عرفان ابراهیمی در گفتگو با هنرنیوز:
در کارهای سخیف و بیخودی بازی نکردم
29 بهمن 1390 ساعت 11:22
سريال «وضعیت سفید از جمله سريالهایی است که اگر دوباره پخش شود؛ باز هم نظر ببینندگان زیادی را به خود جلب می کند، یکی از کسانی که با حضور در آن سريال توانست؛ نقش خوبی ایفا کند «عرفان ابراهیمی» بود. او خود گفته است که بازی در این سريال یعنی «وضعیت سفید» بزرگترین افتخار زندگی اوست. او پس از آن؛ «تا ثریا» را بر روی آنتن داشت و الان هم مشغول کار در رادیو است.
کار با حمید نعمت الله چطور بود؟
بزرگترین افتخار زندگی من بازی در کار حمید نعمت الله بود، یک سال وهفت ماه کار با حمید نعمت الله درست مثل چند سال درس خواندن در دانشگاه است، باید از حمید نعمت الله درس گرفت. او یک استاد به تمام معناست.
تازه چه خبر، در حال حاضر مشغول چه پروژهای هستید؟
در نمایش « تلخی ته گلو» به کارگردانی «امیر امجد» بازی کردم و تله فیلمی به نام «خورشید» به کارگردانی ابراهیم شیبانی را هم آماده پخش دارم و همچنان مشغول کار در رادیو هستم.
از حضورتان در سريال «تا ثریا» بگویید.
بعد از «وضعیت سفید» به سیروس مقدم فکر می کردم، نمی دانم شاید آرزوی این را داشتم که برایش بازی کنم و از آنجایی که بخت با من یار بود؛ فرصت پیش آمد و من به این گروه پیوستم.
امیر «تا ثریا» برات چقدر جذاب بود که بازی در این کار را قبول کردید؟
قرار نبود که من نقش امیر را بازی کنم! من قرار بود نقش پویا پسر ثریا (آزیتا حاجیان) را بازی کنم.اما!
اول برای نقش پویا قرارداد بستید؟
بله، بعد از این که من دو بار به دفتر سیروس مقدم رفتم، برای نقش «پویا» قرارداد بستم، دور خوانی ها شروع شد، بعد از یک ماه دور خوانیهای سخت و فشرده کم کم نگاه های سرد گروه را احساس می کردم که سِن عرفان برای این نقش بزرگ است.
چرا بعد از یک ماه! یعنی قرارداد تو کنسل شد و تو از گروه جدا شدی؟
به راحتی آب خوردن، البته این را نیز لازم به ذکر میدانم که ابدأ بابت این قضیه ناراحت نیستم. برای این که میدانستم حکمتی بوده که به اینجا رسیدم، تا این که آزیتا حاجیان به من گفت: «برای نقش امیر انتخاب شدی و باید قبول کنی. برای این که به خودت بفهمانی که بازیگر خوبی هستی» همین حرف آزیتا حاجیان برای من کافی بود!!
قبل از تا ثریا، وضعیت سفید را روی آنتن داشتید،این کار پشت سر هم رو برای خودتان موثر می دانید؟
من هیچ وقت دغدغه دیدن شدن نداشتم، هیچ وقت به تصویر و مدیوم تلویزیون و سینما فکر نمی کنم. در«تا ثریا» من چند سکانس بیشتر ندارم، اما امیدی که آزیتا حاجیان به من داد برایم کافی بود؛ که میتوانم ازعهده نقش بر بیایم و این دو تا کار پشت سرهم قطعا به نفع من خواهد بود چون ازهمین الآن کلی پیشنهاد دارم که مشغول بررسی آنها هستم.
به نظرت بازیگری یک شغل، احساس است یا تفریح؟
بازیگری یک شغل به تمام معناست، نیازمند مطالعه، تلاش می خواهد. احساس خاص میخواهد، از بسیاری چیز ها میگذری تا به آن خواسته دلت برسی اما به هیچ وجه تفریح نیست، خاص و منحصر به فرد.
