مسعود کرامتی در گفتگو با هنرنیوز:
«دی کاپریو» حیرت انگیز شده است
8 مهر 1392 ساعت 14:37
مسعود کرامتی تهیه کننده و کارگردان است. بازی هم می کند، کم بازی می کند ولی همان بازی های کمش در خاطر می ماند.
اولین چیزی که بسیاری با نام مسعود کرامتی به یاد می آورند «سفر به چزابه» است. هم نسل های من هم «پاتال و آرزوهای کوچک» را از او به یاد دارند. با کرامتی در فرصتی که در اختیارمان گذاشت درباره بازیگری و سینمای دفاع مقدس گفتگویی داشته ایم که با هم می خوانیم.
چرا اینقدر کم کار هستید؟
شکل و شمایل کار من همیشه همین بوده، کم کار بوده ام، مقدار زیادی از این خودخواسته بوده و خب هر کاری را هم قبول نمی کنم، سعی می کنم کارهایم را انتخابی تر انجام بدهیم. بخشی از آن این است و از طرف دیگر مانند باقی دوستان هم که خیلی بازی می کنند پیشنهاد ندارم. واقعا هم دوست ندارم کارنامه از پر هر از کاری باشد. دوست دارم بازی کنم ولی نه همین طور. فیلم خوب می خواهم و نقش خوب.
دوست دارید با توجه به مطالبی که بیان کردید باز هم در سینمای دفاع مقدس بازی کنید؟
واقعیت این است که اگر قصه خوب باشد، نقش خوب باشد چرا که نه. همین یک سال و نیم پیش «ضد گلوله» را بازی کردم. نقش را دوست داشتم. سناریو و در مجموع تجربه اش را دوست داشتم.
چرا ساخت فیلمهای باکیفیت و ماندگاری در حوزه دفاع مقدس کم شده؟ آیا عمر سینمای جنگ تمام شده؟
وقتی که نگاه به سینمای جنگ نگاهی باشد که سی سال تکرار شود یک جور بیات شدن و یک جور تکراری شدن و کم کم از بین رفتن را پیش می آورد، وقتی نگاه به سینمای جنگ یک نگاه واحد باشد همین می شود.
چرا شخصیتهای خوب که اساس فیلمنامه های موفق هستند در سینمای ما کم هستند؟ به گذشته که نگاه می کنیم جز چند کاراکتر به یاد ماندنی چیز خاصی نمی بینیم، اشکال کار کجاست؟
همین نگاه بیات است که به این آدمها و این موضوع می شود. دفاع مقس ما را ببینید، ما اسمش را گذاشته ایم دفاع مقدس. کلمه جنگ عام تر است، خیلی گسترده تر است. دفاع مقدس طبیعی است که محدوده کوچکتری را در بر می گیرد. تعریف لغوی آن را می گویم. همین محدودیت نگاه در اینکه ما به ماجرای جنگ چطور باید نگاه کنیم و بعد ما چطور آدمایی بودیم در این دوران. ممکن است واقعی هم باشد که در این مورد بحثی ندارم. وقتی شما محدودش بکنی و فقط از یک منظر به آن نگاه کنی. یک بار، دوبار، ده بار یک قصه واقعی شنیدنی است بعدش خسته کننده می شود. از این کاراکترها داریم ولی همه شبیه هم هستند. ضعف در نگاه اصلی است. این نگاه طبیعتا روی نوشتن، پرداخت و... تاثیر می گذارد.
آینده سینمای دفاع مقدس را چگونه می بینید؟
هدف از سینمای دفاع مقدس چیست؟ شما اگر برای این هدف تعریف داشته باشی؛ آن وقت آن افق بازگو کننده این است که آیا ما به سمت این افق می رویم یا نمی رویم. ما باید برویم به آنجا برسیم یا نه. ما هدفمان از این سینما چیست.
شاید در گذشته این بوده که مثلا روحیه مردم را تقویت کند برای مقاومت و مسائلی از این دست منتها این روزها شاد این باشد که به نسل جدید نشان دهیم آن روزها چه اتفاقی افتاده...
من همین را می گویم وقتی نگاه این باشد من می گویم بروید آن فیلمهای قدیمی را نگاه کنید ببین چه خبر بوده دیگر..
پس زوایای پنهان جنگ چه می شود؟
این دقیقا همان چیزی است که ما کمبودش را داریم. این زاویه، این منظر... اگر ما نگاهمان را وسیع تر کنیم و افق دیدمان را گسترده تر کنیم و از منظر های مخلف به این پدیده نگاه کنیم بله می شود داستان داشت. اما اگر قرار باشد همان نگاه باشد، خب ساختند دیگر، بس است، معنی اش این می شود.
سینمای جهان را دنبال می کنید؟
تقریبا.
بازیگری هست که سبک بازی اش را دوست داشته باشید؟
واقعیت این است که بازیگری الان به قدر خاص و جذاب شده و اینقدر بازیگر جوان آمده اند و از بس خوب بازی می کنند که سبک را باید بگذاریم کنار. شما هر که را می بینید، واقعا خوب بازی می کند. یعنی بیشتر بازیگران جوان فیلمهای خارجی را که من می بینم انصافا خوب بازی می کنند.
فرد خاصی مد نظرتان نیست؟
مثلا «دی کاپریو» که ما از نوجوانی اش او را دنبال کرده ایم، بازیگر چه بازیگر حیرت انگیزی شده. این آدم در چه فضایی تربیت شده! فضای حول و حوش این سینما را بین! همین بازیگرهای جوانی که می آیند، زن و مرد، همه دارند خوب بازی می کنند. یک زمانی در نسل ما کسانی مانند «رابرت دنیرو»، «آل پاچینو» و «داستین هافمن» بودند که شاخص بودند، الان زیاد شده اند. یعنی بازیگری خوب در فیلمها خیلی معمولی شده . حتی اگر شما سریالهای تلویزیونی اینها را نگاه کنید سطح بازیگری به قدری بالا رفته که حیرت می کنیم. کلاس بازیگری شان نه تنها از سینمایشان کم ندارد بلکه در مواردی یک سر و گردن بالاتر است.
در ایران چطور؟
می خواهم بگویم جوانهایی که آمده اند، بعضی هاشان استثنایی هستند البته تعدادشان کم نیست ولی بخش زیادی هم هستند که به نظر من استاندارد بازیگری را هم ندارند، فقط هستند.
نقشی بوده که خواسته باشید ای کاش این را من بازی می کردم؟
خیلی نقشها. ۹۹% نقشها در فیلمهای خوبی که می بینم(می خندد). شوخی می کنم. ولی واقعا فیلمهای خوب که می بینم خیلی دلم می گوید کاش این را من بازی می کردم.
چه آرزویی برای سینمای ایران دارید؟
اینکه حالش خوب شود. همین.
گفتگو: یاسین پورعزیزی
کد خبر: 64349
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcf1mdv.w6djjagiiw.html