مرضیه برومند:

من با عشق کار می کنم و با عشق فیلم و سریال می سازم

12 خرداد 1393 ساعت 12:58

برنامه سبقت آزاد یکشنبه ۱۱ خرداد شبکه جوان باحضور مرضیه برومند و بیژن بیرنگ دو تن از کارگردانان پیشکسوت و خاطره ساز سینما و تلویزیون به بررسی موضوع دوران کودگی پرداخت.


به گزارش هنرنیوز؛ مرضیه برومند ابتدا با بیان اینکه هر وقت کارهای قبلی خود نظیر خانه مادربزرگه یا مدرسه موش ها و زی زی گولو را که می بیند منقلب می شود و نسبت به جوانان امروز که کودکان و مخاطبان دیروز این برنامه ها هستند ، احساس مسئولیت بیشتری می کند گفت: شاید زمانی که من این سریال ها را می ساختم حواسم به این مسئله نبود که با ساخت این سریال ها مسئولیتم نسبت به بینندگانم انقدر سنگین می شود و شاید اگر متوجه این مسئله بودم کارهای بهتری می ساختم. ولی الان هم خوشحالم که من هر چه که در توان داشتم در کارهایم گذاشتم و همچنان هم این کار را می کنم. من با عشق کار می کنم و با عشق فیلم و سریال می سازم.

چون کارهایم از دل بر می آید لاجرم بر دل نیز می نشیند. من هم خوشحالم و هم ناراحت. برای اینکه فکر می کنم وقتی انسان در دوران کودکی خود به سر می برد ، چقدر پاک و سالم تر دارد زندگی می کند و دور از مسائلی نظیر خودخواهی ، زیاده خواهی ، بغض ، حسد ، کلاه برداری و امثالهم هست. من نمی دانم واقعاً به چه دلیل ما نمی توانیم آن ارزش های پاک کودکی را وقتی بزرگ می شویم هم حفظش کنیم؟ چرا فکر نمی کنیم به اینکه می شود دوران خوش کودکی را در بزرگسالی حداقل تا قسمتی ادامه داد. چه خوب است که ما هم همچون کودکان به یکدیگر عشق بورزیم و مردم شهرمان ، همسایه ها و تمام جهان را دوست داشته باشیم. این عشق ورزیدن آسان است ، منتهی اگر بخواهیم. عشق ورزیدن به نظر من بزرگترین هنر است. وی در خصوص تفاوت دوران کودکی خود با کودکان امروز گفت: کودکی های من در شرایطی خاص گذشت. دوران کودکی من بیشتر دوران زندگی های جمعی بود.

بیشتر در جمع خانواده و فامیل بودم و با دختر خاله ها و پسرخاله ها و پسر عمو ها و دختر عمو هایم همیشه در کنار هم به بازی و تفریح مشغول بودیم. من در دوران کودکیم هر روز در کوچه بازی می کردم. پسرهای فامیل در کوچه فوتبال بازی می کردند و ما دختر ها هم در کوچه لی لی بازی می کردیم. کوچه برای ما یک مکان بسیار بسیار دوست داشتنی بود. آن موقع ها تعداد پارک ها به اندازه الان نبود و کوچه ها محلی برای زندگی بود و از این جهت کوچه یکی از ایمن ترین نقاط شهر برای ما بود. اما الان در محله هایمان جای امنی وجود ندارد. ما برای کودکان امروز حتی یک پیاده رو نیز باقی نگذاشته ایم چه برسد به خیابان و کوچه. تمام سطح خیابان های ما را ماشین ها اشغال کرده اند و دیگر جایی نیست که کودکانمان در کوچه های خود به بازی مشغول شوند. دیگر کوچه ها را به دست ماشین ها داده ایم و شهرهای ما شهرهای بی پیاده رو شده است. من یادم هست در زمان کودکی من خانم های محل دور هم در کوچه جمع می شدند و مثلاً به پاک کردن باقالی یا سبزی مشغول می شدند.

