اگر به بازار سفال و سرامیک سر بزنیم این سوال برایمان پیش می آید که چرا سفال و سرامیک مثل گذشته خریدار ندارد!
هنرهای سنتی ایران از ارزش بسیاری برخوردارند. اما حقیقت این است که در جهان صنعتی جایی برای هنرهای سنتی نگذاشتهایم. فارغ از اینکه در بازار هنرهای گوناگون چه میگذرد؛ به بازار هنرهای تجسمی که میرسیم؛ باید به دنبال علت آشفتگیهایی باشیم که دامن این هنرها را گرفته است. یکی از هنرهای برجسته ایرانی سفالگریست. هنری که نشانگر تمدن و یکی از نخستین فنون انسان است. گرچه پیشینه استفاده از کوره به هزاره ششم قبل از میلاد باز میگردد و ازین زمان به بعد میتوان از واژه سفال استفاده کرد؛ اما باید گفت که قدمت استفاده از ظروف گلی سالهای دورتر باز میگردد.
اما امروز از رونق بازار سفال و توجه مردم به این دستساخته ارزشمند خبری نیست. نزدیک به دو دهه است که مردم کمتر ظروف سفالی را مورد استفاده قرار میدهند؛ کمتر به بازارهای سفال و سرامیک سر میزنند؛ و میتوان گفت این هنر که روزگاری نه چندان دور در شهرهایی چون همدان، بازار گرمی داشت؛ امروز از کانون توجه مردم به دور مانده و تنها معدودی از گردشگران به سراغ خرید این نشانه تمدن میروند. اما علت کسادی بازار سفال را باید کجا جستجو کرد؟
سفال و سرامیک به چند دلیل عمده از کانون توجه مردم به دور مانده و امروز کمتر مورد توجه خریداران قرار میگیرد. نخستین عامل رواج کالاهای صنعتیست که نیاز مردم را به استفاده از اشیاء سفالی مرتفع کرده و کمتر کسی به خرید چنین کالایی برای استفاده روزمره مبادرت میورزد.
شاید علت آنکه کالاهای صنعتی با این سرعت جای سفال را گرفتند؛ این بود که کالاهای صنعتی با نیاز مردم تناسب بیشتری داشتند. استحکام بیشتر و وزن کمتر این کالاها کمک میکرد تا استفاده از آنها راحت تر و به صرفه تر باشد. در مقابل این بازار قدر، سفالگران تدبیر تازهای برای بهبود شرایط سفال و سرامیک در آستین نداشتند و برای اصلاح شیوه تولید سفال و سرامیک تغییری در شیوه ساخت سفال انجام ندادند.
تمایز بعدی سفال با کالاهای مورد استفاده امروز تنوع فرمی آنها بود. با آنکه اجناس سفالی از هویت بصری ویژه ای برخوردار بودند؛ متناسب با سلیقه همه مخاطبانشان نبودند. به عبارت دیگر سفال تنها متناسب با نیاز بصری بخش محدودی از مردم بود و این موضوع در کنار رواج اشیاء صنعتی، به دورماندن سفال از کانون توجه کمک کرد. جالب آنکه سفالگران هم هیچ اقدامی در تنوعبخشی بصری به محصولاتشان انجام ندادند. در این میانه و با گذر زمان بسیاری از فرم هایی که سفالگران هزارههای قبل از میلاد خلق کردند؛ از میان رفت و فرم سفالها محدود و محدود تر شد. البته بسیاری از سفالفگران علت این محدودیت را عدم استقبال از بازار سفال میدانند؛ اما نمی توان این موضوع را برای این مشکل کافی دانست.
اما در این میان مشکل عمده به دیگر به قیمت کالاهای سفالی باز میگردد. گرچه دیگر نمیتوان گفت کالاهای صنعتی ارزان هستند؛ اما تا چند سال گذشته تفاوت میان اجناس سفالی و صنعتی، خود به خود اجناس صنعتی را به مردم تحمیل میکرد.
حال وقتی به بازار سفال سر میزنیم کالاهای مصرفی از کیفیت لازم برخوردار نیستند و بخشی از کالاهای تزئینی از زیبایی لازم. و بد تر از همه این است که بخش زیادی از اجناس فروشگاههای سفال اجناس وارداتی چین هستند.