حالا در ۲۵ دی ماه اعلام کرده بود می‌خواهد جلسات و کارگاه های تخصصی با همکاری چند نهاد دانشگاهی و پژوهشی برای بررسی مباحث فقهی موسیقی برگزار کند؛ و به همین خاطر دیدارهای مقدماتی با مراجع دینی و نمایندگان محترم ولی فقیه استان‌ها ترتیب داده است»؛ بعد از آن هم گفته بود که «در همین زمینه مشغول آماده‌سازی فیلمی مستند هستیم که امیدوارم با رویکرد جدید کاری ما بسیاری از شبهات و مشکلات موجود در حوزه فقه و موسیقی را حل کنیم. بنده معتقدم با ارتباط مستمر و مداوم بین بدنه کارشناسی و دانش موسیقی با بزرگان، علما و مجتهدان می توانیم بسیاری از مشکلات را حل کنیم»؛ ایشان در جای دیگری در مقام و جایگاه یک کارشناس امور فقهی اعلام می‌کند که هنوز برخی مباحث فرهنگی در فقه مطرح نشده است! او در گفتگویش می‌گوید: «فقه امروز ما فقهی پویاست اما هنوز بسیاری از جنبه‌های فقهی حوزه های فرهنگی و هنری در آن مطرح نشده است. ما علاقه زیادی داریم که این بحث ها در یک چارچوب منطقی به بحث کشیده شود و ما بتوانیم به یک سند جامع و خوب در این زمینه برسیم و قطعا این ارتباطی که با محوریت وزارت ارشاد بین حوزه و دانشگاه در فقه و موسیقی به وجود آمده می تواند مقدمه ای برای رفع بسیاری از مشکلات باشد.»

البته اعلام نکرده که این ارتباطی که از آن سخن می‌گوید کی به وجود آمده؟ نمونه‌هایش کجاست؟ بازتاب و خروجی آن چیست؟ و سوال هایی مشابه از این دست که می‌شود مطرح کرد!
اما مهم اینجاست که مدیر دفتر موسیقی گفته برای دیدار با مراجع عالیقدر به قم سفر خواهد کرد. البته انتظار نداریم که گزارشی از این جلسات منتشر شود؛ چرا که هم در حوزه اختیارات ما نیست و هم اینکه پیش از این؛ آقای مدیر با ما طی کرده و خط و نشان کشیده که قرار نیست به رسانه‌ها پیاپی پاسخگو باشد! اما نکته‌ای که به ما مربوط می‌شود و باید به علاقمندان به موسیقی اطلاع رسانی کنیم این است که آیا خروجی این جلسات و کارهایی که از مدتی پیش آغاز کرده بودید و قرار بود در جشنواره موسقی به ثمر برسانید؛ باز به صورت نمادین در جشنواره رونمایی خواهند شد؟ (مدیر اعلام کرده که ارکستر ملی به صورت نمادین در آیین پایانی جشنواره به اجرای سرود ملی خواهد پرداخت)؛ چون آنچه امروز در جدول نمایان است خبری از پژوهش نیست و البته چند سالی است که جای بخش پژوهش در جشنواره موسیقی فجر خالی است. اما امسال با صحبت‌های مدیر دفتر موسیقی (و اینکه ایشان خود را دانشگاهی می‌دانند و اهل پژوهش) انتظار داشتیم نه تنها این بخش اضافه شود بلکه بیش از قبل هم دامنه داشته باشد! و البته که این اتفاق نیافتاد.