یعنی یادم هست که ما اگر یکی از همسایه هایمان می خواست باقالی یا سبزی پاک کند ، آن را روی پارچه ای می ریخت و به کوچه می آورد و همه اهالی محل در این کار او را کمک می کردند. این باعث تداوم هر چه بیشتر گفت وگو ها و اطلاع از حال و روز افراد محل نزد یکدیگر بود که متاسفانه امروزه وجود ندارد. اما به نظر من ما می توانیم آن روح همبستگی قدیمی ها را دوباره نزد مردم این روزگار نیز برگردانیم. میزان گفت وگوی آدم ها در عصر کنونی بسیار کم شده است و همه نیز به آن اذعان دارند. حتی در خانواده ها نیز میزان ارتباط افراد یک خانواده با یکدیگر کاهش پیدا کرده است. به نظر من نسل ما آرمان و آرزو ها و انگیزه هایی برای خودمان داشتیم ، اما بچه های امروز آن آرزو ها و انگیزه های خود را متاسفانه از دست داده اند و واقعاً مسئولان کشورمان بخصوص مسئولین بخش جوان و نیز بخش فرهنگی ایران برای بازگشت امید به نسل امروز تلاش مضاعف تری داشته باشند. متاسفانه در عصر کنونی آمار افسردگی ها بالا رفته و این اصلاً خوب نیست. باید بپذیریم که نسل کنونی نسل شادابی نیست.

مرضیه برومند در پاسخ به این سئوال که آیا علاقه مند به بازگشت به دوران کودکی اش هست یا که خیر گفت:صادقانه باید بگویم که خیر ، علاقه ای ندارم به دوران کودکی ام برگردم. من بیشتر دوست دارم خوبی های آن دوران را با خوبی های دوران اخیر در هم بیامیزم و زندگی ای سراسر خوبی برای خودم در کنار اطرافیانم داشته باشم. به هر حال باید پذیرفت در دوران گذشته چیزهای بدی وجود داشته که الان خوشبختانه دیگر نیست. ما مثلاً در دوران گذشته آب آشامیدنی سالم برای همه نداشتیم یا کشور از لحاظ بهداشتی با مشکلاتی روبرو بود. خوشبختانه ما از این مسائل پیشرفت کردیم و دیگر مسائل بهداشتی نظیر این را نداریم ، از این رو زندگی در دوران اخیر را دوست دارم ؛ اما باز هم می گویم که ای کاش می شد جوری زندگی کرد که خوبی های دوران کودکی با خوبی هایی که عصر دیجیتال امروز دارد در کنار هم قرار گیرد تا زندگی ای سراسر همراه با آسایش داشته باشیم. به نظر من ما با تکنولوژی داریم غلط رفتار می کنیم و این مسئله ای است که مرا آزار می دهد. کودک وقتی به دنیا می آید همانند یک کاغذ سفید نانوشته است.

محیط و خانواده تاثیر مستقیمی روی تربیت و نوع بزرگ شدن این کودک دارد. اگر این کودک در دوران بزرگسالی اش هنجار شکن می شود و کارهای زشتی را از خود بروز می دهد یا دزد و قاتل و جنایتکار می شود ، ما همه در مقابل او مسئولیم. بیاییم مواظب بچه هایمان باشیم تا آن چیزی که روی کاغذ سفید دلشان نوشته می شود پر از حرف های زیبا و دوست داشتنی باشد. این مسئله را الان یادم آمد که می خواهم حتماً بدان اشاره کنم: "متاسفانه آگهی های تلویزیونی ما یکی از دلایل اصلی به انحراف کشیده شدن فرزندانمان است. این آگهی ها نوع دیدن و نگرش فرزندانمان به دنیا را تغییر می دهند و متاسفانه مصرف گرایی را یاد فرزندانمان می دهد. ما با همین آگهی های تلویزیونی ، فرهنگ پولدار شدن را به کودکانمان آموزش می دهیم و به او می گوییم که هر چه پولدار تر بشود خوب است. این ها چیزهای بدی است که متاسفانه دارد در بین کودکانمان جا باز می کند." نظام کشور ما نظامی ارزشی است و باید این ارزش ها را عمیقاً به بچه هایمان آموزش دهیم. شعار ندهیم بلکه در عمل و با برنامه های فرهنگی مناسب بچه های امروز را تربیت کنیم. من خوشبختانه در دوران کودکی و نوجوانی ام به شدت اهل مطالعه بودم.

