مدیرکل پیشین دفتر حفاظت از محوطهها و بناهای تاریخی در گفت و گو با هنرنیوز:
نحوه واگذاری خانههای تاریخی از ابتدا واضح نبود
1 ارديبهشت 1392 ساعت 14:55
به گفته مدیرکل پیشین دفتر حفاظت از محوطهها و بناهای تاریخی در بحث حفاظت آثار تاریخی نخست باید دغدغه درباره داراییهای فرهنگی، در مردمان آن سرزمین وجود باشد.
با سیاووش صابری - مدیرکل پیشین دفتر حفاظت از محوطهها و بناهای تاریخی- درباره نحوه و چرایی واگذاری خانه های تاریخی به گفت و گو نشستیم.
هتل شاهعباسی یکی از گرانترین هتلها یک کاروانسرای صفوی است که مرمت شده و اکنون از آن بهرهبرداری خوبی میشود اما نه صندوق حفظ و احیا کمکی به این احیا کرده نه سازمان میراث فرهنگی و طرح پردیسان. اما جایی مثل خانه عامری که زیر نظر سازمان میراث فرهنگی است از مدتها قبل برای تعیین سرمایه گذار و بهره برداری و... همواره با حرف و حدیثهای بسیاری همراه بوده که هیچ کدام به نتیجه نیز نرسیده است قرار بوده با استفاده از اعتبارات تبصره ۳۶ مرمت و تغییر کاربری دهد تا به اقامتگاه گردشگران داخلی و خارجی تبدیل شود اما همچنان درب آن به روی بازدیدکنندگان هم بسته است. علت چیست؟
اگر در یک فضای اقتصادی سالم صحبت کنیم که به نفع تولید و سرمایهگذاری باشد پاسخ هم در حوزه میراث روشن است اما زمانی که با نوسان دلار تورم چند برابر میشود و ملک هم از آن مستثنی نیست چه دلیلی وجود دارد که شما در فضای تاریخی این سرمایهگذاری را انجام دهید؟ یا سرمایهگذار را به سمت گردشگری فرهنگی و احیای خانه تاریخی هدایت کنید؟
این موضوع به یک برنامهریزی منسجم در خصوص هدایت بازار سرمایه نیاز دارد که اگر وجود داشت خود به خود سرمایه به آن سمت میرفت. اگر بتوانید یک معادله اقتصادی تعریف کنید که این معادله حین ضمانت ارزشهای تاریخی و فرهنگی ضامن سود سرمایهگذار هم باشد سرمایه به سمتی میرود که سود تضمینی برای سرمایهگذارداشته باشد. و اگر چارچوبهای حقوقی و قانونی چنین چیزی را تضمین بکنند سرمایه به آن سمت هدایت خواهد شد و سودآور هم خواهد بود اما این فکر ایدهآل تنها در فضای سالم اقتصادی میسر است. بنابراین نمیتوان شرایط این دو بنا را با هم مقایسه کرد چرا که جذب سرمایهگذار نیازمند برنامهریزی و مدیریت دستگاههای مربوطه است.
شناسایی، ثبت، تعیین حریم و خرید آثار جزو وظایف سازمان میراث فرهنگی است. آیا سازمان توانسته در مورد خانههای تاریخی چنین کاری را انجام دهد و آیا اساساً موافق واگذاری هستید؟
نحوه واگذاری از ابتدا خیلی برای من واضح نبوده است. حفاظت یک فرایند دارد. فرهنگ «حفاظت از فرهنگ» خودش به یک فرهنگ نیاز دارد. یعنی چیزی که در فرهنگ وجه مثبت دارد چیزی که موجب شکوه و تعالی میشود این فرهنگ فهم چگونگی مواجه با آثار تاریخی است . شما برای مواجهه با یک انسان پیر که نیازمند مراقبت و احترام است باید برخورد صحیحی داشته باشید. باید به یک آدابی مسلط و مجهز باشید. اگر آن آداب را آموزش نداده باشند با سالمند به خوبی برخورد نخواهید کرد. پس برخورد با میراث نیاز به یک فرهنگ دارد. این فرهنگ از دل گفتگوی کارشناسی و تسلط علمی و دغدغه و دلسوزیهای عمیق فرهنگی و مفاهیم فرهنگی برمیخیزد.
در حفاظت نخست باید دغدغه درباره داراییهای فرهنگی، در مردمان آن سرزمین وجود باشد. شما وقتی نان شبتان مانده برایتان اصلاً فرقی نمی کند درختان جلو خانه شما هستند یا نه. باید در فضای ذهنی جامعه موضوع حفاظت پذیرفته شده باشد. برای چه باید خانه تاریخی دوره پهلوی یا قاجار یا زندیه را حفاظت کرد؟ و اگر قرار بر حفظ است کدام یک بر دیگری الویت دارد؟ مخصوصاً به لحاظ شرایط اقتصادی. و دوم این که فرهنگ تجلی عینی دارد.
سازمان میراث فرهنگی برخی بناهای تاریخی را تملک کرده است. هدف از این تملک چیست؟ از طرفی بعد از تملک برخی از این بناها را به دیگران واگذار کرده است. آیا ضوابط بهرهبرداری به درستی مشخص شده یا کلیت ندارد و نمیتوان مصداقی در موردش نظر داد؟
برای چه یک اثر خریداری میشود. یک چیزی را میخرید تا آن را به تملک درآورید. میخواهید مختار آن باشید که کاری را که میخواهید با آن انجام دهید. اموال شما و در اختیارتان است و آنچه معمول و مرسوم هست در مورد آن اعمال میکنید. چه ضرورتی دارد شما داراییهای فرهنگی مردم را از آنها بخرید؟ مگر نه این که میراث فرهنگی، دارایی فرهنگی مردم است. چه دلیلی وجود دارد که شما به عنوان مسوول میراث فرهنگی دارایی فرهنگی مردم را از آنها بخرید؟
ظاهرا دلیل آن است که برخی از دارندگان آثار تاریخی در نگهداری آثار عمومی مردم ممکن است کوتاهی کنند و شما این بیم را دارید که بواسطه کوتاهی یا منافعی که برای آنها دارد و یا امکانی که برای از دست رفتن این مکان تاریخی وجود دارد، ثروت عمومی فرهنگی جامعه را نجات دهید.
برای همین آثار تاریخی نفیس توسط سازمان میراث فرهنگی خریداری شدند؟
زمانی که بحث خرید آثار تاریخی مطرح میشد به گذشتههای دور و قبل از دفتر حفاظت آثار بازمیگردد. آن هم برای برخی آثار فوقالعاده نفیس از معماری ایرانی که در دست مالکین خصوصی بود چرا که این نگرانی وجود داشت که به هر دلیل مالک خصوصی به دلیل نیاز مالی نتواند این اثر را حفظ کند بنابراین دولت به نمایندگی از مردم با پولی که مردم میدهند ( مالیات) آن ثروت نفیس را مراقبت میکند. این اموال برای همه مردم است نه شخص خاصی و نه حتا دولت.
ادامه دارد ...
مریم اطیابی
کد خبر: 56807
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcfecdt.w6dvxagiiw.html