به بهانه پایان پخش سریال «خروس»؛
ساده و غیر قابل باور برای مخاطب
27 مرداد 1392 ساعت 10:43
مجموعه تلویزیونی «خروس» تلاش میکند که بتواند گوی سبقت را از سایر شبکههای سیما برو باید و بتواند اثری سرگرم کننده و پر مخاطب باشد اما در این خصوص با توجه به داستان به شدت پیش پا افتاده و ساده و غیر قابل باوراش نمیتواند به توفیقی دست یابد.
نوشتن نقد برای فیلمها، مجموعههای تلویزیونی یا سایر برنامههای فرهنگی میتواند به نوعی بازتاب دهنده کمیت و کیفیت آثار هنری باشد که توسط یک قشر خاصی به نام هنرمندان خلق شده است. در کشورما به دلیل اینکه نقد و اصولا انتقاد کردن از اثر یا هنرمندی معمولا همیشه باعث به وجود آمدن یک سری دلخوریها و ناراحتیهایی از سوی برخیها میشود. به عبارتی دیگراگر بخواهیم معنای واقعی نقد را بررسی کینم باید گفت که نقد یعنی انعکاس هر گونه انتقاد و پیشنهاد به منظور بهتر شدن عملکرد یک اثر هنری یا هنرمند است. در واقع نقد بهانهای است تا اشکلات، ایرادات و معایب گفته ییا نوشته شوند. همه ما میدانیم که در اغلب موراد بیان انتقاد بابی برای ایجاد نارضایتی و کدورتها میشود. بنابراین برای هیچکس مشخص نیست که چقدر افراد در ظاهر توانائی پذیرش نقد عملکردشان را دارند و چقدر حرف مخالف راتحمل میکنند و از گوینده یا نویسندهاش دلخور نمیشوند. در واقع خصوصیات اخلاقی و طبع میل آدمها همیشه در طول تاریخ به سمت تعریف، قدردانی تمجید بوده است. در سمت دیگر گلایه، شکوایه و انتقاد نیز در بعد منفی روابط بشمار رفته است. به هرحال در کشور ما بسیاری از پدیداوردندگان آثار هنری از آنجایی که خود را همه چیزدان میپندارند. کمتربه پذیرش نقد در اجتماع میپردازند. ضمن اینکه بسیاری از هنرمندان یا حتی افراد عادی در جامعه ما با کوچکترین انتقاد ازعملکردو حاصل کارشان، دلسرد، دلزده و پرخاشگر میشده ودر نتیجه بیمهریها آغاز میشود.
همیشه آدمها در هر جایگاه و مقامی عادت دارند تا دیگران مدام از علاقه و پسندشان بگویند ودر مقابل کمتر دست به انتقاد، نقد و ایرادات را گوشزمان کنند. شاید به همین دلیل باشد که در جامعه خود سازی، انتقاد و مسئولیت پذیری روزبه روز کمتر شده و به جای آن فرهنگ مجادله، بیان اشکالات و تملق گویی جای ان را گرفتهاند. ضمن اینکه در نبود نقد اساسی باید شاهد عواقب بد آن نیز باشیم. عواقبی مثل: پسندی، تکبر و خودخواهی را شاهد خواهیم بود. در چنین شرایطی یک هنرمند بدون شک با تکبر و غروری که دارد نمیتواند دست به خلق آثار هنری و مردمی مناسب و مخاط پسند بزند. در صویی دیگر از آنجا که پذیرش هر گونه انتقاد و پیشنهاد برای اصلاح امور را یکی از راههای کسب موفقیت و پیروزی در زندگی افراد میباشد. در کشور ما افراد کمتر انتقادپذیر بوده و بیشتر شیفته و عاشق تعریف و تمجید از مرام، شخصیت و حرفه خویش هستند، به ندرت کسی را میتوان یافت که اثر خود را با بیرحمی توصیف یا نقد کند و بتواند عیبهای آن را به مخاطب معرفی کند.