من اگر بخواهم چیزی از آن دوران را به عصر کنونی ام بیاورم همین کتاب خواندن را می آورم ؛ چون این روزها به شدت سرم شلوغ است و دیگر مثل قبل فرصت کتاب خواندن به من دست نمی دهد. حسرت خواندن کتاب هایی را دارم که انشالله وقت یاری ام دهد و چشمم توانایی دیدن کلمات آن کتاب را داشته باشد تا بتوانم تا آخر عمرم این کتاب ها را بخوانم. من البته باید بگویم در دوران کودکی ام دختر پر شور و شر و شیطانی بودم و همه محل از دست من عاصی بودند. جای حسرتی برای خودم به آن صورت در کودکی باقی نگذاشته ام. من حتی در دوران مدرسه یکی از فعالان عرصه های هنری مدرسه بودم و در این بخش حضوری مستمر داشتم. خدا را شکر اوقات فراغتم را در دوران کودکی به خوبی گذراندم. من در یک خانواده معمولی و متوسط رشد کردم و بزرگ شدم و اهل یکی از محلات پایین شهر تهران هستم. یعنی فرزندی نبودم که خیلی امکانات در اختیارم باشد.

وی در خصوص فیلم جدیدش یعنی «شهر موش ها ۲» گفت:من همینک که با شما صحبت می کنم سر مونتاژ فیلم شهر موش ها ۲ هستم و در استودیو صدابرداری با مصطفی خرقه پوش یکی از صدابرداران به نام کشورمان مشغول کارهای مربوط به صدای فیلم و مونتاژ آن هستیم. همزمان با مونتاژ کار جلوه های ویژه بصری و کامپیوتری فیلم هم در حال انجام است و به طور موازی کارهای مربوط به موسیقی فیلم ، تیتراژ و تبلیغات نیز در حال انجام است تا انشالله بتوانیم روز عید فطر عیدی خوبی به مردم بدهیم و فیلم را در آن زمان اکران کنیم. جالب آن است که نسل قدیمی ها اشتیاقش برای دیدن این فیلم بیشتر از کودکان امروز است آن هم به این دلیل است که بچه های امروز بدلیل اینکه ممکن است این موش ها را نشناسند اینطور برخورد می کنند. بالاخره بین "شهر موش ها ۱" و "شهر موش ها ۲" ، ۳۰ سال فاصله زمانی وجود دارد. ولی من این فیلم را برای بچه های نسل امروز ساختم و هنگام ساخت شهر موش ها ۲ خیلی به فکر ساخت فیلمی که حس نوستالژیک را برای نسل دیروز بربیانگیزد نبودم. من به خاطراتی که نسل قبل از شهر موش ها ۱ داشته اند احترام گذاشته ام اما "شهر موش ها ۲" فیلمی با قصه ای نو و در عصر معاصر است تا بچه های امروز را به این فیلم جذب کند.

انشالله که این فیلم رضایت خاطر بینندگانش را فراهم کند. از طرفی جشنواره تئاتر عروسکی هم در پیش است که بنده امسال وظیفه دبیری این جشنواره را به عهده گرفتم و با مرکز هنرهای نمایشی و معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این راستا همکاری هایی را دارم. امیدوارم که در هر ۲ کار بتوانم موفق باشم و مردم نیز از من راضی باشند. برومند در پایان گفت: من یک گله ای دارم و آن هم این است که من با هر رادیو یا تلویزیونی که مصاحبه می کنم بعد از گفت وگویم آهنگ "ک مثل کپل" از شهر موش ها را پخش می کنند. در صورتی که آهنگ خانه مادربزرگه ، زی زی گولو یا حتی همین سریال اخیرم یعنی آب پریا نیز کارهای قشنگی است که نمی دانم چرا آنها را پخش نمی کنند. من از برنامه سبقت آزاد رادیو جوان تشکر می کنم که می خواهد تنوع به خرج دهد و آهنگ خانه مادربزرگه را قرار است پخش کند. در ضمن من باید یک تشکر ویژه از گروه موسیقی پالت بکنم که ترانه خانه مادربزرگه را با یک تلفیق زیبا خوانده اند و من هر وقت این کار را می شنوم از خوشحالی بغض می کنم و اشکم سرازیر می شود.

