یادداشتی بر سرگذشت خوشنویسی؛
تاریخ خط؛ سرگذشتی به بلندای تاریخ هویت بشری
29 فروردين 1391 ساعت 10:12
خط از اندیشه بشری زاده شد. تاریخ از خط متولد شد و از آن بسیار بهره گرفت. همین امر سبب شد تا خط مهمترین اختراع تاریخ بشری نام گیرد و نشانه تفکر او به شمار رود.
این اتفاق نقطه آغاز تمدن انسانی بود و همین امر سبب شد تا تمامی تمدنها خط را جزئی از هویت خویش بدانند و آن را بارها و بارها بازنویسی و ویرایش کنند.
خط تعلیق را میتوان نخستین خط ایرانی دانست. خط تعلیق؛ از اوایل قرن هفتم مورد استفاده قرار گرفت و حدود یکصد سال دوام یافت. تعلیق ترکیب خطوط نسخ و رقاع بود خواجه تاج سلمانی این خط را قانونمند کرد؛ این خط بعد ها به وسیله خواجه عبدالحی منشی استر ابادی بدان قواعد و اصول بیشتری بخشیده شد.
در قرن هشتم میرعلی تبریزی (۸۵۰ هجری قمری) از ترکیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیق خطی بنام نسختعلیق بوجود آورد؛ که نام آن در اثر کثرت استعمال به نستعلیق تغییر پیدا کرد. این خط سبب تحولی عظیم در خوشنویسی گردید. این خط بعدها در دوران شاه عباس؛ پادشاه صفوی به دست میرعماد حسنی به اوج زیبایی و کمال رسید.
نستعلیق در خراسان بزرگ و کشورهای آسیای میانه، افغانستان و بهویژه خوشنویسان دربار گورکانیان در هندوستان رشد کرد.
به طور کلی قرنهای نهم تا یازدهم هجری را میتوان قرنهای درخشان در هنر خوشنویسی در ایران دانست. در اواسط قرن یازدهم شکسته نستعلیق به دست مرتضی قلی خان شاملو پدید آمد. مرتضی قلی خان حاکم هرات؛ شکسته نستعلیق را با تغییر دادن خط نستعلیق ابداع کرد. علت پیدایش آن را میتوان؛ سبب نیاز به تندنویسی و راحتنویسی در امور منشیگری و بیش از آن ذوق و خلاقیت ایرانی دانست.
پس از پیدایش خط تعلیق، ایرانیان بهخاطر سرعت در کتابت، شکسته تعلیق این خط را به وجود آوردند. درویش عبدالمجید طالقانی تعلیق را به کمال رساند.
این خط در روزگار قاجار؛ کاربرد اصلی خود؛ یعنی کتابت را از دست داد. از یک سو با تاکید و توسعه سیاهمشق نویسی به سمت هنر ناب رفت و از دیگر سو با پدید آمدن روزنامهها و چاپ سنگی خود را به هنرهای کاربردی نزدیک کرد. در دوران پهلوی؛ نیازهای مدرن تجاری و تبلیغی خوشنویسی را از کنج کتابخانهها؛ به بستر اجتماع کشاند و جریانات هنری مدرنی شیوههایی چون نقاشیخط را بهوجود آوردند؛ که کماکان مورد توجه محافل هنری جهان است.
نستعلیق به شکلی که امروز میشناسیم از شاگردان کلهر به جای مانده است. در واقع کلهر به این علت که وابسته به طبقه اشراف و شاهنشاهی نبود از حمایتهای دولتی بازماند. اما نستعلیق را او با چاپ سنگی همنشین کرد. آنچه در این میان از نستعلیق برای ما به جای مانده است خطی است که از نسل شاگردان کلهر به جای ماند.
میرزا غلامرضا که از قضای روزگار او هم به نستعلیق مینوشت و هم عصر کلهر بود از اقبال بیشتری برخوردار بود. چرا که متوسل به قوای حاکم وقت بود و از این رو از حمایت و اعتبار بیشتری بهره داشت. او نستعلیق را به شیوهی کلفت نویسی نگاشت و از آن برای زینت بنا بهره گرفت. از سوی دیگر در همین زمان کلهر به تربیت شاگردان خویش دلگرم بود. با ورود چاپ سنگی کلهر نستعلیق را به قامت سنگ موزون ساخت و همین امر سبب زنده ماندن نستعلیق شد. اما امروز به غلط نستعلیق را به جای مانده از میرزا غلامرضا میدانند. نستعلیق که به دستان تاول زدهی کلهر مدیون است بعدها و تا امروز عروس ایران ماند و پس از او هیچ کس بدین حد خوش ننوشت.
ایرانیترین خطی که امروز میشناسیم. نستعلیق است. این خط به واسطه ارتباط عمیقخویش با فرهنگ ایرانی و اندیشه عرفانی از صلابت ویژهای بهرهمند است.
کد خبر: 39499
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcdno0s.yt0nn6a22y.html