زنده هستم...
خبرگزاری ايبنا , 9 دی 1391 ساعت 14:38
«زنده هستم» کتابی درباره شهید مجید جعفری بزرگ آباد به قلم محمد رمضانی است که به سفارش کنگره بزرگداشت سرداران و چهار هزار شهید تدارکات و پشتیبانی سپاه پاسداران نوشته و توسط نشر فاتحان منتشر شده است.
«زنده هستم» جلد هفتم مجموعه داستانی «یاوران بییاور» است و زندگی شهید مجید جعفری بزرگ آباد را روایت میکند. این اثر در گونه ادبی داستان نوشته شده است و منابع کتاب، توسط کنگره سرداران و چهار هزار شهید تدارکات و پشتیبانی سپاه پاسداران در اختیار مولف قرار داده شد.
سبک روایت «زنده هستم» به گونهای است که شهید مجید جعفری بزرگ آباد از نگاه خانواده و دوستانش به خواننده معرفی میشود. توجه به ویژگیهای اخلاقی شهید نقطه مشترک بسیاری از ماجراهای این اثر است.
در بخشی از کتاب «زنده هستم» درباره زمانی که مادر شهید برای ملاقات پسرش به زندان حکومت پهلوی رفته، آمده است: « مجید اگر اطلاعات را فاش میکرد، ساواک قادر به شناسایی و دستگیری عده زیادی از مبارزان دانشگاه و مسجد میشد، اما دهان مجید به گفتن نام هیچ مبارزی باز نشد. هیچ شکنجهای نتوانسته بود قفل دهان مجید را باز کند. او بعدها در مورد شکنجه به مادرش گفت: توی زندان ساواک با کابل مرا زدند و میگفتند که تو نوشته بودی شاه ملعون؟»
کتاب «زنده هستم» در قطع پالتویی و ۳۵ صفحه با شمارگان ۳ هزار نسخه و بهای ۲۰ هزار ریال توسط نشر فاتحان منتشر شده است.
مجید جعفری بزرگ آباد، سال ۱۳۳۰ در روستای بزرگآباد از توابع شهر ارومیه به دنیا آمد. او از دانشجویان فعال در مبارزه با رژیم پهلوی بود و پس از پیروزی انقلاب تحصیلاتش را در رشته مهندسی فیزیک به پایان رساند و مسوولیت واحدهای تعاون و سپس تدارکات و پشتیبانی سپاه استان اهواز را بر عهده گرفت. وی آبان ماه سال ۱۳۵۹ در دزفول به شهادت رسید.
کد خبر: 51768
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcg7u9n.ak9q34prra.html