محمدرضا عبادی در گفتگو با هنرنیوز؛
«یحیی» توانست اندازه درست تار را به دست آورد
6 شهريور 1391 ساعت 12:15
شاید بتوان گفت دو یا سه طیف در نوازندگان تار وجود دارند. یک دسته آنهایی که احساسی ساز میزنند و دستهای دیگر که منطقی مینوازند. ولی موسیقی انتقال احساس است نه انتقال فکر و منطق
تار از سازهای زهی است که با زخمه نواخته میشود. تار در ایران و برخی مناطق دیگر خاورمیانه مانند آذربایجان و ارمنستان و گرجستان برای نواختن موسیقی کلاسیک این کشورها رایج است. در گذشته تار ایرانی پنج سیم (یا پنج تار) داشت. غلامحسین درویش یا درویش خان سیم ششمی به آن افزود که همچنان به کار میرود. با گذشت زمان نوازندگان و سازندگان بسیاری موجب تغییرات و پیشرفت تار شدهاند. به همین بهانه با «محمدرضا عبادی» سازنده تار، به گفتگو نشستهایم که میخوانیم؛
چرا میگویند تار ساز ملی ایرانی است؛ مگر چند سال قدمت دارد. چرا مثلاً بربط که سن بیشتری دارد ساز ایرانی نیست؟
دلیل این امر آن است که تار ساز مرکز ایران است. یعنی کمتر موسیقی مقامی و محلی را میتوان با تار نواخت، مثلاً ساز کمانچه در منطقه لرستان بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد در حالی که سنی نزدیک به تار دارد. ولی ساز تار به دلیل اینکه از لحاظ ساختن و نواختن ساز مشکلی است و متعلق به مرکز ایران است، ساز اصیل ایرانی است. در گذشته هر کسی نمیتوانست ساز تار را به راحتی بنوازد بلکه باید حتماً تحت آموزش قرار میگرفت و نتهای آن را کاملاً فرا میگرفت. شاید در مورد سازهایی مانند کمانچه این امکان وجود داشت که نوازنده آن از جایی آموزش نگرفته بود و میتوانست حرف دل خود را بزند. از زمان قاجار و به خصوص میرزاعبدالله به بعد را میتوان زمان رسمی تار حساب کرد. تار نشأت گرفته از تنبور است که قدمت آن تا ۶۰۰۰ سال قبل نیز بازمیگردد. نوع سیمبندی تار و سهتار مانند هم است و به دلیل اینکه موسیقی محلی و مقامی را نمیتوان با سهگاه نواخت، در نتیجه پردههای تار و سهتار را به گونهای ساختند که تبدیل به سازی کامل شد. برای تنوع نیز کوکهایی به تار و سهتار اضافه کردهاند؛ مثلاً در سهتار ۷۲ کوک ساختهاند که لهجه قشنگی به این ساز بخشیده و حس دستگاه و آوازی که قرار بود نواخته شود را به زیر ذرهبین برده است. تار کامل شده تاریخ تنبور است. در گذشته موسیقی به معنای عرفانی امروز وجود نداشت بلکه به زبان عامه، موسیقی مطربی وجود داشت. از زمان قاجار که جشنها شکلی رسمیتر و شکیلتر یافت، تار به دلیل اینکه صدای بلندتری داشت به کار گرفته شد.
بزرگترین نوازندگان تار در تاریخ موسیقی ما چه کسانی هستند؟
در زمان قاجار میتوان حسینقلی را نام برد. میرزا عبدالله ردیف را ابداع کرد و یکی از کارهای بزرگی که امیرکبیر انجام داد این بود که علیاکبر فراهانی را از منطقه فراهان اراک به مرکز آورد به دلیل این که میدانست که او ردیف میداند و در مرکز میتواند شاگردان بسیاری در عرصه موسیقی تربیت کند. از همان زمان تار و موسیقی شکل رسمی و آموزشی به خود گرفت. از آن دوره به بعد شاگردان بسیاری از جمله جلیل شهناز، لطفی، داریوش پیرنیاکان، فرهنگ شریف، هر کدام در یک ساز فعالیت داشتند که در زمانها و شرایط متفاوت نوع صدادهی و صداگیری آنها متفاوت بود. مثلاً در زمان آرامش، نواختن تار فرهنگ شریف و جلیل شهناز بسیار دلنشین بود. بعد از انقلاب نیز به دلایل روانی این نوع موسیقی به اذهان آرامش میبخشید.
در مورد سازندگان تار کمی به ما اطلاعات بدهید؛ مهمترین سازندگان تار چه کسانی بودند و هستند در مورد یحیی و سازهایش هم توضیح بدهید.
بدون شک شاخصترین سازنده تار «یحیی» است. به دلیل اینکه از ابتدا در خانوادهای پرورش یافت که با موسیقی آشنا بودند و خود او نیز از روحیه ظریفی برخوردار بود. هنوز هم ساز یحیی از نظر نوع و اندازه از بهترین سازهای ساخته شده است. یحیی توانست اندازه درست و حساب شده تار را به دست آورد و آن را با ابعادی عالی بسازد. در حال حاضر نیز یوسف پوریا از سازندگان بنام ساز تار است. امروزه تار بر اساس همان الگوی ساخته شده یحیی با اندکی تغییر در ظاهر ساخته میشود. در عین اینکه هیچگونه لطمهای هم به تار یحیی وارد نشده است. در راستای همان شیوه ساخت یحیی تغییراتی ایجاد شده است ولی تمام شیوهها و زاویهها و اندازهها و ضخامتهای لازم در تار دقیقاً مشابه کار یحیی است. سازندگانی مانند یوسف پوریا، محمود فرهمند، فرمان مرادی و الجزایری کسانی هستند که با همان ظرافت به ساخت ساز مشغول هستند.
