شاملودر حاشیه هفته فرهنگی استان همدان در کاخ نیاوران در گفتگو با هنرنیوز؛
هنر بیان ذهنیت است با ابزار فرم و رنگ
23 شهريور 1390 ساعت 12:04
غلامرضا شاملو نقاش و مدرس دانشگاه در حاشیه هفته فرهنگی استان همدان در کاخ نیاوران گفت: هنر بیان ذهنیت است با ابزار فرم و رنگ.
شاملو در خصوص حرفه نقاشی به عنوان بخش مهمی از حیات کاری خویش گفت: هنر نقاشی مجموعی از عناصر ذهنی و عاطفی است که به مدد رنگ و فرم بیان میرسد. اثر هر هنرمند نقاش نگرشهای فردی او نسبت به دنیای پیرامون است. از ترکیببندی به سهولت میتوان به اندیشه ها و دغدغه ها و آمال هر انسان پی برد.
وی افزود: به اعتقاد من نقاشی به واسطه برخورداری از رنگ و فرم مخاطبان عام و خاص بسیاری را به خود جلب میکند. با علم به این موضوع رسالت هنرمند برای انتخاب درست رنگ و فرم آشکارتر است. توجه به اندیشههای فردی و بازنمایی آنها به گونهای که از مبانی فرم و رنگ بهرمند باشد همواره در آثارم مد نظر بودهاست. این بازنمایی برای من نه به معنای جلب توجه و عنایت مخاطب که به معنای انتقال صریح و بیان بی واسطه درونیات است.
در آثار من
وی در پاسخ به این موضوع که رنگ در آثار شما کمال، پختگی، وسعت سکون، و آرامش را تداعی میکند، منطق شما برای استفاده از این رنگ چیست، گفت: استفاده از این مجموعه رنگی نیز به علت همخوانی رنگها با اندیشهها و درونیات من است، این طیف رنگی با بیان من تناسب بیشتری دارند و از طریق آنها به بیان بهتر دست مییابم. رنگ از دیدگاه من عنصری کاملاً فردی و درونی است و نمودی از اجتماع و دنیای پیرامون است. رنگ قابلیت آن را دارد که تمامی واکنشهای درونی و برونی را به نمایش گذارد و به سهولت احساس را به مخاطب منتقل کند. رنگ حتی خصوصیات اقلیمی و فرهنگی هر منطقه را در خود نمایش میدهد. شاید بتوان گفت رنگ زائیده فرهنگ و ذهنیتهای بومی هر انسان است. از طرفی رنگ نیازهای هنرمند را با توجه به عواطف او برآورده میسازد. شناخت و علم به رنگ در کاربرد صحیح آن در نمایش درونیات هنرمند اهمیت بسیاری دارد.
وی در ادامه ضمن بیان این مطلب که تجربه رنگها و شناخت اصول و قواعد حاکم بر آنها دستیابی به اثری ناب را بر ما آسانتر میکند، گفت: دانش رنگها و درک فضاهای رنگی موجود در طبیعت و بهرهگیری از آنها نیازمند تمرین و تکرار است. در کلامی کوتاه، رنگ برگرفته از احساس ناشی از طبیعت است، در قالب ذهنیات فردی.
وی ادامه داد: فرمها نیز در این میان، نقش مشابهی ایفا میکنند. فرم ها در گذر از اندیشههای فردی هنرمند صیقل مییابند و از دریچه نگاه مخاطب در ذهن او جریان مییابند.
وی در خصوص فرمها و نحوه به کار گیری در هنر نقاشی گفت: تمامی عناصر موجود در جهان از فرمهای هندسی و ارگانیک تشکیل شدهاند. این فرمها در ارتباط با درونیات هنرمند دچار استحاله میشوند و در اثر هنری به شکلی دلپذیر ظهور و بروز مییابند. در واقع هنر شکلی از اغراق است، استحاله اشکال به صورتی که از نگاه مخاطب دور مانده است. در واقع دقت هنرمند به نشانه های طبیعت او را از انسان عادی فاصله میدهد. هنرمند یک شکل طبیعی را نه به صورتی که مخاطب به دیدن آن عادت دارد بلکه به شیوهای که باورهای ذهنی او را بر هم ریزد و دریچهای تازه به روی او بگشاید. در واقع هنرمند بر دامنه علم مخاطب میافزاید و توجه او را به دنیای پیرامون افزون میدارد. در واقع هنرمند باورهای ذهنی مخاطب را برهم میریزد و او را وارد دنیای ذهنی خویش میسازد. از درونیات او برای رسیدن به اهداف خویش استفاده میکند. این امر نه در خصوص اشیاء بلکه در خصوص رویداها نیز صدق میکند. هنرمند مخاطب را به خود جلب می کند، به ذهنیت او راه مییابد و او را با خویش همنوا می سازد. این موضوع مبین فردیت او در ارتباط با دنیای برون است.
