وقتی دو سطر شعر در یک صفحه سفید ولخرجی کاغذ محسوب می شود؛

آیا شاعران مسبب اصلی اسراف کاغذ در مملکت هستند؟!

19 خرداد 1393 ساعت 14:26

در کشور ما روزانه کتاب های زیادی منتشر می شود که شاید برای انتشار پنجاه درصد آنها دلیل قانع کننده ای وجود ندارد.


به گزارش هنرنیوز، در سالهای اخیر بحث گرانی کاغذ و نوسان قیمت آن جامعه نشر را دچار بحران هایی نمود که متاسفانه بدون آنکه آسیب شناسی شوند به مسیری رفت که نه تنها گره‌ای از این مشکل باز نمی کرد بلکه سنگ پیش پای نشر شد. 

بسیاری از افراد متخصص و غیر متخصص درباره این بحران و راه حل های آن نظراتی ارائه کردند که به نظر می رسد نظرات بخش نامتخصص سبب شده است تا این حوزه همچنان دست به گریبان مشکلات سابق خود باشد. 

در نشست بیست و هفتمین دوره جایزه کتاب فصل، یکی از انتقاد‌های مطرح شده از جانب نجفقلی حبیبی دبیر علمی این جایزه، این بود که شاعران جوان در کتاب هایشان دو سطر شعر را در یک صفحه سفید می گذارند و الباقی صفحه خالی می ماند که این نوعی اسراف و ولخرجی در کاغذ است و ناشران و شاعران هر دو در این موضوع مقصر هستند. 

گلایه دبیر علمی جایزه کتاب فصل از جهاتی قابل بررسی است؛ نخست اینکه در مملکت ما روزانه صدها کتاب چاپ می شود که هرگز مخاطب رسمی ندارد، ادارات و سازمان های زیادی بودجه های کلانی از کاغذ در دست دارند اما ورقه های کاغذ را اسراف بلوتن ها و تراکت ها و کتابچه هایی می کنند که فقط برای یک یا دور روز در یک همایش و برنامه یا بیلان های کاری سالانه مورد استفاده است و کاربری دیگری ندارد. 

دسته دیگری از کتاب ها، کتاب هایی هستند که تنها به مناسبت های خاص منتشر می شوند مانند کتاب هایی که برای اعیاد و برنامه های تقویم ملی در نظر گرفته می شوند که کاربری خاصی غیر از مناسبت مرتبط با خود ندارند اما صفحات زیادی را به خود اختصاص می دهند. 

ناگوارتر از این موارد کتاب هایی است که با مقالات سرقت شده، مفاهیم ساده و بی ارزش منتشر می شوند که هم شامل رمان هایی با حجم بالای صفحاتی است که فاقد ارزش ادبی هستند و هم برخی کتب دانشگاهی که هیچ گونه سندیتی ندارند و قابل اعتنا نیستند اما مولف تنها برای آنکه کتابی را در رزومه خود منتشر کرده باشد دست به اسراف گزاف کاغذ زده است. از آن گذشته کتاب‌های زیادی بدون آنکه در جامعه تبلیغ و فروخته شود، چاپ می شوند و پس از یکسال از دور خارج می شوند و در انبارها خاک می خورند. 

کتاب های درسی و کمک آموزشی هم که تنها برای یک مقطع تحصیلی قابل استفاده هستند و بعد با تغییرات آموزشی به کنج گنجه ها می روند و در سطل آشغال ها جا می گیرند، معضل دیگری است که بر کسی پوشیده نیست. 

این موارد تنها نمونه های کوچکی از اسراف کلان کاغذ در کشور است که مقصر آن فقط ناشران نیستند؛ اگر آمار مشخصی از این همه اسراف کاغذ وجود داشت قطعا به اندازه تولید یکساله یک کارخانه کاغذ بود اما مجموعه های شعر در کشور تنها یک چهارم از یک سوم اصلی کتاب های منتشر شده در کشور هستند. 

بر این اساس چرا باید فقط شاعران و مجموعه های شعرشان قربانی این موضوع شوند، چرا صدها صفحه از کتاب های بی مخاطب دیده نمی شود و فقط پنجاه صفحه از یک مجموعه شعر زیر سوال می رود؟! 

شکواییه دبیر علمی بیست و هفتمین جایزه کتاب فصل از شاعران و ناشران آثارشان منجر به شکواییه اهالی قلم از اسراف کاغذ در سطوح بالاتری است که هرگز به دید جامعه نمی آید. 

خوب است تا همه این مسائل با هم در نظر گرفته شوند تا جایی برای انداختن توپ تنها در زمین کسانی که همیشه مظلوم واقع شده اند نباشد.


کد خبر: 72395

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcftmde.w6d01agiiw.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com