استاد یحیی (هوانس آبکاریان)
آیا موافقید با این که تغییری در ساختار تار ایجاد شود؟
خیر. تار با همین ساختاری که دارد زیباست. ابداع زمانی میتواند صورت گیرد که ساز جدیدی ساخته شود و آن هم به شرطی که ایرانی باشد. تمام تاریخ ما در ساز تار است. شاید به اقتضای زمان تغییراتی در تار به وجود آمده باشد ولی ساختار آن همان ساختار قبلی است. به عقیده من ما حق نداریم به اصالت خود دست بزنیم چون ما به وجود آورنده این اصالت نبودهایم. میتوان سازی جدید ابداع کرد که مسلماً آن هم مخاطبان خاص خود را خواهد داشت. شاید مردم به یک ساز جدید روی بیاورند شاید هم نه، به هر حال اینگونه اتفاقات بسیار در تاریخ میافتد. خود تاریخ بهترین صیقل دهنده است. تار صدای تار میدهد یعنی واقعاً با تار میتوان موسیقی اصیل و سنتی ایرانی را نواخت و شنید.
شما بیشتر به تکنیک اعتقاد دارید یا احساس در نوازندگی؟
تکنیک و احساس هر دو مکمل هم هستند. ولی سازهای ما احساسی هستند. بسیار در رابطه با استانداردسازی سازها صحبت شده است ولی من معتقدم که استانداردی در این عرصه وجود ندارد. آنچه از گذشته برای ما باقی مانده است، فقط چهارصد گوشه سازی مانده است که تنوع بسیار خوبی است. وقتی این همه تنوع داریم مگر میتوان فقط یک ساز داشت. در کارهای احساسی، استاندارد هیچ مفهوم و جایگاهی ندارد. به دلیل اینکه موسیقی شنیدنی ما احساسی است. به تعداد افرادی که داریم سلیقه شنیدن داریم، و درست به همان اندازه نیز سلیقه نواختن خواهیم داشت. در ساعات مختلف روز احساس ما تغییر میکند؛ مثلاً صبح شور دشتی نوا که آرامبخش است یا اصفهان در شب که مانند لالایی است. وقتی این تنوع در موسیقی ما وجود دارد به همان اندازه در نواختن نیز باید تنوع وجود داشته باشد. تکنیک به تنهایی پاسخگو نیست و نیز اگر کسی به اندازه لازم تکنیک داشته باشد ولی احساسی نداشته باشد، نمیتواند احساسش را پیاده کند. نوازندهای خوب است که احساس داشته باشد و در کنار آن بتواند احساسش را با تکنیک بنوازد. تکنیک و احساس به نوعی لازم و ملزوم هم هستند.
در حال حاضر چند طیف در نوازندگان تار وجود دارند؟
شاید بتوان گفت دو یا سه طیف در نوازندگان تار وجود دارند. یک دسته آنهایی که احساسی ساز میزنند و دستهای دیگر که منطقی مینوازند. ولی موسیقی انتقال احساس است نه انتقال فکر و منطق. کسانی هم هستند که شیوه کار تار را نمیدانند و نیز از اینکه تار برای نواختن چه آهنگهایی مناسب است، اطلاعی ندارند. مانند بسیاری که امروزه با تار، گیتار مینوازند. گاهی تکنیک بیش از حد موجب میشود نتوانیم موسیقی را خوب بشنویم. بنابراین یک طیف تکنیکی داریم و یک طیف احساسی. آنهایی که با احساس خود ساز میزنند همانهایی هستند که ذات موسیقی را داشته و دارند.
شما موسیقی پاپ گوش میدهید؟
گاهی اوقات موسیقی پاپ گوش میدهم. موسیقی اصیل و سنتی ما حتی اگر بدون شعر هم باشد باز جای تأمل و تفکر دارد. موسیقی سنتی را باید شنید ولی موسیقی پاپ از آهنگ و شعری لحظهای برخوردار است؛ یعنی از هر جای آن که گوش دهی به مضمون آن پی میبری و نیازی نداری تا از ابتدا به آن گوش دهی. موسیقی پاپ عامهپسند است و باید هم اینگونه باشد به دلیل اینکه همه در موسیقی سنتی متخصص نیستند. شاید موسیقی پاپ برای افراد متخصص در شرایط خاص و یا زمان و مکانی خاص نیز خاطرهانگیز باشند و از آن لذت ببرند.
صدای ساز و آواز چه کسانی را دوست دارید؟
موسیقی ما از آوازخوانان بسیار توانایی برخوردار بوده و هست. من سبک گذشته را بسیار میپسندم و کار آقای لطفی را نیز بسیار دوست دارم. از سهتار آقای بابایی لذت میبرم. ایشان به هیچ عنوان از اصالت ایرانی پا بیرون نگذاشته و در موسیقی ایرانی کارهای بسیار ظریف و خوبی میسازند. من صدای خوبی از ساز ایشان میشنوم و آن را به دقت گوش میکنم.
از موسیقی جهان و آهنگسازان بزرگ جهان اطلاعاتی دارید و علاقهای دارید؟
کمتر فرصت کردهام تا به موسیقی و آهنگسازان جهان بپردازم. شاید به دلیل فرصت کم و اینکه با زبان آنها و موسیقی آنها آشنایی چندانی ندارم، ترجیح میدهم به طور اختصاصی ساز ایرانی گوش دهم.
کد خبر: 45386
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcfvmdj.w6dtcagiiw.html