازی ساخت ابزار) ، آشولین، موسترین، برادوستی، میکرولیت،... گشایش یافته است. البته به گفته برخی کارشناسان یکسری از اشیا برای نخستین بار به نمایش در آمده است مانند داس سفالی، گاوآهن سنگی، استخوانهای حیوانی و انسانی، لوحهای شمارشی(توکم)، سفالهای دوران نو سنگی تا آغاز شهرنشینی و... در حال حاضر نظمی به قسمت پیش از تاریخ داده شده است هرچند این بخش با کاستیهایی رو برو است که شرح آن در این مقال نمیگنجد.
اقدامی شایسته
حال دکتر«محمدرحیم صراف» در گفت و گو با هنرنیوز؛ ضمن تأکید بر ضرورت احداث این موزه و تشکر از رییس و اعضای موزه ملی برای راهاندازی یکی از مهمترین بخشهای موزه ملی میگوید:« موزه پیش از تاریخ یکی از ضروریات یک موزه باستانشناسی است، مگر میشود پیش از بررسی دوران پیش از تاریخ، وارد دوران تاریخی تمدن و فرهنگ یک مملکت شد. از این رو اقدام آقای نوکنده ( مدیر موزه ملی) و همکارانشان بیشک شایسته تقدیر است.»
اما او در عین حال پیشنهاداتی دارد که به نظر خودش هنوز خام است و نیازمند بررسی بیشتر و برگزاری جلساتی در این باره است.
درب جلوی موزه
این باستانشناس پیشکسوت نخست پیشنهاد میدهد درب نردهای جلوی موزه ملی هم باز شود تا گردشگران بتوانند مستقیماً از این درب وارد موزه شوند.
دوم آن ک با توجه به چیدمان اشیا باستانی در دوره پیش از انقلاب او معتقد است با وجود راهاندازی اجباری بخش پیش از تاریخ در طبقه دوم، بهتر بود این بخش در طبقه زیر زمین راهاندازی میشد و بازدید کنندگان برحسب سیر تاریخی از موزه بازدید میکردند چرا که در حال حاضر بازدیدکنندگان به محض ورود به موزه ملی باید نخست از بخش تاریخی موزه بازدید کنند.
راهپلهای به سمت زیرزمین
او در این باره می گوید:« پیشنهاد من هنوز خام است اما اگر بتوان طبقه زیرین موزه ملی را که وسعت خوب و سالن مجهزی دارد، مرتب کرد خیلی خوب میشود. در این حالت از ویترینهای موجود در طبقه بالا برای سایر اشیا استفاده میشود و در طبقه زیر زمین با ساخت ویترینهای جدید اشیا موزه پیش از تاریخ به آن قسمت منتقل میشود. البته در کنار آن پیشنهاد من این است که یک راه پله در جلوی پلههای ورودی موزه احداث شود آن هم به این شکل که گردشگر مجبور باشد نخست از طریق این راه پله به قسمت زیرین موزه ملی رفته و با دوران پیش از تاریخ آشنا شود و سپس در طبقه هم کف با دوران تاریخی رو به رو شود، در طبقه ی بالا نیز بر حسب ضرورت علمی و نگاه کارشناسی سایر اشیا موزهای و تاریخی چیدمان شود و بدین ترتیب از هر سه طبقه استفاده بهینه کرد.»
مسیری بر حسب سیر تاریخی
وی ادامه میدهد:« هرچند دوستان ایراد این پیشنهاد را در عدم تغییر سازه موزه میدانند اما این موضوع به لحاظ فنی قابل بحث است. وقتی شخصی وارد موزه میشود باید با ابتدای تاریخ بشریت آشنا شود اما اکنون چیدمان موزه برعکس است، ابتدا مخاطبان موزه دوران تاریخی و سپس موزه دوران پیش از تاریخ را میبینند. البته این سخن من جنبه انتقادی ندارد و بیشتر پیشنهاد است چرا که همه باستانشناسان از گشایش این بخش موزه خوشحالند و همانطور که گفتم؛ بودن آن بسیار ضروری است، شاید هم قرار باشد دوستان موزه ملی مسیر را به گونهای تعبیه کنند که گردشگران نخست به طبقه بالا بروند و سپس به طبقه هم کف بیایند و سپس به زیر زمین بروند.»
