در مراسم اختتامیه یازدهمین دوره جایزه شعر خبرنگاران که با تجلیل از ضیاء موحد همراه بود، از نبود جایزههای مستقل ادبی و همچنین کاهش کیفیت مجموعه شعرهای منتشر شده گفته شد.
عصر روز شنبه 21 اسفندماه مراسم اختتامیه یازدهمین جایزه شعر خبرنگاران با تجلیل از ضیاء موحد در مرکز تبادل کتاب تهران برگزار شد و این دوره از جایزه برگزیدگان خود را در دو بخش جایزه کتاب سال و بخش ویژه معرفی کرد.
در ابتدای این مراسم علیرضا بهرامی - دبیر این جایزه - گفت: وقتی به اختتامیه جایزه در دوره یازدهم رسیدهایم، در ذهنم دو وجه بهنسبت تکراری تداعی میشود. یکی اینکه خدا را شکر میکنم بابت اینکه وقتی جایزهای به دوره یازدهم میرسد، توانسته در ساختار فرهنگی و اجتماعی ما بهنسبت موفق باشد. یعنی فراتر از تصور ظاهر شده است.
او افزود: وجه دوم این است که بلافاصله فکر میکنم این آخرین دورهای است که حداقل خودم دبیری جایزه را به عهده میگیرم. این مسئله هم شاید نشات گرفته از شرایط و نسبتمان با روند معیوب توسعه است که با نهادسازی عجین نیستیم و این باعث میشود خیلی زود خسته شویم. پس تمایل داریم فکر کنیم سهممان را ادا کردهایم و حالا نوبت دیگران است که بیایند و راه را ادامه بدهند. البته معمولا دو سه ماه که میگذرد و این تب منفی مقداری فروکش میکند، دوباره فکر میکنیم حیف است کار رها شود و حالا کی فراخوان دورهی بعدی را منتشر کنیم؟!
این شاعر با تاکید بر نقش جایزههای ادبی در سیر تکاملی ادبیات گفت: یکی از دلایل تاکید ما بر ادامه روند این جایزه این است که اعتقاد داریم در زنجیره تکاملی که ادبیات معاصر را شکل میدهد که از حلقههای مولفان، مخاطبان، ناشران، اهالی رسانه، منتقدان، کتابفروشان ساختار مدیریت رسمی و مدیران تصمیمگیر تشکیل شده، قطعاً یکی از حلقههای لازم و واقعی، جایزههای ادبی هستند. اگر این را فرض بگیریم، اطمینان داریم اگر این حلقه مفقوده یا معیوب باشد، بسامد کل زنجیره ادبیات معاصر دچار لغزش یا ناهنجاری است. پس باید متاسف باشیم برای سالهایی که رونق جایزههای ادبی را کمتر شاهد بودهایم و به این فکر کنیم که جامعه فرهنگی ما و فضای نشر کشور خیلی بیشتر جا دارد که جایزههای ادبی در آن نقشآفرین شود. همهی اینها به این منجر می شود که ما فکر کنیم حتما باید مسیرمان را ادامه دهیم؛ مسیری که با همت جمعی از دوستان آغاز شده و منجر شده به تداوم یک حرکت ادبی خارج از چارچوبهای رسمی.
دبیر یازدهمین دوره شعر خبرنگاران افزود: یکی ازمشخصههای جایزه خبرنگاران این است که تنها امسال و در بخش ویژه این دوره، حدود 80 شرکت کننده داشتهایم. این 80 نفر کسانی هستند که تا به حال کتاب شعر منتشر نکردهاند، ولی به اندازه یک مجموعه، شعر دارند. این امر نشاندهندهی این واقعیت است که در حوزه شعر جمعیت در پیش رو زیاد است و تنها این تعداد از آنها از فراخوان جایزه مطلع شدهاند و همت کرده و در این جایزه شرکت کردهاند؛ شرکتکنندگانی از شمال شرق تا جنوب و شمال غرب کشور. ضمن اینکه در این دوره هم مانند دورههای اخیر، از جامعه فارسی زبانان کشورهای تمجاور نیز در این بخش شرکتکننده داشتیم.
بهرامی گفت: یکی از افتخارات ما این است که جایزه شعر خبرنگاران بتواند یا توانسته حلقه ارتباطی بین شبکه پراکنده شاعران، شاعران در پیش و علاقهمندان شعر بشود و این ارتباط مرکزگریز منجر به این بشود که علاوه بر اتصال گروههای مختلف شعر در کشور، ارتباطگیری آنها با بنگاه های نشر و مراکز رسانهای برقرار شود.
