پارسينژاد: ادبيات دهه 70 هويت مستقلي دارد
4 مرداد 1389 ساعت 11:53
ادبيات دهه 70 داراي هويت خوب و مستقلي است هرچند شباهتهايي با ادبيات غرب دارد اما كاملا خودجوش است.
به گزارش هنرنيوز به نقل از فارس، نشست بررسي ادبيات داستاني دهه 70 ساعاتي پيش با حضور دو تن از منتقدان ادبيات داستاني كامران پارسينژاد و بلقيس سليماني در سراي اهل قلم برگزار شد.
كامران پارسينژاد درباره ادبيات داستاني دهه 70 گفت: اختلافات فاحشي ميان آثار ادبي دهه 60 و 70 وجود دارد، البته در بسياري از مواقع نميتوان تقسيمبندي ارائه داد اما در برخي زمانها رويدادهاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي در بستر جامعه رخ ميدهد كه سبب ميشود تحولي در عرصه ادبيات داشته باشيم.
به گفته پارسينژاد اختلاف سطح در توليد ادبيات داستاني در طول دو دهه وجود دارد. يكي از موارد اينكه در سال 57 و اوايل 60 شاهد رويداد بزرگي چون انقلاب اسلامي بوديم، با رويداد بزرگي چون انقلاب تحولات عظيمي در ادبيات رخ داد كه انقلاب تغييرات عمدهاي در بستر جامعه ادبي كشور نيز ايجاد كرد.
وي ادامه داد: اين تحول به نوعي در بستر جامعه ادبي ما سبب گسست شد. البته دهه 60 داراي نقاط ضعف و قوت بسيار بود.
پارسينژاد با اشاره به اين گسست افزود: ميان نويسندگان ادبيات داستاني گسست ايجاد شد.
وي تصريح كرد: در اين ميان دو گروه نويسنده پديد آمدند اين جدايي و دوشاخه شدن ادبيات داستاني سبب شد نوعي سياستزدگي در عرصه ادبيات رخ دهد كه بر اساس آن افراد نه بر اساس داستان بلكه بر اثر ناشر اثر مشخص ميگردند و اين مسئله سبب شد كه آثار ادبيات داستاني مغفول واقع شود.
پارسينژاد در اين راستا خاطرنشان كرد: پس از دهه 40 كه فصل شكوفايي ادبيات داستاني است در دهه 50 ديكتاتوري شديدي ايجاد شد در اين هنگام هم گسستي پديد آمد و بايد دانست هر زمان كه نويسندهها از يكديگر فاصله بگيرند و جنبه جمعگرايي و گروهگرايي از ميان رود ادبيات داستاني با سكون، سكوت و ركود مواجه ميشود.
اين منتقد ادبيات داستاني با اشاره به ادبيات داستاني دهه 60 اظهار داشت: در دهه 60 نويسندگان نوقلمي آغاز به كار كرده و سعي كردند در راستاي اهداف انقلاب قلم بزنند. گروهي ديگر نويسندگان پيشكسوت دوره گذشته بودند كه بايد به آنها فرصت داده ميشد تا خود را بازيابي و شناسايي كنند.
به گفته پارسينژاد به طور كلي در دهه 60 نوعي زبان اثباتي پديد آمد زبان اثباتي زباني بود كه قصد توضيح و تفسير داشت چرا هنگامي كه يك رويداد بزرگ و يا تحول ايجاد ميشود افرادي كه باني جريان فكري هستند، بايد به شكل مداوم توضيح و تفسير ارائه كنند اين امر در دهه 60 به وفور در ادبيات داستاني ديده ميشود.
اين نويسنده افزود: نويسندگاني كه همسو و يا همجهت با اهداف انقلاب مينوشتند همواره در صدد توضيح باورها و مكنونات دروني خود بودند.
به گفته پارسينژاد مهمترين رويداد در دهه 60 حضور زنان نويسنده در عرصه ادبيات داستاني است. در اين زمان ادبيات زنانه ظهور كرد كه در دو دوره قبل بدين شكل نبود.
اين نويسنده عنوان كرد: ادبيات كودك و نوجوان هم در دهه 70 حضور پررنگتري داست. اما در زمان گذشته و پهلوي بيشتر سوق بر ترجمه بود و نويسندگان برجسته و صاحب نامي در عرصه كودك و نوجوان نداشتيم.
