نگاهی به فیلم «خنده در باران» ساخته «داریوش فرهنگ»؛

تلاش برای به رخ کشیدن فانتزی

17 خرداد 1391 ساعت 10:53

فیلم سینمایی «خنده در باران» به هر بهانه تلاش می کند فانتزی بودن خود را به رخ بکشد ، انگار فانتزی بودن یعنی اینکه سکانس ها و پلانها فیلم را از صحنه های غیر قابل باور ،گنگ، نامفهوم و تصادفات تصنعی پر کنیم.



داریوش فرهنگ کارگردان باسابقه ای در سینما و تلویزیون ایران است و پرونده کاری او در سینما با ساخت فیلمهایی چون: يک گزارش واقعی، رز زرد ، تكيه بر باد ، شب های تهران ، روانی، ديپلمات ، راه افتخار، بهترين بابای دنيا ، دو فيلم با يک بليت و طلسم گواه این ادعاست که وی در طول سه دهه توانسته به شکل مستمر در این دو حوزه فعالیت داشته باشد . هرچند وی فعالیت هنری خود را با تئاتر شروع کرده است و در این حوزه هم توانسته خودی نشان دهد . فرهنگ در سالهای قبل از انقلاب گروه تئاتر «پياده» را تأسيس نمود و در تعداد زیادی نمایش ايرانی و خارجی به عنوان طراح، بازيگر و كارگردان حضورجدی داشت و فعاليت سينمايی اش در سال ۱۳۵۹ با بازی در فيلم كوتاه «سلندر» به كارگردانی «واروژ كريم مسيحی» آغاز شد و پس از آن با فيلمنامه‌ نويسی و کارگردانی فيلم «رسول پسر ابوالقاسم»، فعاليت حرفه‌ای خود را در سينما آغاز کرد و نخستين ساخته تلويزيونی اش، مجموعه تلویزیونی «سلطان و شبان» هنوز به عنوان یکی از بهترین های دهه ۶۰ در خاطر خیلی از مخاطبان تلویزیون ماندگار شده است.
این روزها آخرین ساخته سینمایی این هنرمند با نام«خنده درباران» در حال اکران در سینماهاست. فیلم داستان دکتری به نام «نادر»با بازی «علیرضا جلالی تبار» است که پزشک مغز واعصاب است وچند وقتی است که از همسرش «خوشه» با بازی «شقایق فراهانی» جدا شده و به همین دلیل می خواهد ذهن پیچیده زنان را مورد بررسی قرار دهد ودر بین هنوز هم همسرش سابقش را دوست دارد وبه نوعی فراموش کردن او برایش غیر ممکن است. برای حل مشکلات فکری خود تصمیم می گیرد که نزد یک روان پزشک برود و فیلم از اینجا به بعد در یک فلاش بکی در فیلم به گذشته وزندگی نادراتفاق می افتد تا فیلم به مشکلات زمان حال نادر برسد . فیلم در واقع تلاش می کند به موضوع جابه جایی ذهن دو آدم بپردازد. سوژه ای که بارها در سینما، البته در سینمای بین الملل به آن پرداخته شده است. از آنجایی که در زندگی واقعی عملا چنین چیزی تاکنون اتفاق نیافتاده به طبع فیلمنامه نویس اثر تلاش کرده که با چاشنی تخیل ، فانتزی و اسفاده از شوخی کلامی و رفتاری داستان فیلم را تعریف کند. اما باید دید تاچه اندازه این فانتزی بودن ماجرا به کلیت اثر آسیب زده است. نکته اولی که می توان در مورد فیلمهایی از این دست گفت این است که مخاطب امروز سینمایی ایران به هیچ وجه عادت به دیدن این گونه فیلمها ندارد.چون نمونه های خارجی این گونه فیلمها را به وفور دیده و با امکانات سینمای ایران مسلما تاکنون هیچ فیلمی در این ژانر نتوانسته موفق باشد و یا اگر هم بوده به شکل خیلی نامحدود و جسته وگریخته توانسته به این گونه سینمایی ادای دین کند. نمی توان این نکته مهم را کتمان کرد که انگار همیشه مخاطب سینمای ما به این گونه فیلمهایی که در کشورمان ساخته شده به دید یک شوخی با مزده نگاه کرده است. در فیلم «خنده در باران» هم به دلیل اینکه فضا های فیلم در نیامده مخاطب نمی تواند با مسائلی مثل:اختراع دستگاه ذخیره سازی ذهن و عوض شدن ذهن مرد با زن کنار بیاید. در درجه دوم عکس العمللهایی که خوشه در