این روزنامهنگار ادامه داد: با این حال، فضایی که ترسیم کردم، قطعاً یک تیغ دو لبه است و کمی هم نگرانکننده. اینکه این همه شاعر در پیش رو داریم؛ آن هم در شرایطی که میانگین کیفی مجموع کتابهای شعر منتشر شده متاسفانه از شرایط خوبی برخوردار نیست. پس توصیه میکنم دوستانی که میخواهند خودشان را با انتشار کتاب به جامعه شعری معرفی کنند، کمی با تامل این کار را انجام بدهند. حتی میخواهم خواهش کنم کمی دست نگه دارند. از ناشران هم خواهش میکنم در این دوران بیمار و ملتهب، با آرامش، طمانینه و حتی با مقداری کرختی رفتار کنند. این شتاب که در چند سال اخیر در حوزه انتشار شعر به وجود آمده است، خدمت به فضای شعر و نشر شعر نیست و نبوده است.
بهرامی در ادامه از انتشار کتاب "رودخانه ای در آفریقا" شامل برگزیدهای از شعرهای برگزیدگان جایزه شعر خبرنگاران در دوره دهم به انضمام گزارش عملکرد آن دوره خبر داد . نسخهای از آن را برای حاضران رونمایی کرد.
بخش دیگر این مراسم به تجلیل از ضیاء موحد و یک عمر فعالیت شعری این شاعر و منطقدان اختصاص داشت.
در این بخش علی عبداللهی - شاعر و مترجم - به عنوان سخنران ابتدا شعر کتیبه موحد را خواند و در ادامه گفت: آقای موحد جزو شاعرانی است که فقط به شاعران مربوط نیست. او طبق سنت قدیمی شاعران که حکیم بودند، از دانش فلسفه و منطق هم بهرهمند است. من دربارهی فلسفه و منطق صلاحیت ندارم صحبت کنم. حوزههایی که آقای ضیاء موحد در آن مقالات و ترجمه های زیادی دارند.
این منتقد ادبی ادامه داد: استاد موحد علاوه بر اینکه کتابهای زیادی درباره شعر منتشر کرده، در موقعیتی قرار دارد که تجربههای زیادی از نویسندگان و شاعران دورههای قبل دارد که میتوان از آنها استفاده کرد. همچنین او تجربیاتی در دهه 60 و 70 و زمانی که ماجراهایی در حوزه زبان شعر رخ داد، دارد.
او گفت: آنچه در شعر استاد موحد برای من جلب توجه میکند، شفافیت زبانی است. واقعیت این است که در نسل جدید، شاعران اغلب زبان را نمیشناسند. زبان کج و کوله، پر غلط، پر اشتباه و پر از کاستی است. واقعا در این دوره کسی که بتواند درست شعر بگوید، خیلی کم پیدا میشود. در این دوره کسی که بتواند شعر شفاف بگوید و زبان فارسی را درست بیان کند، کم داریم. اما ضیاء موحد زبان شفافی دارد. در شعرش ادا و اصول ندارد. زبانش پاکیزه و درست و درمان است. شعر او دارای اضافات نیست. شاید اینها را برخی بدیهیات بدانند، ولی اینگونه نیست.
عبداللهی سپس به حضور طبیعت و فکر و اندیشه به عنوان دو شاخصه مهم حاضر در شعرهای ضیاء موحد اشاره کرد و گفت: شعر معاصر ایران خیلی از نبود فکر و اندیشه رنج میبرد. برای مثال میبینیم که برخی از شاعرانی که چند مجموعه شعر منتشر کردهاند، حرفی برای گفتن ندارند. این حرفی برای گفتن نداشتن هم به معنای پیام داشتن نیست؛ به معنای نگاه خاص و منظر فردی شاعر به اشیاء است و تا وقتی که وجود نداشته باشد، شعر به وجود نمیآید.
این منتقد ادبی همچنین گفت: در شعر ضیاء موحد شاعر و منطقدان با هم درگیر هستند اما این درگیری به خروج یکدیگر نمیانجامد، بلکه با هم پیش میروند و شعری را به وجود میآورد که در آن خیال و فکر و عناصر طبیعت به یک توازن میرسد و این اتفاق برای شعر هر شاعری رخ نمیدهد. هماهنگی بین فکر و احساس و منطق فقط از کسی برمیآید که با آنها آشنایی داشته باشد و فرهنگ جهانی را بشناسد.
او با تاکید بر اینکه شاعران باید حداقل یکی از زبان های خارجی را بلد باشند، ادامه داد: وقتی کسی یک زبان دیگر را بداند، میتواند به طور مستقیم و از منبع اصلی با آبشخور فکری جهانیان آشنا شود و اگر این اتفاق برایش بیافتد، دچار توهم نمیشود و نمیگوید چرا جایزه نوبل به او تعلق نگرفته است. این بحثهایی که گاهی در ایران شکل میگیرد، بهخاطر نشناختن فرهنگ جهانی است و باعث میشود که ما گاهی دچار خودکمبینی یا توهم شویم. اگر با فرهنگ جهانی آشنایی داشته باشیم،کمتر دچار این مشکل میشویم.
