گپ و گفتی با بهنام تشکر درباره سفرهای خارجی‌اش؛

آسیای جنوب شرقی هر لحظه شما را غافلگیر می‌کند

6 فروردين 1392 ساعت 11:29

بهنام تشکر می‌گوید: تعداد زیادی از افراد جهان نمی‌دانند ما در ایران چه امکانات گردشگری داریم.


با «بهنام تشکر» درباره سفر خارجی به گفت و گو نشستیم.

تا کنون به کدام کشورها سفر کردید؟
آمریکا، انگلیس، فرانسه، لبنان، ترکیه، قطر، هند و تایلند.

با توجه به سفرهایتان به کشورهای مختلف و سهم چشمگیر درآمد کشورهای ذکر شده از گردشگری در یک قیاس وضعیت گردشگری ایران را چگونه می‌بینید؟

ما به لحاظ گردشگری با این کشورها قابل مقایسه نیستیم. به هر حال به لحاظ شرایط ویژه‌ای که کشور ما دارد می‌توانست سهم بیشتری از گردشگری و جذب توریست داشته باشد. خیلی‌ها دوست دارند ایران را ببینند، تعداد زیادی از افراد جهان نمی‌دانند ما در ایران چه امکانات گردشگری داریم. خیلی‌ها هنوز نمی‌دانند این سرزمین چه تاریخی دارد. فکر می‌کنم ما واقعاً جاذبه‌های گردشگری مثال زدنی داریم. در فصل سرما جزایر جنوب پذیرای گردشگران است، فصل گرما مناطق شمال غربی و غرب کشور و دامنه‌های رشته کوه البرز و زاگرس و سواحل شمالی، بهار و پاییز تمام نقاط مرکزی ایران مثل اصفهان، شیراز، کرمان، یزد، و... دیدنی است. ما در هر فصلی می‌توانیم گردشگر داشته باشیم. ایران به واقع سرزمین چهار فصل است و چنین تنوع فصلی در هر کشوری وجود ندارد. دریا، کویر، کوه و دشت و چشمه‌های آب معدنی، تجربه سرما و گرما، باران و برف و ... اگر به لحاظ گردشگری دست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بازتر بود و رفت و آمد بیشتری به ایران می‌شد ما خیلی حرفها نه تنها در خاورمیانه بلکه در دنیا برای جذب گردشگر داشتیم و این کار درآمد زیادی را هم برای اقشار مختلف جامعه به همراه داشت.

در سفرها‌یتان کدام کشور برای شما خاطر‌انگیز‌تر بود؟

اروپا شاید خیلی خاص نباشد چون تکلیف آدمها در اروپا مشخص است و همه می‌دانند با چه جاذبه‌هایی برای گردش مواجه هستند.

در آمریکا دره‌ای رنگارنگ و شیب‌دار در شمال ایالت آریزونای (Arizona) آمریکا است، که رودخانه کلورادو (Colorado) از میان آن می‌گذرد و نام آن نیز در لیست عجایب هفتگانه وجود دارد.
در وسعت عظیمی از این منطقه، پارک ملی Grand Canyon – یکی از اولین پارکهای ایالت متحده – واقع شده است. تئودور روزولت (Theodore Roosevelt) بیست و پنجمین رییس جمهور ایالات متحده، یکی از بزرگترین طرفداران این منطقه بود که به دفعات برای شکار شیرهای کوهی و نیز لذت بردن از منظره از آنجا بازدید می‌کرد.
دره بزرگCanyon توسط رود کلورادو طی میلیونها سال به طول ۴۴۶ کیلومتر و عمقی بیش از یک مایل (۱,۶۰۰ متر) ایجاد شده و این فوق‌العاده است.

