نگاهی به مجموعه تلویزیونی «ستایش»؛

تبدیل نقش‌های تصنعی به واقعی

22 خرداد 1390 ساعت 9:44


مجموعه تلویزیونی «ستایش»، از آذر ماه سال 89 پخش شد. که از ابتدای مجموعه تکلیف کاراکترهای داستان به‌درستی مشخص نبوده‌است. حالا با گذشت 6 ماه از پخش این مجموعه به‌نظر می‌رسد نقش‌ها در جایگاه خود قرارگرفته‌اند.
در واقع نمی‌توان دلیل مصنوعی بودن نقش‌ها را در ابتدای پخش مجموعه به‌درستی درک کرد، از جمله دلایلی که می‌توان برای آن بیان داشت شاید تغییر متناوب کارگردان و به دنبال آن بازیگران، برای این مجموعه باشد، که این موضوع، زمان را از سعید سلطانی و بازیگران انتخاب شده، برای تبیین متناسب نقش‌ها از بین برده است.
ابتدا قرار بود آقاي ايرج قادري اين كار را انجام دهد. او حتي مراحل پيش توليد را گذرانده بود ولي به دليل كسالت، نتوانست ادامه دهد. قرار بود در آن پروژه شيلا خداداد نقش ستايش را بازي كند. بعد از اين اتفاق، كارگرداني كار به دست اصغر هاشمي افتاد و قرار شد مهدی پاکدل به همراه ميترا حجار و بازيگران ديگر در اين كار بازي کنند. پاکدل در مقابل میترا حجار سه يا چهار سكانس بازي كرده بود اما پس از اتفاقاتي كه براي آقاي هاشمي افتاد، مجددا پروژه مدتي متوقف شد. پس از اين مدت سعيد سلطاني به عنوان كارگردان بعدي کار را دست و قرار شد با همان تركيب بازيگران كار ادامه پيدا كند اما ميترا حجار با جاي ديگري قرارداد بسته بود و به اين ترتيب آقاي سلطاني مجبورشد بازيگر ديگري را براي اين نقش پيدا كند.
در بازی بازیگرانی چون داریوش ارجمند (حشمت فردوس) یا مهدی پاکدل (طاهر فردوس)، افراط و تفریط‌های زیادی دیده می‌شود؛ داریوش ارجمند به ایفای نقش به‌عنوان بزرگ یک خانواده می‌پردازد و کاراکتری بازاری دارد و قصد نمایش یک شخصیت کاملاً بازاری را دارد اما در ایفای این نقش اغراق‌های تصنعی زیادی را از او شاهدیم.
این در حالی است که نقش او به عنوان یک پدر مغرور و دلسوز ارتباط خوبی با مخاطب برقرار می‌کند که این نقش در قسمت این هفته مجموعه ستایش به اوج خود رسید.
نقش مهدی پاکدل را هم می‌توان به دو قسمت تقسیم کرد، طاهر فردوس زمان جنگ و طاهر فردوس به عنوان یک مرد زندگی، او در قسمت اول نقش خود نتوانسته شخصیت یک پسر جوان در آن سنین که بازتابی از جنگ را در خود به همراه دارد بیان کند؛ کاملاً خونسرد و آرام با مسائل روبه‌رو می‌شود در صورتی که داستان در دهه شصت در حال اتفاق افتادن است.
در نظر نگرفتن جزئیات صحنه در پیش‌زمینه‌های دوربین، مانند وجود ماشین‌های دهه 80 و یا استفاده از امکاناتی که در دهه شصت و هفتاد وجود نداشته، به این تصنعات دامن می‌زند و علی‌رغم اینکه این مجموعه، داستانی رمان‌گونه دارد و با جذابیت‌های زیادی همراه است، مخاطب را از فضای داستان دور می‌کند.
علاوه‌بر آن، درست است که گره‌افکنی و گره‌گشایی‌های زیاد داستان به مجموعه جذابیت خاصی بخشیده‌است، اما ریتم کند و برخی پلان‌های اضافی، به‌خصوص در بخش‌های احساسی مجموعه از این جذابیت‌ها می‌کاهد و این را در ذهن مخاطب متبادر می‌کند که سازنده قصد پر کردن زمانی را دارد که برای ساخت مجموعه در نظر گرفته‌شده‌است.

امیر حسین مکاریانی


کد خبر: 28285

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcenw8w.jh8vvi9bbj.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com