به مناسبت روز ملي سينما
هنر هفتم پهلو به پهلوي كتاب زده است
22 شهريور 1389 ساعت 11:28
بهرام روشنضمير گفت: هنر هفتم چه در زمينه شناخت و پژوهشهاي فرهنگي و چه در بخش تبليغ و ارِايه تصوير از فرهنگها مهمترين جايگاه را در روزگار كنوني داشته و در اين زمينه، پهلو به پهلوي رسانههاي نوشتاري همچون کتاب زده است.
به گزارش هنر نیوز به نقل از ايبنا، بهرام روشنضمير، پژوهشگر فرهنگ و تاريخ ايران، در نشستي با نام تاثير سينما بر ايرانشناسي و رسانههاي مكتوب كه در بنياد جمشيد جاماسيان برپا شد، افزون بر گفتار بالا پيرامون هنر هفتم(سينما)، گفت: از همين روي است که ميبينيم همه کساني که براي نمونه کتابهاي داستاني و رمانهايي همچون ارباب حلقهها يا هريپاتر يا کد داوينچي را يک يا حتي چندبار خواندهاند، براي ديدن فيلم سينمايي اين آثار، به سينما ميروند.
كاركرد سينماي كودك و استفاده از منابع داستاني
ايرانشناسي دانشي بسيار گسترده است با شاخههاي فراواني همچون تاريخ ايران، باستانشناسي ايران، ادبيات و اسطورههاي ايران، پژوهشهاي هنر ايران، اديان و حکمتهاي ايران و جغرافيا و گردشگري.
روشنضمير، سينما را به سينماي کودک و انيميشن، سينماي تجاري و سينماي مستند، تقسیم كرد و گفت: سينماي کودک و انيميشن در بخش نمايش يک فرهنگ، تاريخ، اسطوره و باور،كاركردي باورنكردني دارند. اين بخش از سينما، با کودکان و آيندهسازان در پيوند است و تصوير ذهني نسل آينده را ميسازد.
به گفته وي در اين زمينه درباره تاريخ و فرهنگ، ادبيات و اسطورههاي ايران، كار اندكي شده است. كارشناسان کشورهاي ديگر از روي ناآشنايي با گنجينهها و پتانسيلهاي فراوان فرهنگ ايران و كارشناسان ايراني از روي کمتوجهي دولت و جامعه به آنان، نتوانستهاند كارهاي درخوري در اين زمينه داشته باشند. در چند سال كنوني انگشتشمار از اينگونه آثار ساخته شده که با استقبال سرد و نااميدکنندهاي روبهرو بوده و بيگمان اگر ما هم جاي سازندگان اين آثار بوديم از کار خود پشيمان شده و ادامه نميداديم.
وي آثاري همچون انيميشين بلند رستم و سهراب، تولد دوباره رستم، کارتون تک فريم افسانه ماردوش و انيميشن جمشيد و خورشيد را نام برد و گفت: «همه اينها درحالي است که از درون شاهنامه فردوسي يا مثنوي مولوي و ديگر آثار ادبيات ايران و تاريخ ايران ميتوان دهها و صدها كار سينمايي، توليد كرد.
كاركرد سينماي تجاري بدون تاريخ، فرهنگ و تمدن
سينماي تجاري، بينندگان انبوهي دارد و درونمايه اين سينما خوراک ذهني بينندگانش ميشود. به گفته روشنضمير در اين زمينه هم با نگاهي گذرا پي ميبريم که كم و بيش آثار درخوري از سوي ايرانيها کار نشده است. جهان هم بدبختانه همواره ايران و تاريخ و فرهنگ و تمدن کهن آن را تا آنجا که توانسته، ناديده گرفته است.
وي در اينباره گفت: به همين فيلمهاي كنوني هاليوود هم نگاه کنيم ميبينيم كه پس از دههها که هاليوود سکوت خود درباره تاريخ ايران را شکسته و چند اثر در اينباره ساخته، اما باز هم، ايران اصل نيست بلکه حاشيه موضوع است و چارهاي براي اشاره نکردن برايشان نمانده است. براي نمونه اسکندر، کسي است كه هرکس که بدان بپردازد ناچار است به ايران هخامنشي اشاره کند. يا ماجراي استر يهودي، داستاني است که خواهناخواه با دربار هخامنشي پيوند دارد.
به گفته وي فيلمهاي بسياري به ويژه در بخش تاريخ، درباره هند يا کشورهاي عربي و ديگر کشورهاي جهان سومي ساخته شده ولي هرگز بيننده فيلمي مستقل درباره ايران در هاليوود نبودهايم.