بیژن بیرنگ هم با بیان اینکه کودک درونش بسیار فعال ، شاد و سرزنده است گفت: کودک درونم گاهی حتی من را مدیریت می کند. من با کودک درونم گاهی به پارک می روم ، گاهی بستنی می خورم و سعی می کنم هوایش را داشته باشم. دیوانگی هایم از همین کودک درونم است و خیلی وقت ها کارهایی که از دایره منطق بیرون بوده را انجام داده ام بخاطر همین کودک درونم بوده است. کودک درون من هر وقت که بخواهد کنترل من را به دست می گیرد. وی در خصوص آخرین فعالیت های هنری اش گفت: من این روزها به عشق فکر می کنم و مشغول ساخت سریالی هستم به اسم "عشق تعطیل نیست" که در خصوص همین عاشقی و عشق است. من خودم همیشه عاشقم. من تصمیم گرفتم تا زمانی که زنده ام در خصوص عشق کار هنری بسازم چون اعتقاد دارم که نسل امروز متاسفانه عشق را فراموش کرده و بی عشقی این روزها زیاد شده است. جوانان امروز از بی عشقی می نالند. این هم به این خاطر است که شاید عشق را نمی شناسیم. اگر عشق را نشناسیم ، آن را نمی فهمیم. همه ما در دوران بچگی مان کتاب شازده کوچولو را خوانده ایم ؛ آنجا نوشته است که عشق یک مسئولیت است. من هم این حرف را قبول دارم.

تمام بی عشقی های امروز از عدم مسئولیت در عشق منشع می گیرد. عشق های امروزی می تواند همانند عشق های اساطیری باشد اما به شرطی که این عشق با مسئولیت همراه باشد. من خودم در زندگی ام بارها عاشق شدم و آنجایی صدمه خوردم که در عشقم احساس بی مسئولیتی کرده ام. عشق وادی سختی است. به هر حال با این نگاه مجموعه "عشق تعطیل نیست" را در ۲۶ قسمت مشغول آماده سازی هستم که انشالله از حدود دو ماه دیگر در شبکه نمایش خانگی توزیع خواهد شد. "عشق تعطیل نیست" کاری است کمدی که نمونه های خارجی مشابهی هم در دنیا دارد ، همانند سریال معروف و مطرح friends. ما هم سعی کردیم سریال friends را با مضمون عشق ایرانیزه کنیم و بر اساس آن «عشق تعطیل نیست» را بسازیم.

بیرنگ با بیان اینکه از زندگی خود همیشه راضی بوده است گفت: من فکر می کنم هر دوره ای که هستیم زیبایی های خاص خودش را دارد. از دید من مرگ هم زیباست و بخشی از زندگی است. هیچگاه در زندگی ام احساس حسرت و افسوسی نیز نداشته ام و نسبت به زندگی ام احساس رضایت دارم. اگر به دوران کودکی ام برگردم دوباره همین راه را می روم و از زندگی ام راضی ام. این روزها خیلی دوست دارم راجع به دل جوان ها حرف بزنم و کار بسازم. من ۶۳ ساله هستم و از تک تک این ۶۳ سال زندگی ام به شدت راضی ام.
سبقت آزاد عنوان برنامه ای عصر گاهی از گروه جوان و جامعه رادیو جوان است که روزهای شنبه تا چهارشنبه ساعت ۱۷ تا ۱۸:۳۰ از این شبکه رادیویی پخش می شود.

عوامل برنامه:

تهیه کننده: مرسده بابایی
گوینده: سعید پورمحمودی
گزارشگر: شیما شیرازی
هماهنگی: حمیده قادری
نویسنده: مهدی رسولی


کد خبر: 72223

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcfm0de.w6d00agiiw.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com