به عملی نشدن وعده‌های دفتر موسیقی عادت کرده‌ایم
شاید از زمانی که معاون هنری وزیر دولت «تدبیر و امید» دست به انتخاب مدیر دفتر موسیقی زد و از میان گزینه‌هایش ارجمند را برگزید تا امروز اتفاقاتی افتاده باشد که باب میل معاون محترم نیست؛ اما آنچه امروز به چشم می‌آید این است که مرادخانی دریافته در مورد موضوعات اصلی موسیقی باید خودش حرف بزند، تا اینکه بگذارد مدیر زیر مجموعه‌اش موضوع را به اسم خود به ثمر برساند، یا پیش از اتفاق خبری بدهد که وقوعش تحت‌الشعاع خبرش قرار می‌گیرد! این البته به سفرهای مرادخانی و برخی دیدارهایش هم کشیده شده، از سفر او به آمریکا به همراه ترابی تا دیدارش با اکبر گلپایگانی. اما در طرح موضوعات هم دارد این اتفاق می‌افتد که دیگر مرادخانی دقت نظر بیشتری پیدا کرده، از آن جمله می‌توان به مورد «بررسی مجدد سند موسیقی کشور قبل از رسیدن به‌دست رییس‌جمهور» اشاره کرد. این خبر از آن دست خبرهایی است احتمالاً می‌شود در مورد آن صحبت‌های زیادی کرد؛ اما مرادخانی ترجیح داده مدیر موسیقی‌اش هیچ اعلام نظری در مورد آن نکند؛ که موجب رخدادی شود که به نفع سند نیست.
دیگر اتفاقی که مرادخانی شایسته است در مورد آن اعلام نظر کند نتیجه‌ای است که مدیرکل دفتر موسیقی‌اش تاکید دارد در آن تغییراتی ایجاد کند؛ «نسبت فقه با موسیقی»؛ این موضوع از آن دست موضوعاتی‌ست که یا باید گشوده نشود؛ یا اگر طرح موضوع می‌شود نباید آن را نیمه کاره رها کرد. امروز در فضای موسیقی کشور این موضوع مطرح شده که تکلیف مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد با مساله «فقه در موسیقی» چیست؟ آیا برنامه‌ای برای پویا کردن فقه در این مورد دارد؟ آیا می‌خواهد نکاتی را به مراجع عظام و عالی قدر اعلام کند که در نظر فقهی آن‌ها که در استفتائات مختلف به آن‌ها اشاره شده تغییراتی حاصل شود؟ آیا بهتر نیست به جای ارائه پیشنهاد به مراجع به امور هنرمندان و رفع موانع کاری در بخش موسیقی پرداخته شود؟! آیا بهتر نیست به جای درگیری و تعیین تکلیف برای نهادهای دیگر در مورد نسبت‌شان با موسیقی به کار خودتان بپردازید و آمار و اطلاعات و برنامه‌هایی را مطرح نکنید که ما را به یاد برخی چهره‌های مهم در دولت قبل می‌اندازد که علاقمند به انتشار اخبار غیر قابل اجرا در حوزه‌های مختلف بودند؛ آیا بهتر نیست به جای تلاش کردن در حوزۀ صحبت کردن با رسانه‌ها و بعد از مدتی نکوهش کردن رسانه‌ها (مثلاً تماس‌های فردی همراه با عصبیت با خبرنگاران درباره انتشار برخی اخبار) به فکر انجام کارهای اهالی موسیقی باشید!؟
اینقدر مدیران موازی با شما و مدیر بالادستی شما اعلام کرد ارکسترها ممکن است نرسند! شما با قاطعیت گفتید می‌رسند؛ حالا هم که برای به کرسی نشاندن حرف‌تان و اینکه بگویید بالاخره ارکستر ملی در روز پایانی جشنواره اجرا داشت و سال‌ها بعد به عنوان رزومه خود مطرح کنید! از هیچ تلاشی فروگذاری نمی‌کنید؛ آیا فکر می‌کنید نوازندگان ارکسترها، علاقمندان؛ اهالی رسانه فراموش می‌کنند این فقط یک نمایش است! نمایشی برای اینکه مدیرکل دفتر موسیقی بگوید من بالاخره ارکستر را به جشنواره رساندم! نه آگاه باشیم و هستیم که ارکسترها در جدول جشنواره نیستند و این یعنی ارکسترها نرسیده‌اند.

هنر نیوز