نگاهي به نمايش ”تنها سگ اولي مي‌داند چرا پارس مي‌كند مكبث”

گرفتاري مكبث در باد جن

24 شهريور 1389 ساعت 14:54


در نخستين نگاه به بروشور نمايش، نگاهي به نمايش "تنها سگ اولي مي‌داند چرا پارس مي‌كند مكبث" آنچه بيش از همه نمود دارد تلاش كارگردان براي رد نظريه ساعدي مبني بر آفريقايي بودن مراسم زار است.
"ابراهيم پشت‌كوهي" در بروشور نمايش‌اش تاكيد كرده تا مراسم زار را ايراني و تعلق به خطه هرمزگان معرفي كند از همين رو استدلال‌هايي هم ارائه كرده است، اما در مواجهه با نمايش آنچه ديده مي‌شود نمايشنامه‌اي انگليسي از شكسپير است كه تلاش شده تا در قالب آئين زار روايت شود.
وي همچنين در بروشور نمايش آورده است كه نبايد يك آئين را يكسره به آفريقا نسبت دهيم و نشانه‌هاي ايراني آن را سراسر از روي تصادف بدانيم. با مطالعه بروشور نمايش و با توجه به جغرافياي محل سكونت گروه اينگونه تداعي مي‌شود كه اجراي نمايش نگاهي به نمايش «تنها سگ اولي مي‌داند چرا پارس مي‌كند مكبث» قرار است نمادي از يك آئين سنتي و اصيل در قالب يك نمايش ايراني باشد كه تلاش دارد هويت اين آئين كهن ايراني را كه در حال فراموشي و نسبت دادن آن به سرزمين‌هاي ديگر باشد را بازيابي كند، اما اين اتفاق در حوزه اجرا هرگز رخ نمي‌دهد و در واقع نوعي دوگانگي در اين ميان رقم خورده است كه تماشاگر را در يك سرگرداني ماهيتي نسبت به اصل اثر قرار مي‌دهد.
در نمايش "تنها سگ اولي مي‌داند چرا پارس مي‌كند مكبث" نمادها و نشانه‌هاي آئين زار در خدمت يك نمايشنامه و داستان شناخته شده‌ براي مخاطبان به نام مكبث قرار مي‌گيرد و كارگردان تلاش دارد تا از ظرفيت‌هاي مراسم آئيني زار براي يك داستان كلاسيك بهره گيرد.
اين درحاليست كه هيچ‌كدام از نمادها و نشانه‌هاي مراسم زار نه تنها جايگاهي در اين نمايشنامه ندارند، بلكه حتي در تطابق اين نمادها با تم نمايشنامه و داستان هم نمي‌توان به اشتراكاتي دست يافت.
انتخاب اين نمايشنامه به عنوان بستري براي اجراي مراسم زار نخستين گام اشتباهي است كه پشت‌كوهي برداشته و تضاد و تعارض ميان آنچه كه در بروشور نمايش نوشته با اجرا و داستان هم اين مقوله را تشديد مي‌كند.
پشت‌كوهي با انتخاب يك داستان خارجي و تاكيد بر استفاده از نام‌‌هاي شخصيت‌هاي نمايشنامه، يك فضاي غير ايراني را تصوير كرده است اما در طول اجرا او از هرمزگان به عنوان جغرافياي نمايش ياد مي‌كند و هيچ ارتباط مستدل و منطقي تا پايان اجرا ميان اين دو برقرار نمي‌شود. در عين حال بازيگران به نوعي سرگرداني ميان اجراي سنتي از مراسم زار و بازي در يك نمايشنامه كلاسيك با نوع ديالوگ‌ها و روايت‌هاي خاص خود سرگردان هستند و نمي‌توان تفكيكي ميان اين دو فضا و ساختار اجرايي قائل شد.
اين مساله نمود عيني‌تري در نوع پوشش و طراحي لباس بازيگران دارد و به لحاظ زيبايي‌شناسي بصري هم اين معضل مانع بزرگي سر راه ارتباط تماشاگر با اثر مي‌شود و ارتباط نامتجانسي را رقم زده است.
در واقع از جزئي‌ترين اجزا و عناصر تا كلي‌ترين‌ها و همين‌طور ساختار متن و اجرا نمي‌توان ارتباطي ميان اين دو مقوله پيدا كرد و به هيچ عنوان نمايشنامه ظرفيت پذيرش و پتانسيل اين تلفيق را ندارد؛ اما پشت‌كوهي اصرار داشته تا اين دو ظرف و مظروف را در هم بنگجاند و نتيجه آن شده كه نه زاري وجود دارد و نه مكبثي و در عين حال نوعي درگيري مكبث در باد جن عايد تماشاگر مي‌شود. در خوش‌بينانه‌ترين حالت ممكن مي‌توان روح و يا ظاهري از مكبث را در اجرايي نمادين از مراسم زار ديد.
با تاملي كوتاه بر جنبه‌هاي بصري، تصاوير و قاب‌هاي نمايش مي‌توان خلاقيت‌ها و تواناهايي زيادي از اين كارگردان را كه با همكاري و بازي‌هاي توانمند بازيگران عجين شده دريافت كرد. وي در اين نمايش موفق شده با بهره‌گيري از كوچكترين و ساده‌ترين عناصر همچون رنگ (و بدون استفاده از توناليته‌هاي متنوع آن) تصاوير بديع و درخشاني را رقم بزند و قاب‌هاي متنوعي براي اجرايش بسازد و نگاه‌ها را به شدت درگير خود كند.
بي‌ترديد پشت‌كوهي كارگردان خلاقي است و ظرفيت‌ها و توانايي‌هاي زيادي دارد، اما نوع بهره‌گيري از اين توانائي‌ها در اين نمايش به فرجام مطلوبي نمي‌‌رسد.
نمايش «تنها سگ اولي مي‌داند چرا پارس مي‌كند مكبث» سرشار از نمادها و نشانه‌هاي آئين زار همچون لباس سفيد، باد كافر و مسلمان، اسطوره‌ها و خيزران و ... است كه اتفاقا براي تماشاگر ايراني ناشناخته است و با توجه به ايراني بودن و كهن بودن آن، براي تماشاگر ايراني جذاب مي‌نمايد و معرفي اين مراسم و اجزا و عناصر آن به تماشاگر مي‌تواند جذابيت‌هاي زيادي را براي او در پي داشته باشد كه البته به دليل تنيده شدن اين مراسم در يك داستان نامربوط بهره‌برداري لازم از مراسم زار صورت نگرفته و تنها بر ابهامات تماشاگر در زمينه درك و دريافت مراسم افزوده است.
اگر پشت‌كوهي تلاش دارد تا در زمينه معرفي و زنده نگه‌داشتن مراسم زار قدم بردارد، با شناختي كه او از اين آئين دارد، مي‌تواند با انتخاب داستان‌ها و بسترهايي كه پتانسيل لازم براي اجراي اين مراسم را داشته باشد گام بزرگي در معرفي و شناخت اين آئين كهن بردارد.

ایران تئاتر-مهرداد ابوالقاسمي


کد خبر: 16782

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcdx50f.yt09j6a22y.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com