به مناسبت تولد «استیو مک کوئین»؛
چپ دست و خونسرد
9 فروردين 1393 ساعت 19:43
مطمئن نیستم که بازیگری کاری است که یک مرد بالغ باید انجام دهد.«استیو مک کوئین»
استیو مک کوئین سلطان خونسردی در 24 مارس سال 1930 در «بیچ گروو» شهری در ایالت ایندیانای امریکا به دنیا آمد. مادرش یک فراری معتاد به الکل و پدرش خلبان بود. پدر استیو و باقی اعضای خانواده را وقتی استیو شش ماهه بود ترک کرد. استیو به ناچار بخشی از دوران کودکی اش را در دارالتادیب «بویز ریپابلیک» گذراند. کمی بعد در همان سنین کودکی مدتی کارگر چاه نفت و هیزم شکن و فروشنده ای دوره گرد شد تا اینکه به همراه مادر در ۱۳ سالگی همراه با مادرش به لس آنجلس نقل مکان کرد. 17 سالش بود که به نیروی دریایی رفت و به عنوان مکانیک و راننده مشغول به کار شد.به دلیل شجاعت بیش از اندازه اش در نجات جان پنج نفر از افراد نیروی دریایی را در حادثهای تمرینی از او تقدیر شد و این موجبات استفاده از بورس تحصیلی ارتش و تحصیلات در آکتورز استودیو را برایش فراهم کرد.
بازیگری را با بازی در یک نقش کوتاه در تئاتر «خیابان دوم» آغاز کرد و «حباب(1958)» هم شد اولین فیلم سینمایی اش. بعد از این فیلم نقش اصلی مجموعه «تحت تعقیب:مرده یا زنده» را گرفت. «نه اینقدرکم(۱۹۵۹)» و «هفت دلاور»۱۹۶۰ از دیگر اثار مهم او در ادامه محسوب می شوند که در هر دو با کارگردانی «جان استرجس» بازی کرد. او در هفت دلاور که اقتباسی از «هفت سامورایی کوروساوا» بود در کنار «یول براینر»، «ایلای والاک» و «چارلز برانسون» قرار گرفت. استیو بازی در سینما و تلویزیون را ادامه داد تا اینکه با فیلم «فرار بزرگ(1963)» باز هم به کارگردانی استرجس، به اوج قله بازیگری رسید. «بچه سین سیناتی(۱۹۶۵)» به کارگردانی «نورمن جویسن» و «نوادا اسمیت(۱۹۶۶)» به کارگردانی «هنری هاتاوی» از دیگر آثار مهم او در ادامه محسوب می شوند. بالاخره «دانه های شن(۱۹۶۶)» اثر «رابرت وایز» که در ۸ رشته نامزد اسکار شد تنها نامزدی اسکار مک کویین را برای او به همراه آورد، اما فیلم هیچ کدام از اسکارها را به دست نیاورد. استیو در 1968 در «حادثه توماس کراون» به کارگردانی «نورمن جویسن» در نقش یک سارق بانک ظاهر شد، او این فیلم را فیلم مورد علاقه اش می داند. استیو در «بولیت(۱۹۶۸)» یکی از معروفترین آثارش به کارگردانی «پیتر ییتس» صحنه های تعقیب و گریز با اتومبیل به یاد ماندنی ای خلق کرد. قرار بود در فیلم «بوچ کسیدی و ساندنس کید(1969)» کنار پل نیومن بازی کند ولی به دلیل خواستن دستمزد زیاد نقش به «رابرت ردفورد» رسید.
«گریز(۱۹۷۲)» ساخته «سام پکین» پا فیلمی شد که هم گیشه نسبتاً موفقی داشت و هم منتقدین از آن استقبال کردند. او سال بعد «پاپیون» را بازی کرد، فیلمی که در ایران عاشقان زیادی دارد. پاپیون داستان هنری چاریر است که به اتهام قتل در فرانسه محاکمه شده و برای گذراندن دوران محکومیت باید به گویان فرانسه برود او که منکر هرگونه دخالت در قتل است و ادعا می کند که برایش پاپوش دوخته اند. در راه گویان او با جاعلی به نام «لوئیس دگا» آشنا میشود او از آنجا که دگا پول زیادی را با خود حمل می کند پیشنهاد پاپیون مبنی بر مراقبت از وی را در مقابل هزینه فرار او می پذیرد. پاپیون پس از چند تلاش نافرجام برای فرار بالاخره موفق می شود. مک کوئین در این فیلم فوق العاده بازی کرد اما بازی اش باز هم توسط آکادمی اسکار نادیده گفته شد. او «در آسمانخراش جهنمی(۱۹۷۴)» درکنار «پل نیومن»، «فی داناوی»، «فرد آستر»، «ویلیام هولدن» و «ریچارد چمبرلین« بازی کرد. شکارچی(۱۹۸۰) هم با اینکه موفقیت زیادی نداشت اما آخرین حضور مک کویین بر روی پرده سینماها بود.
مک کوئین چپ دست عاشق اتومبیل سواری و موتورسیکلت بود او در سال 1970 با یک پورشه 908 در مسابقات لمانز در کلاس خود مقام اول و در کل مقام دوم را بعد از ماریو آندره تی به دست آورد، در حالی که یک پایش در حادثه موتورسواری دو هفته قبل از آن شکسته بود. او قرار بود در مهمانی «شارون تيت»، همسر «رومن پولانسكي»، که خودش در آن مهمانی به قتل رسید، شرکت کند. این حادثه موجب شد او بطور مخفيانه با خود اسلحه حمل كند و به یادگیری بپردازد او توانست كمربند مشكي و دان ۹ در اين رشته رزمي را بدست آورد بعد از این هم نزد «بروسلی» به یادگیری جيت كاندو پرداخت و در زمره شاگردان او قرار گرفت. او بعد از «آسمانخراش جهنمي » هاليوود را ترك كرد و به جست و جوي خوشبختي در شهرهاي كوچك پرداخت. به گفته همسرش او در آن زمان با افراد عادي دوست مي شده كه خيلي از آنها وي را نمي شناخته اند. سر انجام این بازیگر بزرگ بر اثر سرطان در ۷ نوامبر سال ۱۹۸۰ در مکزیک درگذشت. جسد او را سوزاندند و خاکسترش را به اقیانوس آرام ریختند.
کد خبر: 70242
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdceww8f.jh87ei9bbj.html
هنر نیوز
http://www.honarnews.com