اين منتقد ادبيات داستاني بيان كرد: به طور كلي رويدادي چون انقلاب اسلامي ميتواند دستمايه موضوعات و مضامين در خدمت نويسنده باشد اما به اعتقاد بنده از اين مضامين به خوبي استفاده نشده است.
وي متذكر شد: در دهه 60 عليرغم اينكه سكوت و انزواطلبي در ميان نويسندگان حاكم شد، اما در عين حال در اين دهه نويسندگان پيشكسوتي چون دولتآبادي و احمد محمود ظهور كردند. برخي از نويسندگان با شركت در كلاسهاي آموزشي حوزه هنري توانستند برجسته و خودنمايي كنند.
به گفته وي، از سال 57 تا 59 صنعت چاپ بسيار پر رونق بود و نوعي حرص مطالعه در ميان خوانندگان ديده ميشد.
وي در باب ترجمه تصريح كرد: صنعت ترجمه يكي از اهرمهاي مفيد در شكوفايي ادبيات داستاني شمرده ميشود. در دوره مشروطه ترجمه توانست ذهن مردم را با دنياي ناشناخته بيرون آشنا كند بايد دانست ترجمه پربار در ادبيات داستاني تاثيرگذار است.
پارسينژاد عنوان كرد:اما در دهه 70 وضعيت ترجمه بهتر ميشود آثار نويسندگاني چون كوئيلو و كندرا ترجمه ميشود اين دو جزء نويسندگاني بودند كه طيف جوان تمايل بسيار به آثار آنها نشان داد.
به گفته پارسينژاد آنچنان كه در دهه 50 دچار مشكل گرته برداري ميشويم اما پس از انقلاب نويسندگان انقلابي با روند ادبيات كلاسيك پيش ميروند اينان آغاز به تجربه ميكنند اما در دهه 70 دوره شكوفايي ادبيات را پس از چند دهه شاهديم يعني در اين دهه ادبيات داستاني هويت خوب و مستقلي براي خود كسب كرد هرچند تشابهاتي با ادبيات غرب داشت اما قطعا خودجوش بود.
اين نويسنده گفت: در توليد آثار ادبي دهه 60 شتابزدگي ديده ميشود بخصوص در توليد آثار دفاع مقدس چرا كه در دهه 60 ادبيات دفاع مقدس ابزاري به عنوان تشويق رزمندگان در جبههها بود و هدف در آن زمان ايدهآل و ضروري شمرده ميشد.
به گفته وي ادبيات داستاني در دهه 60 به سبب شتابزدگي و حجم زياد سبب شد ادبيات دفاع مقدس لطمه ببيند اما ماهيت كار درست بود.
پارسينژاد تصريح كرد: در دهه 70 نويسندگاني در اين حوزه فعاليت كردند كه آثار پختهتري ارائه دادند اما با ضربهاي كه در دهه 60 ادبيات دفاع مقدس با آن مواجه شد، نتوانست مخاطب خود را جذب كند.
اين منتقد ادبيات داستاني اظهار داشت: مهمترين مسئله اينكه نويسندگان ما در دهه 70 از ادبيات داخل و دستمايههاي داخلي استفاده كردند. اين نوع نگاه سبب شد نويسندگان تجربيات خوبي را از مرور تاريخ و تجربيات خود بدست آورده و منتقل كنند.
وي افزود: در دهه 60 داستانها بر پايه قطعيتها، دلالتگري و مستندسازي بود. چرا كه اگر موضوعي با مستندگويي مطرح نميشد، مخاطب آن را نميپذيرفت.
پارسينژاد در ادامه با اشاره به ورود به تخيل در دهه 70 اضافه كرد: در دهه 70 با وجود تخيل در آثار مواجه هستيم. اما عدم قطعيتهايي كه در داستان ديده ميشود نسبي است به يكباره با رويدادي فراحسي و غيرقابل باور مواجه نميشويم. نويسنده كم كم مخاطب خود را يافته و از اين طريق فضاي غيرحسي و عدم قطعيت را وارد ميكند.
وي در خاتمه درباره زبان و نثر گفت: به طور كلي در دهه 70 زبان و نثر تغيير كرد به اين ترتيب زبان به كار رفته در داستانها به دليل اينكه در پي جريانهاي ذهني خفيف بود، طبيعتا زبان به كار رفته با اين جريانات منطبق بود.
کد خبر: 13868
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcfccdy.w6dmvagiiw.html