عزادارى سالار شهیدان (۲)

عزادارى بر سید الشهداء و ریشه قرآنى آن

24 دی 1390 ساعت 19:32

اینک که مشروعیت اصل عزادارى اثبات شد مى گوییم که عزادارى بر سالار شهیدان ابى عبداللّه (ع) نه تنها جایز بلکه برپایى از آن یک ارزش بزرگ است


عزادارى سالار شهیدان (۲)

عزادارى بر سید الشهداء و ریشه قرآنى آن

اینک که مشروعیت اصل عزادارى اثبات شد مى گوییم که عزادارى بر سالار شهیدان ابى عبداللّه (ع) نه تنها جایز بلکه برپایى از آن یک ارزش بزرگ است زیرا:
الف: تعظیم شعائر
عزادارى بر امام حسین(ع) مصداق بارز تعظیم شعائر است. شعائر به معناى علامت و نشانه است، شعائر اللّه یعنى نشانه هاى الهى، نهضت سید الشهداء از شعائر بى تردید دین است. این نهضت بود که دین را پر آوازه کرد و تا قیامت دین وامدار سالار شهیدان است. بنابراین: عزادارى بر سید الشهداء بزرگداشت شعائر دین است.
۲ قرآن تعظیم شعائر الهى را از نشانه هاى تقواى دل مى داند «و من یعظّم شعائر اللّه فانّها من تقوى القلوب؛(۲۴) آن کس که شعائر الهى را بزرگ دارد، این بخشى از تقواى قلب است.»
مفسران در مصداق این شعائر مطالبى گفته اند:
۱ برخى گفته اند شعائر قربانى حج است که علامت گذارى شده باشد.
۲ برخى عقیده دارند که شعائر تمام مناسک و اعمال حج است.
۳ برخى مى گویند شعائر موضع و جایگاه اعمال و عبادات حج است.
۴ گروهى دیگر مى گویند شعائر به معناى نشانه هاى دین و طاعت خداوند است.(۲۵)
اطلاق لفظ شعائر معناى چهارم را تأیید مى کند بنابراین هر چیزى که نشانه دین باشد شعائر است. و سه معناى دیگر و معناى دیگر از جمله برپایى عزاى سالار شهیدان از جمله مصادیق تعظیم شعائر الهى است که به عنوان یک ارزش مطرح است. مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مى فرمایند: «والشعائر هى العلامات الدالة و لم یقیّد بشى ء مثل الصفا و المروة و غیر ذلک فکل ما هو من شعائر اللّه و آیاته و علاماته المذکرة له فتعظیمه من تقوى اللّه ویشمله جمیع الآیات الآمرة بالتقوى؛(۲۶) شعائر عبارت است از نشانه هایى که انسان را به سوى خدا راهنمایى مى کند و منحصر به صفا و مروه و مانند آن نمى شود بنابراین هر نشانه اى که انسان را به یاد خدا بیاندازد تعظیم آن موجب تقواى الهى مى گردد و تمام نشانه ها را در بر مى گیرد.»
۳ نتیجه آنکه برگزارى عزاى سالار شهیدان نشانه تقواى الهى بوده و استحباب ویژه دارد.

