اينجا آگاهي و ثروت ملي با اندكي پول معاوضه مي شود
3 بهمن 1394 ساعت 7:03
حالا در مجموعه مسعوديه تنها مي توان سلفي و عكس قجري گرفت و ميز رنگي كافه آن را در شبكه هاي اجتماعي به اشتراك گذاشت بي اينكه...
سعيد فلاح فر- از در كه وارد شدم به نظرم بسياري كه بايد آزاد باشد، ممنوع بود و بسياري كه بايد ممنوع باشد، آزاد بود. همه اتاق هاي بخش اصلي و تاريخي مجموعه را اجاره داده بودند. بيشتر شبيه يكي از پارك ها و بوستان هاي شهري بود با بازارچه هاي خانگي كه براي وروديه بليت مي فروختند. با كاركناني كه آداب داني، رفتار و گفتار و اطلاعاتشان مرا به ياد پرسنل جوان و خوشگذران فروشگاه هاي بزرگ مي انداخت و چند تا نماي خالي بنا كه درهاي بسته داشتند. تالار آينه در ايوان خانه، تزئينات كلاه فرنگي، سفره خانه، بال هاي شرقي و غربي و عمارت سيد جوادي راهي براي بازديد نداشتند.
ديدن عمارت مشيرالملكي غير از به بهانه سفارش قهوه و يا عكس يادگاري در زيرزمين ممكن نبود. عمارت حوضخانه از همه بدتر. راه حياط اندروني را مسدود مي كرد و ورود ممنوع بود. اگر در همان مدت محدود اجراي تئاتر هم به ديدن نمايش برويم، چنان پوشيده شده است كه دركي از فضا ميسر نمي شود با حاضرين بي خبر از بايدهاي مواجهه با بناي تاريخي كه بي پروا نوعي احساس مالكيت داشتند. اين ممنوعيت ها، اگر كمي كنجكاو و اهل فن هم باشيد، با حساسيت بيشتر و دوچندان خواهد بود. مشكلات سازه اي رو به بيرون هم پشت بتونه كاري و گچكاري هاي ساختماني از ديد عموم محو شده است. درخت نارنج كنار حوض اصلي هم (كه گاهي مزاحم اجراي كنسرت هاي موسيقي مي شد) به تازگي بريده شده بود. نگاهي به وضعيت پنجره هاي ارسي هم كافي است تا اعتراف كنيم روند مرمتي مسعوديه در طي چند سال اخير، چقدر به عقب برگشته است.
هر متخصصي با اندك تحصيلات دانشگاهي مي داند؛ احياء مجموعه تاريخي اگر امكان شناخت هويت مجموعه را مخدوش كند، هيچ معنا و توجيه علمي ندارد. فعاليت مجموعه هاي تاريخي و فرهنگي در هيچ تعريف معقولي معادل عملكرد بناهاي خدماتي و تجاري نيست. آيا مي توان به بهانه كاربري هاي جديد و پولساز، ماهيت اصلي مجموعه را پنهان كرد؟! چطور تفرج و تفريح مي تواند مقدم بر آرمان هاي معرفي و شناخت تاريخ و معماري باشد؟! آيا يك گروه به ظاهر متخصص مجازند كه سطح توقعات علمي و توصيه هاي مصرح كنوانسيون هاي بين المللي را در حد سليقه و خواست تعدادي رهگذر تنزل دهند؟! چطور مي شود به چنين وضعيت سخيفي صفت ملي و ثبت ملي داد؟! خدا رحمت كند آقاي دكتر شيرازي را كه قرار بود پروژه حفاظت، مرمت و احياء عمارت تاريخي مسعوديه را به عنوان الگو و نمونه اي ملي براي مرمت علمي در ايران معرفي کند.
اينجا آگاهي و ثروت ملي با اندكي پول معاوضه مي شود. حالا در مجموعه مسعوديه تنها مي توان سلفي و عكس قجري گرفت و ميز رنگي كافه آن را در شبكه هاي اجتماعي به اشتراك گذاشت بي اينكه احساس دانش درستي از معماري قاجاري و تاريخ مسعودي و تهران آن روزگار را براي مخاطب جدي زنده كند.
کد خبر: 87939
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcf11dc.w6demagiiw.html
هنر نیوز
http://www.honarnews.com