به بهانه ایام سوگواری مولای متقیان علی (ع)؛
کعبه هنوز از غم سوگت رها نشد
18 مرداد 1391 ساعت 12:46
امروز با گذشت چندین سده از شهادت مولای متقیان علی (ع)، هنوز قلب شاعران و ادب دوستان برای ستایش جایگاهش می لرزد و قلم شان دوات فضل در برابر این ستایش و جایگاه کم می آورد و سترگی کلام در برابر قدر ایشان به قدر قطره ای در برابر دریای قدرت و منزلتش می شود.
شهادت حضرت علی (ع) در آیینه ادب فارسی به صورتی ویژه و فاخر متجلی شده است؛ این تجلی همواره سروده هایی ست که با عرض ارادت شاعران به ساحت مقدس این امام عظیم الشان صورت گرفته است.
ادبیات فارسی رخ نمود کرامات و انوار حضور ائمه اطهار (ع) در صفحات کلام و بیان است و عظمت شگرف گفتار در زنجیره کوچک کلمات که با تصویر عظمت ایشان در پیوند و تجانس است وگرچه این ساحت ارادت کم از بلندای شان و مرتبت ایشان است اما به هر باب خالی نبودن عریضه از دور و نزدیک به این آستان مقدس به شمار می آید.
در طول تاریخ ادب ایران همواره شعاع تجلی این نور در آیینه نظم و نثر فارسی منعکس شده و از این دریچه تلالویی عمیق در رگ و پی ادب آیینی دوانیده و آن را در نوع خود غنی و بی نظیر ساخته است.
در این حال به غیر از شاعران فارسی زبان شاعرانی از سایر زبان ها هم به حلقه مریدان پیوسته و شیعیان به طور خاص و حتی اهل سنت و دیگر فرق هم به ذکر صفات کریمه ایشان، کرامات وجودی، روح الهی صفت و مقام شامخ خلیفه اللهی مولای متقیان (ع) پرداخته اند.
شعر معروف شهریار« همای رحمت» در این باب است که می گوید:
«علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را»
فردوسی بزرگ مرد شعر حماسی ایران هم در مقدمه شاهنامه آورده است:
«چهارم علی بود جفت بتول
که او را به خوبی ستاید رسول
که من شهر علمم علیم در است
درست این سخن گفت پیغمبرست»
یا شاعران دیگری در سده های بعدکه به عرض ارادت به بارگاه حضرت علی (ع) پرداخته و در شعر خود هم پای زندگی حضرت و وقایع آن شده اند و سوگ آن امام بزرگ را به غم نشسته اند.
مولای متقیان، امام علی (ع) نه در رهگذار دنیای دون کاشانه برگزید که عزلت طلبید از تلون و پستی آن؛ مجالی که زمام امور مسلمین را در دست داشت بسیار برآن کوشید اما دونمایگان دنیا نتوانستند جلای شمشیر عدالتش را تاب بیاورند و تیغ شمشیر خود بر او بر کشیدند و او بر کشید از این جهان سنگ صفت.
امروز که بیش از چندین سده از شهادت آن امام بزرگ می گذرد هنوز قلب شاعران و ادب دوستان برای ستایش جایگاهش می لرزد وقلم شان دوات فضل در برابر این ستایش و جایگاه کم می آورد و سترگی کلام در برابر قدر ایشان به قدر قطره ای در برابر دریای قدرت و منزلتش می شود.
شاعران می کوشند تا بگویند و بسرایند از او تا قرآن و عترت را که سخن نبی (ص) است به قامت میراث ارج بدارند و بر آن هم گمارند؛
«باران گرفت، بغض خداوند وا نشد
کعبه هنوز از غم سوگت رها نشد
ای مهر محض، آینه ی خشم ایزدی
کس جز تو اهل موهبت لافتی نشد...»
(حسن یعقوبی)
«ای صورت تو ماه تر از ماه شب قدر
ماه تک و تنها شده با چاه شب قدر!
تو سوره ی قدری و من از قدر شناسان
با بغض، تو را خوانده ام ای شاه شب قدر...»
(آمنه دولت آبادی)
نشان آمدنت روی کعبه حک شده بود
وَ صبر کعبه که لبریز از ترک شده بود
دوباره کعبه ترک خورد؟! یا سر تو شکافت؟!
از این پدیده زمان هم دچار شک شده بود
شکاف کعبه، فدای سرت، چه سِرّی داشت؟!
نشان مرگ و تولد، که مشترک شده بود!...»
(امیر حنایی)
« جانم فدای فرق سر و زخم کاری ات
ای آبروی هر دوجهان برد باری ات
همواره در مدار تو می گردد آسمان...
ای مایه ی شکوه زمین، تک سواری ات...»
(سید مهدی هاشمی نژاد)
«نشست نخل كه در سوگ يار گريه كند
زصبر بي حد پروردگار گريه كند
دويد ابر كه در غربت هميشه ی مرگ
تمام سال به نام بهار گريه كند...»
(سید مهدی موسوی)
کد خبر: 44683
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcexp8e.jh8evi9bbj.html