نگاهی به فیلم «همه چیز برای فروش»

همه چیز برای تلخ شدن کام تماشاگران

19 بهمن 1392 ساعت 10:44

گره فیلم «همه چیز برای فروش» از‌‌ همان اول به نظر می‌رسد که با دست باز می‌شود و نیازی نیست که قهرمان فیلم آن را با دندان باز کند تا فیلم، فیلم تلخی شود.


فیلم همه چیز برای فروش سومین کار امیر ثقفی است که شانس آن را داشته که در خانواده‌ای بزرگ شود که پدرش از صنف تهیه کنندگان سینما باشد و شاید اگر پدرش عضو اهالی سینما نمی‌بود حالا حالا هم شاهین فیلمسازی بر شانه‌هایش نمی‌نشست. او به مدد همین بخت، تاکنون سه فیلم در کارنامه خود به ثبت رسانده است که برای یک فیلمساز ۲۷ ساله که یکی از جوان‌ترین فیلمسازان حاضر در جشنواره فیلم امسال هم محسوب می‌شود جای بسی امیدواری است. ثقفی فیلمساز خلاق و با هوشی است اما همواره تلاش دارد به سراغ آدم‌های دور افتاده و با شرایط سخت طبیعت برود فیلم قبلی او هم به نام «مرگ کسب و کار من است» در ارتفاعات برگرفته از برف ساخته شد.
فیلم «همه چیز برای فروش» به یک معضل اجتماعی – ورزشی اشاره دارد. مشکلی که متاسفانه در برگزاری مسابقات فوتبال در ورزشگاه‌های کشور، هر از چند گاهی، چهره خودش را آن هم به شکل دلخراشی نمایان می‌سازد. قصه این فیلم، قصه دو برادری است که به سختی روزگار می‌گذرانند و برادر بزرگ‌تر که نقش آن را صابر ابر بازی می‌کند یکه و تنها و بدون پدر و مادر، برادر کوچک‌تر خود را که ساعد سهیلی ایفاگر نقش آن است را بزرگ کرده است و درحالی که برادر کوچک‌تر مشغول گذراندن دوران سربازی در نیروی انتظامی است و۵۰ روز دیگر به ترخیص او باقی نمانده، به ناگه در مسابقه فوتبالی که او یکی از سربازان مراقب از ورزشگاه است، بر اثر شلیک نارنجک دست سازی که یکی از تماشاگران به زمین بازی پرتاب می‌کند. صورت و چشم وی به شدت آسیب می‌بیند و این عمل؛ موتور حرکت قصه فیلم می‌شود تا برادر بزرگ‌تر، برای عمل جراحی صورت بردارش به تکاپو بیفتد تا خرج عملش را تامین کند. مشکل فیلم، همه چیز برای فروش ازه‌مان اول به نظرمی رسد که با دست باز می‌شود و نیازی نیست که قهرمان فیلم آن را با دندان باز کند. سوال اینجا است که مگر فردی که آسیب دیده، سرباز نیروی انتظامی نیست. پس نیروی انتظامی هم، موظف به درمان آن است پس چه نیازی است که برادر این سرباز، خود را به آب و آتش بزند تا هزینه‌های درمان را تامین کند؟ در فیلم هیچ اطلاعاتی ارائه نمی‌شود که چرا نیروی انتظامی به عنوان یگانی که امیر (ساعد سهیلی) در آن مشغول به خدمت است، فعالیتی برای درمان امیر نمی‌کند و همه بار به دوش برادر بزرگ‌تر می‌افتد. چرا برادر بزرگ‌تر که ما رفتارهای معقول تری را از او- قبل از اینکه امیر دچار حادثه شود- می‌بینیم به یکباره برای تامین مخارج برادرش به شر خری روی می‌آورد و برای اینکه چک‌های برگشتی را به پول تبدیل کند تا ازاین راه، پولی برای عمل برادرش به دست آورد آنقدر خشن می‌شود که حتی به آه وناله زنی که پدر علیلی بر روی ویلچر دارد و یا به گریه‌های سرایدار پیر مدرسه توجه‌ای نمی‌کند و او را به باد کتک می‌گیرد و هنگامی که واقعا متوجه می‌شود آنان آهی در بساط ندارند از خیر آنان می‌گذرد. راهی را که برادر بزرگ‌تر برای رسیدن به پول عمل برادرش برمی گزیند بد‌ترین راه است.
فیلم همه چیز برای فروش، فیلم تلخی است که بحث فقر، نداری و بی‌پولی و همچنین مشکلات کشیدن چک‌های بی‌محل را نشانه رفته است که امروزه در جامعه تبدیل به آسیب جدی شده است. تنگ دستی، فقر و نداری از مواردی است که این فیلم سعی می‌کند در گذر قصه خود، تلنگری هم به آن بزند. در این فیلم که مملو از پلان‌هایی است که با کرین گرفته شده است به نوعی از علاقه‌مندی فیلمساز به این نوع فیلمبرداری حکایت دارد. قاب بندیهای وام گرفته از سینمای وسترن اگر چه نشان از شناخت کارگردان به داشته‌های سینمایی است اما خیلی با این فیلم، جفت و جور نیست. لوکیشن‌های مخروبه، دور از شهر و خالی از سکنه، تاکیدی بر چرکی فیلم است تا رنگ قالب فیلم رنگ تیره باشد. شاید پایان بندی فیلم تنها پلانی باشد که نشان از امید و زندگی است و ما فقط در این صحنه، فضای سبز و پر درختی را می‌بینیم که برادر کوچک‌تر با صورت جراحی شده به سمت زندگی بهتر گام بر می‌دارد.
گریم صورت امیر یکی از امتیاز‌های خوب این فیلم است که به خوبی طراحی شده است. موسیقی این فیلم هم از نکات خوب فیلم است که با تک نُت‌هایی که می‌نوازد به تنهایی و عجز قهرمان فیلم کمک می‌کند. صحنه‌های متروکه، خلوت و همچنین زوزه بادی که در بیشتر زمان فیلم، به گوش می‌رسد در راستای نشان دادن طبقه‌ای از جامعه است که هیچ پشت و پناهی ندارند و مجبورند تمام بار زندگی را به تنهایی بر دوش گیرند.
صابر ابر در این فیلم، شاید یکی از متفاوت‌ترین نقش‌های دوران بازیگری خود را ایفا کرده است. مرد تنها و گرفتاری که تا پای جان برای نجات برادر کوچک‌تر، تمام قد ظاهر می‌شود و از اینکه خود را به دروغ قاتل بنامد هم، باکی ندارد.
فیلمبرداری این فیلم یکی از نقاط درخشان این فیلم است، قاب بندی‌های درست و در خدمت اثر با نورپردازی‌هایی که شاید خیلی به چشم نیاید از امتیازهای فیلم همه چیز برای فروش است.
اگر چه این فیلم یک فیلم هنری و خاص محسوب می‌شود اما باید بدانیم که سینما یک صنعت است و باید بفروشد تا حیات داشته باشد. آیا همه چیز برای فروش در وانفسای عدم مخاطب می‌تواند سهمی در آشتی مردم با سینما داشته باشد؟


کد خبر: 69055

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcen78p.jh8oni9bbj.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com