طول فیلم از خود نشان می دهد به دیده شدن ضعف فیلمنامه اثر کمک شایانی می کند. اینکه چرا از همان ابتدای فیلم «خوشه» شخصیت خود را باور ندارد و به دنبال یک شخصیت دیگری برای خود می گردد و دوست دارد مرد باشد تا زن. یا اینکه چرا این شخصیت دوگانه داشتن خوشه و مریضی او بالافاصله با حضور پسر عموی میلیاردراش به شکل ناگهانی بهبود پیدا می کند. ازطرفی مضمون و موضوع داستان فیلم با کنجکاوی نادر در مورد اینکه می خواهد در مورد ذهن پیچیده زنان تحقیق کند و به عشق از دست رفته اش برسد آغاز می شود واز نیمه های فیلم در یک چرخش ناگهانی به فیلم تغییر لحن داده به مساله تغییر جنسیت آدمها می پردازد و از موضوع اصلی وابتدایی خود فاصله می گیرد. نکته بعدی اینکه فیلم به هر بهانه تلاش می کند فانتزی بودن خود را به رخ بکشد ، انگار فانتزی بودن یعنی اینکه سکانس ها وپلانها فیلم را از صحنه های غیر قابل باور ،گنگ، نامفهوم و تصادفات تصنعی پر کنیم. در صورتی که فیلم فانتزی و تخیلی ساختن اصلا چنین ویژگیهایی را ندارد. فیلم فانتزی یعنی فیلمهایی که در آنها جادو، وقایع فراطبیعی، موجودات افسانه ای، سرزمین و دنیای خیالی و آدم هایی با خصوصیات عجیب و غریب حضور داشته باشند و حوادث فیلم براساس منطق روایتی فیلم بیان شود . فانتزی در اصطلاح ادبی هم به اثری هنری می گویند که بر پایه وهم، خیال، شگفتی و رویدادهای غیر واقعی این جهان پدید آید و در مجموع فانتزی آثاری تخیلی، وهمی، غریب، دگرجهانی، فرا طبیعی، مرموز، ترس آور، جادویی، غیرقابل توضیح، شگفت، رویاگون و متناقض نما توصیف شده است. ژانر فانتزی در سینمای ما چندان نتوانسته تاکنون قدرت نمایی کند و اما این دلیلی برنادیده گرفتن این ژانر مهم نیست . هر چند نمی توان کتمان کرد که ساخت فیلم در این گونه سینمایی سخت است و فیلمنامه نویسان سینمای ایران باید برای نگارش این گونه فیلمها تحقیقات وپژوهش های مفصلی انجام دهند. اما بد نیست در اینجا به معرفی فیلم های فانتزی سینمای ایران هم بپردایم . سینمایی ایران در زانر فانتزی تاکنون فیلمهایی مانند «امیر ارسلان نامدار» (شاپور یاسمی) ، «ماه پیشونی» و «گوهر شب چراغ» (اسماعیل کوشان)، «شهرموش ها» (محمد علی طالبی و مرضیه برومند)،«گلنار» و «گربه آوازه خوان» (کامبوزیا پرتوی) ، «دزد عروسک ها»، «مرد عوضی»و« مومیایی۳ » (محمد رضا هنرمند)، «کلاه قرمزی و پسرخاله» (ایرج طهماسب)، «روز فرشته» (بهروز افخمی) را در این زانر تجربه کرده است. اما در فیلم سینمایی«خنده درباران» ما با یک فیلمنامه ضعیفی سر و کار داریم که بیشتر از آنکه مخاطب را جذب خود کند به دلیل تغییرات ناگهانی گیج می کند وباعث عدم ارتباط پیوسته می شود. ازطرفی شخصیت پردازی های فیلم در همان حد تیپ سازی می مانند و اجازه نزدیک شدن برای درک بهتر موقعیت آدمهای فیلم به تماشاگر داده نمی شود. انگار فیلمنامه نویس اثر با دیدن چندین فیلم مطرح جهانی از هر فیلم گرته برداری کرده وبا ایجاد پیوند میان این فیلمها و تبدیل فضاهای آن به فضاهای وطنی فیلمنامه اثر را نوشته است. به هرحال باید به این نکته اساسی مانند همیشه تاکید کرد که سینمایی ایران همیشه از ناحیه فیلمنامه های ضعیف وسطحی آسیب دیده ودر زول این سالها بارها این مشکل یاداوری شده و هنوز چاره ای برای این مشکل بزرگ اندیشیده نشده است.


کد خبر: 41821

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcfycdj.w6dy0agiiw.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com