ب مودة فى القربى
عزادارى بر سید الشهداء امام حسین مصداق مودت قربى است که مزد رسالت است.
«قل لا اسئلکم علیه اجراً الّا المودّة فى القربى؛(۲۷) بگو اجرى بر رسالت از شما طلب نمى کنم مگر دوستى اهل بیتم.»
دوستى نشانه دارد. دوست در شادى دوستش شاد است و در اندوهش اندوهگین است. در روایتى از حضرت امیرمؤمنان على(ع) آمده است: «ان اللّه تبارک و تعالى.... فاختارنا و اختارلنا شیعة ینصروننا و یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا و یبذلون اموالهم و انفسهم فینا اولئک منّا و الینا؛(۲۸) خداوند متعال ما را از میان بندگان خویش برگزید و براى ما پیروانى انتخاب نمود که همواره در شادى و غم ما شریک اند و با مال و جانشان به یارى ما مى شتابند، آنان از مایند و بسوى ما خواهند آمد.»
حضرت امام رضا(ع) به پسر شبیب فرمود: «اگر دوست دارى که همنشین ما در بهشت باشى در غم و اندوه ما اندوهناک و در شادى ما شادمان باش و ولایت ما را بپذیر چه آنکه اگر کسى سنگى را دوست بدارد روز قیامت با آن محشور مى گردد.»(۲۹)
اشکى که در مجالس عزاى ابى عبداللّه ریخته مى شود نماد خالص ترین ابراز عشق به سالار شهیدان، همانکه پیامبر فرمود: حسین از من است و من از حسینم. مى باشد. پیام این اشک اینست که حسین جان آنقدر ترا دوست دارم که هیچ چیز جز این قطره زلال اشک نمى تواند آنرا به تصویر بکشد، قلم نمى تواند، بیان نمى تواند! هنر نمى تواند! فقط اشک مى تواند. این اشک، پیوند هدفى هم دارد.
اصولاً گریه و جریان قطره هاى اشک از چشم که دریچه قلب آدمى است چهار گونه است:
۱ گریه هاى شوق: گریه مادرى که از دیدن فرزند دلبند گمشده خویش پس از چندین سال سر داده مى شود، این گریه شوق است.
۲ گریه هاى عاطفى: اشکى که به هنگام مشاهده منظره کودک یتیمى که در آغوش مادر در یک شب سرد زمستانى از فراق پدر جان میدهد از چشم جارى مى شود گریه عاطفى است.
۳ گریه پیوند هدف: گاهى قطره هاى اشک پیام آور هدف هاست آنها که مى خواهند بگویند: با مرام امام حسین(ع) همراه و با هدف او هماهنگ و پیرو مکتب او هستیم. ممکن است این کار را با دادن شعار آتشین، با سرودن اشعار و حماسه ها ابراز دارند، اما گاهى ممکن است آنها ساخته گى باشد ولى آن کس که احیاناً با شنیدن این حادثه جانسوز قطره اشکى از درون دل بیرون مى فرستد صادقانه ترین حقیقت را بیان مى کند. این قطره اشک اعلان وفادارى به اهداف مقدّس یاران امام حسین(ع) و پیوند دل و جان با آنهاست، اعلان جنگ با بت پرستى و ظلم و ستم، اعلان بیزارى از آلودگى هاست.
۴ گریه ذلت و شکست: گریه افراد ضعیف و ناتوانى که از رسیدن به اهداف خود وامانده اند و روح و شهامتى براى پیشرفت در خود نمى بینند مى نشینند و عاجزانه گریه سر مى دهند.
گریه در عزاى سالار شهیدان از این گریه بدور است و حاشا که چنین گریه اى در شأن ساحت مقدّس ابى عبداللّه الحسین(ع) باشد که او امام عزیزان تاریخ است.

ج فریاد علیه ستم
مجلس عزاى ابى عبداللّه فریاد پرخروش ظلم ستیزى است آنهم ظلمى بى نظیر در تاریخ بشریت، پسر پیامبر(ص) را دعوت کردن، لب تشنه کشتن، عزیزانش را به اسارت بردن، خیمه ها را به آتش کشیدن، اسب بر بدن عزیز خدا تاختن و...و... در کجاى تاریخ اینهمه ظلم یکجا سابقه دارد؟ باید علیه آن فریاد برآورد، مجلس عزاى ابى عبداللّه همان فریاد است، تریبونى است که از آغاز این حادثه دردناک تا کنون نگذاشته است که این ظلم فراموش شود و در کنار آن به احیاء اهداف ابى عبداللّه(ع) پرداخته است.
«لا یحبّ اللّه الجهر بالسوء من القول الّامن ظلم؛(۳۰) خداوند متعال فریاد زدن به بدگوئى را دوست ندارد جز براى کسانى که مورد ستم قرار گرفته اند.»
از این آیه استفاده مى شود که خداوند متعال نه تنها به مظلومان اجازه فریاد و افشاگرى داده بلکه چنین فریادى محبوب ذات اقدس الهى قرار گرفته است.


* پى نوشت ها:

۲۴. سوره حج، آیه ۳۲.
۲۵. عوائد الایام، ص ۳۱، عائده ۲.
۲۶. تفسیر المیزان، ج ۱، ص ۴۱۴، ذیل آیه ۱۶۵ بقره.
۲۷. سوره شورى، آیه ۲۳.
۲۸. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۷، باب ثواب البکاء على مصیبة الحسین(ع).
۲۹. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۶.
۳۰. سوره نساء، آیه .۱۴۸


کد خبر: 35764

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdceef8x.jh8npi9bbj.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com