او در ادامه به شفافیت در شعر موحد اشاره کرد و همچنین گفت: ضیاء موحد در این جهان موحد دچار زنجموره و رمانتیسم نشده است و این شاید به خاطر این است که منطق و فلسفه در او تاثیر گذاشته است و باعث شده تعادل را در شعرش حفظ کند. این توازن باعث شده شعر او از سخنوری و چیزی که در سالهای دهه 70 مد شده بود و شعر زبانی نام داشت، فاصله بگیرد.
عبداللهی گفت: ضیاء موحد در عین این که به بیرون از جهان خودش احاطه دارد، نوعی سلوک زبانی و شعری در خود دارد و این روند را میشود از اولین شعر تا آخرین شعرهای او پیگیری کرد.
در ادامه مراسم، ضیاء موحد نیز که به دعوت حسن گوهرپور - شاعر و مجری مراسم - روی صحنه حاضر شد، در سخنانی گفت: دوست من! شعر گفتن آسان نیست؛ بنویس و پاره کن، بنویس و پاره کن، تا آنجایی که بنویسی و پاره کنند.
این شاعر افزود: در جمع خبرنگاران صحبت کردن کار خطرناکی است. چون آنها مسلح به زبان و قلم و رسانه هستند. این روزها داشتم کتاب ایو فوروا، یکی از بزرگترین شاعران نیمه دوم قرن بیستم در فرانسه را میخواندم.
او شعر را بالاترین درجه فرهیختگی زبان خواند و گفت: شاعر میتواند اندیشه را در یک سطر خلاصه کند.
موحد سپس به تسلط شاعرانی چون سعدی، مولوی و حافظ در اندیشه گذشتگان خود اشاره کرد و گفت: اگر حافظ را نداشتیم، یک شاعر اعجوبه معروف در دنیا را نداشتیم اما اگر سعدی را نداشتیم، زبانمان لنگ بود.
موحد در ادامه با اشاره به شعرهایی که در این سالها در ادامه جریانهایی مثل شعر زبانی نوشته شدهاند، گفت: البته اینها شعرهای معاصر ماست که برای منعکس کردن دردها سروده شدهاند. اما برای ماندن این شعرها باید زحمت کشید تا آن شعر تاثیر خودش را بگذارد و یک شبه از بین نرود. از بعد از نیما تنها چند نفر ماندهاند. در این بین چند نفر از شاعران بودهاند که شعرهای زیادی منتشر کردهاند اما ماندهاند؟
در ادامه با حضور منوچهر حسنزاده، مدیر انتشارات مروارید که در مراسم حضور داشت و تعدادی از داوران این جایزه، ازجمله یاسین نمکچیان، پوریا سوری و آرش شفاعی، با اهدای لوح و تندیس جایزه شعر خبرنگاران از ضیاء موحد تقدیر شد.
ادامه مراسم به شعرخوانی برخی از شاعران که نامزد این جایزه شده بودند، اختصاص یافت.
آریس پراچا که در این جایزه درنهایت هم در بخش ویژهی شاعران بدون کتاب، به عنوان برگزیده انتخاب شد، با قدردانی از حضور در این جایزه گفت: این که در اینجا هستم، برایم مایه خوشبختی است. خودم را شاعر نمیدانم. خودم را خیلی کوچک میدانم و عقب هستم. اما ممنونم که در اینجا حضور دارم. او سپس شعرش را خواند.
همچنین امیر بختیاری، یکی دیگر از نامزدهای بخش ویژه به شعرخوانی پرداخت و گفت: خوشحالم که پس از پنج سال شرکت کردن در این جایزه دوباره نامزد شدهام. همیشه جایزه شعر خبرنگاران یک متر و معیار بوده است. چقدر خوب است که این جشنوارهها بیشتر باشند و جوانها از این طریق طی طریق کنند.
همچنین سعید پور یوسف که از مشهد در این جایزه شرکت کرده بود، از نحوه ارتباط خود با فراخوان و دبیرخانه این جایزه قدردانی کرد و این جایزه را حرفهای خواند.
او گفت: امیدواریم این جایزه ادامه پیدا کند و هر سال بهتر از سال قبل برگزار شود.
بهنام مومنی دیگر شاعری بود که از بوشهر به مراسم اختتامیه این جایزه آمده بود و شعر وانی کرد.
صادق تابان، شاعر خورستانی ساکن قم، دیگر شاعر شرکت کننده در این حوزه نیز شعر خواند و گفت: خوشحالم که در یک جایزه مستقل شعر دیده شدم.
از این جمع، بهنام مؤمنی و سعید پوریوسف در بخش ویژهی جایزه، شایستهی تقدیر شناخته شدند و آریس پراچا برندهی تندیس جایزه شد.
عطیه عطارزاده نیز با مجموعه شعر «اسب را در نیمهی دیگرت بِرَمان» تندیس این دوره از جایزه کتاب سال شعر خبرنگاران را دریافت کرد ودر پایان چند شعر از کتاب برگزیده شدهاش برای حاضران خواند.