گوینده رادیو هم هستید، کدام یکی از این مقوله ها را پر مخاطبتر میدانید؟
رادیو مخاطبین ویژه و خاصی دارد، بی تصویری اما می توانی با صدایت هزار تا حرف بزنی! شاید از نگاه خیلی ها کار ساده ای باشد. اما سخت است! هر کدام از این مقوله ها در جایگاه خودش مخاطب خاص خودش را دارد، رادیو، سینما، تلویزیون فرقی ندارد. مهم این است که بتوانی حرفی برای گفتن داشته باشی.
کار با حمید نعمت الله و سیروس مقدم. دو کار پشت سر هم چقدر در روند کاری ازاین به بعد موثر خواهد بود؟
هر بازیگری آرزو دارد با حمید نعمت الله و سیروس مقدم کار کند، این فرصت نصیب هر بازیگری نمیشود، من از این به بعد باید دقیق تر عمل کنم، دغدغه دیده شدن را ندارم و حاضر نیستم به خاطر پول و شهرت در هر کاری بازی کنم، دوست دارم اگر قرار است برای من اتفاق خاصی بیافتد در جا و زمان مناسب خودش بیافتد.
چقدر از فعالیت خودت راضی هستی؟
تقریباً راضیام. برای این که تا به این لحظه کار بیهوده ای نداشتم، در کارهای سخیف و بیخودی بازی نکردم. با کسانی کار کردم که آرزوی خیلی ها بازی در کار آنهاست. برای این که برای هر لحظه از کارم از جان مایه گذاشتم.
به نظرت یک بازیگر چطوری می تواند همیشه در اوج محبوبیت باشد؟
وقتی من یادم نرفت که عرفان ابراهیمی هستم! وقتی من با هیچی به این جا رسیدم والآن مردم من را می شناسند این یک تعهد است. وقتی من یادم نرفت که از کجا اومدم و به کجا رسیدم، در دید مردم بودن مسؤلیت می آورد، اگر بعد از وضیعت سفید و تا ثریا مردم من را می شناسند و به من احترام می گذارند من هم باید به آنها احترام بگذارم ومراقب رفتارم باشم.
از این که بازیگری را به عنوان حرفه ات انتخاب کردی پشیمان نیستی؟
نه، هرگز! اگردوباره به دنیا بیام باز هم بازیگری را انتخاب می کنم. من هیچ احَدی را در این کار نداشتم، دلم می خواست بازیگر بشوم و شدم. همه سختی ها را هم به جان خریدم تا به جایگاهی که دوست داشتم تا حدی برسم.
سقف آرزوهایت در دنیای بازیگری و حرفه ای چیست؟
هر چند که خیلی بلند است. اما دوست دارم به این سقف از بازیگری برسم که آنقدر خوب باشم و در کارهایی خوبی بازی کنم و با بزرگانی کار کنم که از آنها یاد بگیرم و به جایگاهی برسم که برای پول بازی نکنم، برای دیدن شدن بازی نکنم.این شعار نیست، عین واقعیت است.
هنوز ابتدای راه هستی اما در همین مدت کوتاه مهمترین تجربه ای که به دست آوردید چیست؟
این که به حرف اعتماد نکنم، تا وقتی همه چیز برایم هویت پیدا نکرد باورش نکنم و حرف دلم را به هرکسی نزنم. این که به هر کسی حتی اگر یک روز از من بزرگتر بود احترام بگذارم و ازو یاد بگیرم.
اگر یک روز به این نتیجه برسی که کارکردن در تلویزیون و سینما به کارکردن در رادیو لطمه میزند کدام یکی رو انتخاب می کنید؟
قطعاً تلویزیون و سینما ، همه خواسته من در تلویزیون و سینماست، رادیو را هم دوست دارم، نمی شود این مقوله ها را از هم جدا کرد، من از هر دو یاد گرفتم.
زندگی خوب به شما چه هدیه ای داده است؟
یک خانواده زیادی خوب، خانه ای که وقتی به پیچ کوچه میرسم پر از انرژی میشوم، رسیدن به خواسته دوران کودکی ام بازیگری، داشتن مردمانی مهربان و داشتن خدایی که هوای همه ما رو داره و ناامیدمان نمی کند.
گفتگو: پرستو فولادی نژاد
کد خبر: 37365
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcdks0s.yt0596a22y.html