نگاهی بر تازه‌های نشر؛

چه کسی پدر «ناهید» را به قتل رساند؟!

15 تير 1392 ساعت 12:27

رمان «ناهید» نوشته شهریار زمانی، از آثار برگزیده در سومین جشنواره داستان انقلاب است که توسط انتشارات سوره مهر روانه بازار نشر شده است.


به گزارش هنرنیوز، «ناهید» روایت داستان گونه دختری است که پس از سال‌ها زندگی در آمریکا،‌ در روزهای نزدیک به انقلاب و تظاهرات و شلوغی‌های آن با انگیزه یافتن قاتل پدرش، مادرش را ترک کرده و وارد ایران می‌شود.ناهيد دنياي بسيار ساده‌اي دارد. اگرچه پدرش به قتل رسيده و درگير خاطرات جريان كشته شدن اوست ولي به جهان ساده‌تر از آنچه بایسته است، می نگرد.

نویسنده کوشیده است تا در مسیركشف راز این قتل، از سبك زندگي افراد مختلف در جامعه آن زمان صحبت كند؛ شخصيت‌هايي كه در تقابل يكديگر قرار می‌گيرند و به عبارتي بيانگر ناهمگوني اجتماع هستند: دكتر پژمان، از نيروهاي ساواك است كه با موذي‌گري از همان زمان پرواز وارد زندگي ناهيد مي‌شود. مردي كه با فريب مي‌خواهد از تخصص ناهيد در رشته مرمت آثار تاريخي با تكيه بر نقاشي و نوشته‌هاي باستاني، و جايگاه اجتماعي‌اش سوءاستفاده كند و او را وارد بازي مافياي اشيای عتيقه كند. پيمان اگرچه براي خودش دم و دستگاهي در رژيم دارد، ولي در مقابل زنان همواره كم مي‌آورد. و ديوارهاي اتاقش را از عكس‌هايي پوشانده است كه مستي شراب‌خواري‌اش را دوصد چندان مي‌كند. بازپرس اصغر ياوري، مرد قانون است. نماز هم مي‌خواند. سعي مي‌كند عدالت را به خوبي اجرا كند وآن قدرشناخته شده است كه هر جا مي‌رود پاسبان‌ها و نگهبانان از كاديلاكش مراقبت مي‌كنند. شمسي نماد زناني است كه به سادگي روزگار مي‌گذرانند. و مهم‌تر از همه خورشيد است. مردي كه بدون آموزش‌هاي خاص به مرمت کتیبه‌ها و بناي يك حسينيه مي‌پردازد و حتي در اين راه جان مي دهد. ويژگي‌هاي شخصيتي خورشيد و حال و هواي خاص ديني‌اش موجب شده تا در اين جامعه ناهمگون بدرخشد، همانند نامش. 

زمانی با دیدی واقع گرایانه در این اثر با به تصویر کشیدن آسیب ها و مشکلات اجتماعی در آستانه پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نوعی رئالیسم ادبی را رقم بزند و از سوی دیگر از جوهره و باورهای دینی بهره برده است. 

در قسمتی از فصل اول رمان می‌خوانیم: » برمی‌خیزم،‌پتو را کنار می‌زنم و قاب عکس بابا را از روی تلویزیون برمی دارم. پرتره را با نوک انگشت مانیکورزده گردگیری می‌کنم. مردی ریزنقش با چشمان درخشان و خنده نخودی بهم زل زده است و من را فرا می‌خواند. اشکم روان شده است. این روزها بیشتر از همیشه به لمس دستان گرم بابا نیاز دارم. بدبختی اینجاست که چهره زشت بهرامی هم از جلوی چشمم نمی‌رود. نمی‌دانم این نامرد، که همسایه قدیمی بابا بود، چطور دلش آمد دوست دوران دبیرستانش را بکشد!‌عیبی ندارد. خودم یک تنه می‌روم تهران و حسابش را کف دستش می‌گذارم.» 

شهریار زمانی هدف اش از به نگارش در آوردن این رمان را بیان حضور بانوان در فعالیت های انقلاب ذکر می‌کند. او درباره اثرش گفته است: «من مایل بودم که نقش مردم انقلابی را به شعار نویسی محدود نکرده، در عین حال روایت های جدیدی از حضور خانم ها در اجتماع آن زمان داشته باشم. البته به گونه‌ای که در هیچ یک به تکرار نیفتم.» وی همچنین همچنین افزوده است: «‌سعی کرده‌ام تا مباحث انقلابی را در رمان «ناهید» به نوعی داشته باشم و ظاهر رمان را نیز به بررسی جنبه‌ای از زندگی شخصی خود «ناهید»‌اختصاص دهم. آگاهانه ناهید را قهرمان رمانم کردم تا از این طریق به حضور زنان در زمان انقلاب و پیش از آن اشاره کنم، می‌توان گفت که از همان سال های آغازین انقلاب زنان حضور بسیار پررنگی در اجتماع پیدا کردند.» 

بخش انتهايي رمان مربوط به قاچاق اشياء عتيقه است که زمانی آن را بر اساس ماجرايي واقعي نوشته است. پسر اشرف يكي از قاچاقچيان عتيقه بوده و استاد عزت‌الله نگهبان نيز تلاش مي‌كرده تا حد امكان از قاچاق طلا و كتيبه‌ها و آثار باستاني به خارج از كشور جلوگيري كند. اين تقابل‌ها تا جايي پيش مي‌رود كه در ارديبهشت ۵۷ ساواك به استاد نگهبان در دانشگاه حمله مي‌كند. در همین باره در جایی از داستان می خوانیم: «عتیقه های پخش شده سالن را شبیه میدان جنگ کرده است و من مانند آخرین بازمانده نبردی سنگین هستم که خسته و زخمی بر فراز تپه ای به تماشا می ایستد. اگر کمی خون هم بر تیر و کمان، نیزه، کتیبه و شمشیرها و همچنین دست و بال خودم بریزم، صحنه واقعی تر می شود... شنیده ام چند ماه پیش معبدی نزدیک تردبیل کشف شده؛‌معبدی با تخته سنگ های ایستاده که به گفته چارلز برنی انگلیسی نظیر نداره. این سنگ ها هم جزء برنامه هست؟»

رمان «ناهید» نوشته شهریار زمانی از آثار برگزیده سومین دوره جشنواره داستان انقلاب و از تولیدات مرکز افرینش های ادبی حوزه هنری است که از سوی انتشارات سوره مهر در ۲۱۶ صفحه، قطع رقعی،‌شمارگان ۲۵۰۰ نسخه و با قیمت ۴۵۰۰ توامن منتشر شده است.


کد خبر: 60530

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcdzk09.yt0zs6a22y.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com