هادی قضات در گفتگو با هنرنیوز؛
کیفیت اجرا مهمترین هدفم در «اپرای آنسامبل تهران» بود
8 شهريور 1392 ساعت 12:37
هادی قضات درباره اجرای اپرا در ایران گفت: با وجود آنکه سالها قبل درخواست اجرای اپرا را در ایران ممکن می دانستم اما معتقد بودم به سبب افزایش کیفیت اثرم باید قدری منتظر بمانم.
«اپرای آنسامبل تهران» در روزهای پایانی مردادماه دووباره در تالار وحدت به اجرا در میآید. همین موضوع سبب شد تا هادی قضات؛ کارگردان اپرای آنسامبل تهران درباره این اثر اپرایی و اجرای آن در ایران با ما به گفتگو بنشیند.
روزی که رفتید؛ تصور می کردید که روزی به ایران برگردید و اثری چنین پر مخاطب و تازه را برای مردم کشور خود بهروی سن ببرید؟
بله. از همان روز اول مطمئن بودم که بر میگردم! با اثری که کیفیت قابل توجهی داشته باشد. نه تنها به دیگران، که بازگشتم را به خود هم قول داده بودم. مهم نبود چقدر طول میکشد، مهم این بود که با چه کیفیتی کار خود را ارائه خواهم کرد! می خواستم با کولهباری پر باز گردم. شاید جان اسکیکی را چهار سال قبل هم می شد اجرا کرد؛ اما کیفیت آن در آن روزها چیزی نبود که من از خود انتظار داشتم.
دقت، جدیت و پشتکار در انجام اپرای آنسامبل به وضوح مشهود است. این ظرافت و دقت از چه نشأت می گیرد؟
اجرای اپرا آن هم بعد از سی و پنج سال، با هر کیفیتی میتوانست مخاطب خود را پیدا کند. اما من برای حضور بینندگانم چنان بهایی قائل بودم که دوست داشتم اثرم ارزش توجه شان را داشته باشد. حضور بینندگانم در مقابل اثر من، وقتی که برای دیدن آنسامبل گذاشتهاند؛ انتظاری که از من داشتند، هزینهای که برای دیدن پرداخت کردهاند، و تلاش همکارانم در طول بیش از یک سال تمرین مداوم و پیوسته به قدری ارزشمند بود، که نمی خواستم یک اثر عادی، دم دستی و شاید متوسط ارائه کنم. ترجیه می دادم اجرای این کار هم تجربهای مفید برای من و هم برای تمام افرادی باشد که با آنها کار می کردم و در نهایت برای بینندگانم مفید باشد. وقت، زمان و هزینهای که برای دیدن این کار میگذاشتند؛ برایشان ارزش آن را داشتهباشد که خانههاشان را ترک کنند و در میان این همه شلوغی شهر در شبهای پایانی سال، به دیدن اثر من بیایند. و البته فکر می کنم کارم چنین نتیجهای هم داشت.
شما که از پشت پرده و دقیقاً از زاویهای مقابل با مخاطبان به جانیاسکیکی نگاه میکنید؛ اثر را تا این حد موفق میبینید؟
همه از جانی اسکیکی راضی بودند، و شاید از همه مهمتر رضایت خودم از کار بود. اثر من طبق پیشبینیهایم اجرا شد. در واقع رضایت مخاطبان و همکارانم برایم اهمیت شایانی داشت و امروز پس از اظهار رضایت افرادی که یا در اپرا سهمی داشتند و یا مخاطب آن بدند باید بگویم از آنسامبل رضایت دارم.
کیفیت در اجرای یک اثر هنری بسیار حایز اهمیت است. این موضوع که یک اثر کی و کجا اجرا شود؛ چندان حایز اهمیت نیست. امیدوارم آثار بعدی من از کیفیت بهتری برخوردار شوند. به دنبال استانداردها، کیفیت متعالی، و احترام به مخاطبانم هستم و در این راستا تجربه به مرور زمان کسب میشود. به یقین تجربه این کار مرا برای بهتر شدن کیفیت کارم کمک خواهد کرد.
شاید نامه مرا درباره آنسامبل خوانده اید. من این کار را برای مخاطبان این هنر در کشورم انجام دادم. افرادی که به این گونه هنری علاقه دارند؛ اما به سبب شرایط و امکانات قادر به دیدن آن نیستند. به باور من این مقیاس هر روز بزرگتر و مخاطبانش بیشتر میشود. هر بار افراد بیشتری تشویق به دیدن آنسامبل تهران و آثاری ازین دست میشوند و این جا نقطه شروع کار من است.
عدم وجود اپرا در ایران شما را به اجرای آن سوق داد؟
شاید بتوان این گونه برداشت کرد که انگیزه من انجام کاری بود که پیش از این انجام نشده بود. معتقد بودم که اگر من اپرا را به ایران نیاورم؛ فرد دیگری این کار را نخواهد کرد. اگر من به دنبال مجوز اجرای اپرا نباشم، هیچ کس دیگری هم به دنبال آن نخواهد بود. اگر با هنرمندان مستعد ایرانی در زمینه اپرا تمرین نکنم؛ هیچکس این کار را نخواهد کرد! اگر من این کار را به تنهایی انجام ندهم؛ هیچ کس این کار را انجام نخواهد داد. در اجرای اپرای آنسامبل تهران من نه دستیاری داشتم؛ و نه طراح صحنه. تمام کارها را به تنهایی انجام دادم. کارگردان موزیک (Music director) و کارگردان صحنه (Stage director) این کار خودم بودم. در واقع هیچ کس دیگری را نداشتم که بخشی از این کار را به او بسپارم.
شاید کسی تصور اجرای اپرا در ایران را نداشت. فکر نمیکنید همین ناباوری سبب میشد تا کسی همراه شما نباشد؟
البته یکی از دلایل این موضوع عدم باور به امکان اجرای اپرا در ایران بود. با این که بسیاری کیفیت کار مرا دیده بودند؛ کسی تصور نمیکرد که بتوانم برای اپرا در ایران مجوز بگیرم. حتی همکارانم که از اتریش دعوت شدند؛ وقتی از من شنیدند که آنسامبل شش ماه بعد در ایران به روی صحنه میرود؛ مرا باور نکردند. وقتی قطعات را به دستشان سپردم و از آنها خواستم تا این قطعات را تمرین کنند و شش ماه بعد در تهران با من ملاقات کنند؛ هیچیک این قطعات را ورق نزد! آنها باور نمیکردند که اجرای اپرا ممکن باشد. وقتی مجوز گرفتم و از آن ها خواستم به ایران بیایند؛ همه متعجب شدند.
کد خبر: 61063
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcfmxdv.w6dyvagiiw.html