هنرمند با استفاده از علم مبانی و اصول فرم و رنگ، زوایای پنهان یک موضوع را به نمایش می گذارد.
شاملو در خصوص ذهنیت خویش در رابطه با خلق تابلوهای نقاشیاش گفت: آنچه در تابلوها مشاهده میشود نه عناصر عینی، که بازنمود کیفیات ذهنی من است. بسیاری از عناصر در دنیای واقع مصداق ندارند و بازنمایی ساده ای از یک احساس یا تفکر غیر مادیاند. در مجموع رنگ و فرم در آثار من بیانی است از درونیات. این خصوصیات سالها در روان، ذهن و خاطرات من حضور داشته است و امروز پس از سالها تمرین و ممارست راهیابی این خیال به ذهن مخاطب و اثرگذاری آن در افکار دیگران نشانه نزدیک شدن اثر به رسالت واقعی هنر است.
وی در خصوص استفاده از عناصر تجریدی در آثار خویش گفت: در آثار خود از تجرید و اغراق بهره میگیرم. این طرز بیان اندیشه نه به واسطه انفصال از طبیعت وجود، که نگاهی تازه به پدیدههای خلقت است. به خطوط، نقوش و رابطه میان آنها دقت دارم و از طریق این خصوصیت با دنیای اطراف خویش به برقراری ارتباط میپردازم. باور به این واقعیت که نقاشی از واقعیات اجتماعی بهره میگیرد و آنها را در اثر خویش اعمال میکنم، از آثار من فاصله دارد. همواره به این موضوع باور داشتهام که بیان کیفیات غیر مادی در اثر هنری بر ذهنیت مخاطب اثر بیشتری دارد.
شاملو در خصوص ذهنیت در اثر هنری گفت: در نمایش عناصر بصری به دنبال ذهنیت و بیان فردی خود هستم. آمیختگی احساس و عقل در روند کاری من اثر گذار است. قواعد در آثار من به خدمت عقل در می آیند و شکلی از طبیعت استحاله یافته را تداعی می کنند. به باور من آندم که نقاشی برخواسته از درون هنرمند باشد و از عواطف او مایه گیرد، در این صورت می توان گفت بیانگر اندیشه هنرمند خواد بود، بر روان و اندیشه و قلب مخاطب خود اثرگذار خواهد شد. به بیان دیگر نقاشی بازنمایی روحیات فردی در قالبی اثر گذار است.
شاملو در ادامه گفت: در هنر به دنبال خلوص و صداقت هستم، و به دنبال فضایی آرام که ذهنیات و علایق شخصیام را بازگو کند. هنر در واقع تسلی بخش روح است، هم در خصوص هنرمند و هم برای مخاطب. هنرمند از اندیشه خویش بهره میگیرد، خود را به خیال میسپارد و از آن برای دستیابی به اهداف خویش استفاده می کند. مخاطب را با خویش همنوا میسازد و در احساس خویش شریک میگرداند.
وی در پایان گفت: هنرمند افکار خویش را به واسطه هنر با مخاطب درمیان میگذارد. اندیشه خویش را نمود بیرونی میبخشد و ازین رهگذر با مخاطب اثر خویش همنوا میگردد. این رسالتی است که در هنر همواره بدان دقت دارم. به اعتقاد من هنر ابزاری برای جلب اندیشهها و هدایت آنها به سمتی است که از نقطه نظر هنرمند مطلوب به نظر میرسد. هنر رسالتی است دیرین برای ابنای بشر. هنرمند آن دم رسالت خود را ایفا می کند که بتواند در مخاطب اثرگذار و در ذهن او ماندگار گردد.
غلامرضا شاملو، متولد1347 در همدان است. گوشه ای از سوابق وی به شرح زیر است:
27 سال فعالیت مستمر در زمینه نقاشی
عضو هیأت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان
15 سال سابقه تدریس در مراکز دانشگاهی از جمله:
دانشکده فنی ولی عصر
دانشگاه جامع علمی کاربردی
دانشکده فنی زینب کبری
برگزاری چندین نمایشگاه جمعی و انفرادی در تهران و همدان
چندین اثر وی ماه گذشته در نمایشگاهی با عنوان نمایشگاه گروهی هنرمندان همدان در مرکز هنرهای تجسمی تهران به نمایش درآمد.
کد خبر: 31986
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcg3y9w.ak9q74prra.html