مجموعه تلویزیونی «خروس» در شبها ماه مبارک رمضان روی انتن شبکه دوم سیما رفت. سریالی به کارگردانی «سعید آقاخانی» که تلاش میکرد با لحن به ظاهر طنز و کمدی خود بتواند لحظات شیرینی را برای مخاطبان سیما فراهم آورد. هر چند قرار بوده این سریال کمدی باشد بتواند احیانا خندهای از مخاطب بگیرد اما باید گفت در این امر موفق نمیشود.
مجموعه تلویزیونی «خروس» تلاش میکند که بتواند گوی سبقت را از سایر شبکههای سیما برو باید و بتواند یک اثر سرگرم کننده و پر مخاطب باشد اما در این خصوص نمیتواند به توفیقی دست یابد. این مجموعه تلویزیونی که روایت زندگی پدر یک خانواده به نام «اسی» با بازی «کریم اکبری مبارکه» است که دچار مشکل غیر منتظرهای میشود که این اتفاق خانواده را به یک بحران میکشاند. پسر با بازی «جواد رضویان» خانواده همراه با دوستش برای کمک به اعضای خانه و خروج از این بحران تصمیم میگیرد نقشهای جالب را طراحی و اجرا کند. نقشهای که به ظاهر هیچ عیب و ایرادی ندارد. اما باید گفت که این نقشه در ادامه راه باعث دردسر اساسی برای این خانواده میشود و حوادثی را رغم میزند.
کارگردان این مجموعه تلویزیونی «سعید آقا خانی» پیش از این مجموعههای تلویزیونی چون: «عید امسال»، «کریم اکبری مبارکه را ساخته، مجموعه تلویزیونی «خروس» را به عنوان هفتمین اثر خود روی آنتن شبکه دوم سیما داشت و علاوه بر شهرت طلبی جوانان کوشش میکرد که به مشکلاتی مثل بیماران و کمبود دارو، بیکاری، فقر مالی و فرهنگی، مهاجرت، افسردگی، اضطراب و سرخوردگی جوانان و... میپردازد.
سریال در عین حال که در هر قسمت کوشش کرده که بتواند مخاطب را با خود همراه کند، اما به بیراهه رفته و به نوعی هوش و سواد مخاطب را به بازی میگیرد. تاجایی که مثلا مخاطب در طول این سریال با کارکتر
«حمید لولایی» به عنوان هنرمند روبه رواست. انسانی متعهد که به آسانی گول خورده به آسانی باور میکند به فکر آبرویش است. اما در این حادثه چهرهاش مخدوش میشود. در پایان اعاده حیثیت کرده و میبخشد. این گونه بازی با فکر و هوش مخاطب به نظر میرسدبا توجه به آگاهی مخاطب نسبت به گذشته و دسترسی امروز او به هزاران شبکه ماهوارهای و همچنین فیلمهای روز دنیا دیگر بیمعنی شده است. یا اینکه در پایان سریال مخاطب میبیند که روزبه و همکاراش به دام پلیس میافتند و ناصر داماد خانواده، اسماعیل و کامران به زندان میروند که این هم برای مخاطب غیر قابل باور است و آقاخانی به عنوان کارگردان نتوانسته به درستی داستانپردازی لازم را انجام دهد و همه چیز تصنعی و غیر قابل باور برای مخاطب است. بنابراین میتوان گفت شکست خورده امسال سریالهای ماه رمضان سعیدآقاخانی است که بر خلاف مجموعههای قبلی خود نمیتواند در روایت داستان و قصه کمدی خود موفق عمل کند. در این سریال با موقعیت طنزکمی نسبت به سایر آثار این کارگردان مواجه هستیم و بیشتر به نقد مسائل اجتماعی میپردازد. بنابراین نمیتوان سریال «خروس» را سریالی کمدی دانست اما با این حال در لابلای قصه لحظههای طنز آمیزی خود دیالوگهای بعضا بامزه و خنده آور دارد.
کد خبر: 62520
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdce7n8p.jh8wwi9bbj.html