صراف بیان میکند:« من حتی پیشنهاد میدهم از درب فعلی وارد شوند و پس از دیدن این دو طبقه (البته بر اساس سیر تاریخی ) از درب شرقی به سمت محوطه موزه دوران اسلامی بروند و با تاریخ این دوران هم آشنا شوند. به عبارتی یک مسیر درست برحسب سیر تاریخی برای آن تعریف شود.»
راه دراز
این پیشکسوت باستانشناسی توضیح میدهد:« پس از انقلاب کمیتهای تشکیل شد که موضوع اصلیاش چیدمان اشیا موزه ملی بود که متأسفانه اجرای پیشنهادات در آن زمان میسر نبود. در حال حاضر هم قطعاً پیشنهادات من اشکالاتی دارد که قابل بحث و رایزنی است. اما حرف من این است یک گردشگر خارجی وقتی وارد موزه ملی میشود و چیدمان کنونی را میبیند با خود میگوید آیا تمدن ایران از دوران تاریخی آغاز شده است؟! پس به لحاظ علمی باید تغییراتی اتفاق بیفتد و یک مسیر تعریف شود. که البته فکر میکنم آهسته آهسته این بخش موزه با همت مسوولان موزه ملی ایران کم و کاستیهای خود را برطرف میکند و به راه خود ادامه میدهد. این بخش تازه افتتاح شده و راه درازی پیش رو دارد. با هماندیشی و رایزنی قطعاً تحولات خوب و علمی در مجموعه موزه ملی رخ خواهد داد. »
از ساختمان کتابخانه ملی تا شهربانی
او با اشاره به اهمیت کاربردیکردن زیر زمین موزه ملی با توجه به وضعیت مناسبش بر ضرورت باز پس گیری ساختمان سابق کتابخانه ملی هم تأکید میکند و میگوید:« چرا اکنون باید موزه علوم و فناوری ایران در این قسمت برپا باشد. باید این بخش به موزه ملی بازگردانده شود. همانطور که ضروری است ساختمان شهربانی مرمت و به امور موزهای اختصاص یابد.»
عواقب اشتباهات
صراف با تأکید بر این که اقتصاد ایتالیا به گردشگری آن وابسته است، میافزاید:« چرا چنین اتفاقی در آنجا رخ داده است، برای این که آنها برای آثار تاریخی خود ارزش قائل شدند و برای آن هزینهها کردهاند. هزینه درست دیروز، درآمد صحیح امروز را به دنبال دارد. حالا آنچنان بودجه این مملکت به گردشگری وابسته شده است که حتی اگر کسی هوس تخریب هم به سرش بزند به هیچ عنوان نمیتواند پاسخگوی عواقب اشتباهاتش باشد. آیا ما نیز این گونه با آثار تاریخی و موزههایمان برخورد میکنیم؟ آیا برای کسی اهمیتی دارد که فلان موزه سالها بسته بوده یا بهمان اثر تخریب شده است؟»
موزه یعنی دفاع از کشور!
او ادامه میدهد: « مسوولان مملکت! شما باید میدان مشق را ساماندهی کنید. شما باید خیابان سی تیر تا میدان توپخانه را به یک منطقه فرهنگی- تاریخی تبدیل کنید. هزینه امروز شما قطعاً فردا سود زیادی عاید این مملکت خواهد کرد. هم سود اقتصادی هم سود فرهنگی، هویتی، دفاعی. دفاع که فقط ایستادن لب مرزها نیست. نگه داشتن فرهنگ و هویت یک ملت و معرفی آن به دیگران و دعوت از آنها برای بازدید از داشتههای فرهنگی هم دفاع است.»