وي گفت: شايد بگوييم هاليوود را بايد رها کرد و اصلا به آن بيتوجهي کنيم. ولي واقعيت اين است که هاليوود براي ديگر کشورها چندان بد هم نبوده است. چون هاليوود تنها پول و سرمايه را ميشناسد و از هر اثري که سرمايه را برگرداند، استقبال ميکنند.
وي به تصويري که از ژاپن، چين، روسيه، اروپا و آفريقا در ذهن داريم اشاره كرد و گفت: اين تصوير مثبت و زيبا از راه فيلمهاي آمريکايي هاليوود به ما رسيده است. امروز هاليوود نه تنها سينماي جهان است، بلکه گاهي در نقش سينماي ملي نيز نمايان ميشود. چنانکه بزرگترين فيلم جهان اسلام «محمد رسولالله» و نامورترين فيلمهاي جهان عرب «عمر شريف» و «لرنس عربستان» و... همه ساخته هاليوود هستند.
به گفته روشنضمير اگر به جامعه ايرانيان، نگاه کنيم ميبينيم که بخش بزرگي از پروژههاي برجسازي شهر لوسآنجلس در اختيار کمپانيهاي ايرانيان است و يا در ميان جامعه پزشکان و جامعه مهندسان و تاجران، ايرانيان به نسبت جمعيتشان در رتبه نخست هستند، ولي در هاليوود، نقشي كمرنگ داريم و اين نشان ميدهد که ما آن اندازه که به پول ميانديشيم، در انديشه فرهنگ نيستيم. چراکه اگر بخشي از اين همه دانش، فن و ثروت ايرانيان به سوي هاليوود ميرفت، بيگمان تاكنون چند ده فيلم بزرگ درباره ايران و دستکم يک فيلم درباره ايران باستان ساخته شده بود. ولي ما نشستهايم تا ديگران تصميم بگيرند و درباره ايران فيلم بسازند.
روشنضمير گفت: ما خود را سپردهايم به شانس و اتفاق. نتيجه هم همين است که ميبينيم. يا درباره شکستهاي ما فيلم ميسازند (الکساندر) و يا اگر درباره روزگار شکوه ما فيلمي بسازند، يک فيلم مانند 300 از آب در ميآيد. اگر اسکندر به ايران بتازد، قهرمان به تصوير کشيده ميشود. ولي اگر خشايارشا به يونان يورش برد، يک غول بيشاخ و دم و ددمنش! نمايانده ميشود. اگر آنان تجاوز کنند، آنان خوبند و ما بد! و اگر ما تجاوز کنيم، باز آنان خوبند و ما بد!»
البته به باور وي، راهحل تنها در سينما نيست. ما در زمينه کتاب و پژوهش بايد به اندازهاي برسيم که در جايگاهي باشيم كه برايمان فيلم بسازند. هاليوود درباره چيزي فيلم ميسازد که کتاب آن پرفروش شده باشد. فيلمهايي همچون سوپرمن و بتمن، زماني بهگونه داستان فروش کرد و سپس به فيلم تبديل شد.
ميخواهيم هاليوود درباره کوروش بزرگ و داريوش بزرگ و جنگهاي بزرگ آن روزگار، فيلم بسازد، آيا کتابي درباره آن نوشتهايم که افزونبر نشان دادن نمايي زيبا و مثبت، درست و منطقي بوده و فروشي جهاني کند؟
روشنضمير گفت: اگر سرمايه، تکنيک و تجهيزات براي ساخت فيلمي بزرگ در اندازه استانداردهاي جهاني را نداريم، اما توان ساخت فيلمهاي کوتاه و بلند کمهزينه و سريالهاي تلويزيوني را كه داريم. ابراهيم خليلالله، مريم مقدس، مردان آنجلس، امام علي(ع)، ولايت عشق و به ويژه يوسف پيامبر(ع)، نشان دادند که هنر ساختن فيلم تاريخي را در اندازه خودمان داريم.»
كاركرد سينماي مستند و پژوهشهاي در اين زمينه
«آشناسازي» و «پژوهشي» از كاركردهاي سينماي مستند هستند. به گفته روشنضمير، دستکم در اين بخش ميتوان از سينماگران ايران و نهادهاي پشتيبانیكننده انتظار داشت تا آثاري پرشمار و با کيفيت توليد کنند.
وي با ابراز ناخشنودي از این روند گفت: حتي در اين زمينه نيز بهترين و مهمترين آثار کار شده، آثار خارجي هستند. همچون فيلم باد صبا كه به سال ۱۹۷۸ ميلادي به كوشش آلبرت لاموريس فرانسوي ساخته شد. اين كارگردان دريافت جوايز اسکار و کن را در پروندهاش داشت و اين فيلم را به سفارش دولت ايران در سالهاي 56 – 57 ساخته است.
کد خبر: 16594
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdceen8z.jh8poi9bbj.html