دومین شب از کنسرتهای پاپ بیست و نهمین جشنواره بین المللی موسیقی فجر با اجرای «شهرام شکوهی» آغاز شد که با بیاخلاقی یکی از حاضران همراه بود!
نمیدانم؛ آنجا که سخن از ادب و فرهنگ و معرفت است میگوییم «هنر نزد ایرانیان است و بس»؛ آنجا که حرف از ایثار و انسانیت و جوانمردی است باز میگوییم ایرانیان سر آمد هستند؛ آنجا که سخن از احترام و محبت است باز میگوییم ایرانیان هستند که مهربانترین مردم دنیایند! اینها همه درست؛ اما میخواهم بپرسم این کسانی که در رانندگی اینقدر بیجهت بوق میزنند! مردمی که حق یکدیگر را پایمال میکنند؛ مردمی که به هم دروغ میگوند؛ مردمی که اسم کلاه گذاشتن را «زرنگی» میگذارند؛ از جغرافیا و کره دیگری به این سرزمین آریایی آمدهاند؟ متاسفانه دیشب اتفاقی در کنسرت شهرام شکوهی خواننده محبوب پاپ افتاد که اصلا نمیشود به راحتی از آن گذشت.
این اتفاق غیر اخلاقی حتی بخشی از کنسرت این خواننده محبوب را هم تحت الشعاع قرار داد؛ گرچه روی کار او و گروه همراهش تاثیری نگذاشت؛ اما برخی از مخاطبان را به خود متوجه ساخت.
قضیه از این قرار بود که از میانه کنسرت فردی که معلوم نبود در کجا نشسته و با چه انگیزهای دارد این کار را انجام میدهد؛ با لیزر سبز رنگ و قرمز رنگ روی بدن نوازندهها و شهرام شکوهی نور میانداخت؛ این بیاخلاقی تا پایان کنسرت برخی از مخاطبان را آزار داد.این کار با چند انگیزه انجام میگرفت. شاید یکی از انگیزهها شوخیهای بیمزه دوستان با یکدیگر باشد که چنین حرکتی در چنین محلی اصلا شوخی درستی نیست. دومین انگیزه میتواند شرط بندیهای سبک مغزانه باشد؛ که در این صورت هم آنچه اتفاق افتاد دور از اخلاق و انسانیت بود. سومین دلیل از بین بردن تمرکز مخاطب و به حاشیه بردن او بود که نتواند با کنسرت ارتباط برقرار کند – اگرچه این کار ناموفق بود اما – این اتفاق هم باز نشان از بیماری روانی آدمها دارد. دلیل سوم خصومتهای شخصی با گروه اجرا و خواننده است؛ که باید گفت روی «استیج» جای خوبی برای تلافی اتفاقات شخصی نیست.
حراست سالن و دفتر موسیقی وزارت ارشادکار حراست چیست؟ آیا فقط بازرسی بدنی؛ تذکر برای رعایت حجاب؛ گرفتن کارت خبرنگاری برخی رسانهها که گفته میشود برایشان از سوی روابط عمومی کارت صادر شده و توسط حراست ضبط شده است! آیا پیگیری چنین اتفاقاتی در سالن همایشها و برای چنین اتفاقی کار حراست نیست!؟ آیا حراست همیشه باید در مقام یک بالاسری که حاضر نیست به هیچ چیز پاسخ دهد و خود را مجاز به ورود در همه مباحث میداند نباید این چنین حرکاتی را در کنترل داشته باشد؟ حراست برج میلاد و حراست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این لحظه به چه فعالیتی مشغول بودند؟ آیا فقط ما باید مجبور باشیم در همه برنامهها در انتها از آنها تشکر کنیم و به اندازه کافی برای آنها در بهترین جاهای سالن امکان حضور رایگان ایجاد کنیم؛ اما در چنین شرایطی آنها غایب باشند؟
متاسفانه یاد گرفتهایم که به این امور بیدقت باشیم. حراست باید تمام اتفاقات سالن را در کنترل داشته باشد؛ که اگر فردی هم پیدا شد که بیمار است؛ توسط آنها از سالن خارج و به مقامات مسئول پلیس تحویل داده شود که این اتفاق به کرات دیشب افتاد و خبری از حراست نبود.