موزهای۲/۵ کیلومتری
وی اضافه میکند:« اشیا موزهای ما در گنجینهها، انبارها و مخازن نگهداری می شود. میراث فرهنگی را یاری کنید. موزهها را ساماندهی کنید. اجازه بدهید گردشگر خارجی و داخلی این اشیا را ببیند و بداند این مملکت چه بوده و هست و چرا اینقدر چقدر اهمیت دارد. موزه مونیخ آلمان ۲/۵ کیلومتری طول مسیرش است. آنقدر که در ساختمانهای آن مسیرها و تونلهای متفاوت برای دیدن اشیا موزهای تعبیه شده است، آدم متحیر میشود. آنوقت ما در ایران با چنین قدمتی یک ساختمان موزه ملی کوچک ۱۰۰ ساله با کلی گرفتاری داریم. باید منطقه میدان مشق به منطقه موزهای تبدیل شود. »
اگر انبارها خالی شود
این پیشکسوت باستانشناسی به تشریح موقعیت میدان مشق میپردازد و میگوید:« مسوولان توجه داشته باشند که اطراف موزه ملی، موزههای دیگری چون پست، سکه بانک سپه، آبگینه و کتابخانه ملک و... وجود دارد. خود به خود اینجا یک فضای فرهنگی است اما نیازمند یک همت عالی از سوی دکتر سلطانی فر - معاون محترم رییس جمهور- و آقای دکتر نوکنده- رییس جدید موزه ملی ایران- است تا بهترینها برایش اتفاق بیفتد. چه خوب است که ساختمان شهربانی و کتابخانه ملی پیشین به میراث فرهنگی تخصیص یابد تا اشیا از انبار ها و مخازن موزه ملی روانه این ساختمانها شود و دربهای آن به روی گردشگران گشوده شود. چرا باید یافته های باستانشناسی یک مملکت سال های سال در زیر زمین های موزه ملی در انبارها و مخازن جا خشک کند و کسی از آنها و اهمیتشان خبر نداشته باشد؟!دیگران هزینه می کنند تا در حراجی ها اشیا تاریخی بخرند و در موزه های مملکتشان به نمایش درآورند، آنوقت ما گنجینه هایمان را به دلیل نداشتن جا و مکان از دیدگان پنهان کرده ایم؟! اگر این ساختمان های اطراف به موزه ملی اضافه شود آنوقت خواهید دید حتی آنها که صرفاً نگاه اقتصادی دارند هم از این اتفاق خوب خرسند میشوند چرا که بدون شک با ساماندهی این منطقه و رونق موزه ها گردشگران زیادی جذب خواهند شد و گردشگر یعنی درآمدزایی، امنیت، شناخت یک سرزمین، افتخار ملی، تثبیت موقعیت در مجامع بین المللی و....»
درّهای گرانبها
صراف همچنین بر روایت به زبان ساده ودر عین حال جذاب و علمی از بخش پیش از تاریخ برای مخاطب عام سخن میگوید و میافزاید:« قطعاٌ تا به این صورت سیر تحولات پیش از تاریخ گفته نشود مخاطب عام جذب نخواهد شد. اشیا موزهای پیش از تاریخ دّرهای گرانبهایی هستند که مخاطب عام آنها را نمیشناسد و شاید در وهله نخست احساس کند با تعدادی سنگریزه و گل نوشته کوچک مواجه شده که چندان اهمیتی ندارد و بخواهد هرچه سریعتر روانه بخش تاریخی شود تا حتی اگر راهنما به او توضیحاتی نداد با دیدن اشیا دریافتهای شخصی خود را از موزه داشته باشد، این در حالی است که تک تک اشیا موزهای پیش از تاریخ به اندازه سایر اشیا موزه و حتی بیشتر حائز اهمیت علمی هستند و تبدیل این اهمیت به زبانی شیرین و نافذ مهمترین کار همکاران موزه ملی است.»
نوع روایت موزه
او اظهار میکند:« موزه هم مانند هر مکان فرهنگی دیگری کالاهایی برای عرضه دارد اما این نوع عرضه با سایر تبادلات فرق دارد. در این جا شما اهمیت وجود این اشیا، چگونگی شکلگیری تمدن، ضرورت حفظ و نگهداری این اشیا را به مخاطبان ارائه و به او یادآوری می کنید که چرا باید سرزمین خود را دوست داشته باشد، چه چیزهایی باید در مورد کشورش بداند و چگونه آن را به دیگران معرفی کند. و چگونه در حفظ و نگهداری آن کوشا بوده و از تخریب داشته های فرهنگی- تاریخی خود جلوگیری کند، افتخاراتش را بشناسد و درصدد رفع کاستیها برآید. بنابراین تنها صرف داشتن یک موزه مهم نیست، نوع روایت موزه هم مهم است که امیدوارم با مدیریت یک باستانشناس(دکتر نوکنده) و تلاش دیگر کارشناسان این اتفاق مهم در موزه ملی رخ بدهد.»
کد خبر: 83391
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcdfs0j.yt0sn6a22y.html
هنر نیوز
http://www.honarnews.com