اما به هر حال هندوستان هم به لحاظ سابقه ادیان و تعدد فرهنگ برای من جذاب‌تر بود. معمولاً آسیا و مخصوصاً آسیای جنوب شرقی یک سری مراسم و آدابی دارد که هر لحظه شما را غافلگیر می‌کند اما اروپا آدم را سورپرایز نمی‌کند. برای خود من به شخصه سفر به هندوستان جالب بود و همچنین معابد تایلند.

اگر قرار باشد سفری برون مرزی دیگری داشته باشید کدام کشور را انتخاب می‌کنید؟

دوست دارم چین و تبت را حتماً ببینم. البته مصر را هم دوست دارم که شرایط در حال حاضر مهیا نیست. یکی از جاهایی که خیلی به دیدن آن علاقه‌مندم کشورهای آسیای میانه است. کشورهای به اصطلاح تازه استقلال یافته یا به عبارتی نوار جنوبی روسیه مثل تاجیکستان، ازبکستان، آذربایجان، ارمنستان.

چرا مردم به سفر می‌روند؟

ضرورت زندگی امروز سفر است. زندگی در عصر ماشینی چنان بر روح و جسم انسان فشار می‌آورد که نبود چیزی تحت عنوان اوقات فراغت انسان را تا مرز نابودی می‌برد. چرا که ما هر روز صبح بیدار می‌شویم و با قیل و قال و ترافیک و هوای آلوده خود را به محل کار می‌رسانیم. دغدغه‌های زندگی امروزی عرصه را برهمه ما تنگ کرده است، بنابراین با مسافرت حداقل می‌توان تا حدودی از فشارهای روحی که به دنبال خود فشار جسمی را به همراه داشته و در یک کلام سلامت روح و جسم را نشانه می‌رود، کاست.

از طرفی آدمیزاد اگر راکد مانده و از محل زندگی خود خارج نشود دچار روزمرگی و یکنواختگی و نهایتاً مردگی می‌شود. ابتدا احساس خستگی می‌کند بعد تلاش می‌کند این خستگی را تحمل کند؛ این در حالی است که فشار کارها نیز افزایش می‌یابد کم کم دلسرد و افسرده می‌شود دیگر حتا کار هم مشغولیت‌های ذهنی او را از بین نمی‌برد و آرام آرام با از بین رفتن روح زندگی او نیز دچار پژمردگی و نهایت مرگ روحی می‌شود.

به این که می‌گویند« بسیار سفر باید کرد تا پخته شود خامی» اعتقاد دارید؟

بسیار اتفاق افتاده افراد با رفتن به سفر به فکر تحول در زندگی خود می افتند چرا که افق‌های جدیدی پیش رویشان باز می‌شود. از طرفی مسافرت همیشه همراه با کسب تجربه است. تجربه دیدن مکان‌های جدید، آدم‌های جدید، مسیرهای جدید، دیدن تنوع آداب و رسوم و فرهنگ، نوع برخورد، نوع ادبیات گفتمانی، نوع تلاش برای بهبود زندگی این‌ها فقط با سفر کردن و دیدن به دست می‌آید. از قدیم می‌گویند « شنیدن کی بود مانند دیدن» شما همین کتاب جغرافیا و تاریخ را نگاه کنید. هر روز برای بچه‌ها بگویید نادرشاه افشار فلان کرد و بهمان کرد. یا رشته کوه چیست و بیابان کدام است. تاثیری که یک سفر دارد قابل توصیف نیست چرا که همان کودک و نوجوان نیز با لمس این تعاریف از نزدیک تجربه‌ای را کسب می‌کند که کتاب یا فیلم نمی‌تواند به او منتقل کند. 

آدمیزاد اگر یک جا بماند، خیال می‌کند همه چیز همان است که دور و برش می‌گذرد. دنیا را در حد و اندازه‌ی همان چیزها که اطرافش است تعریف می‌کند. جهان بینی آدمها با سفر تغییر می‌کند. قلب و روح و افکارشان پر و بال می‌گیرد از این روست که شاید جهانگردان را سفیران صلح و دوستی می‌نامند چرا که تصویری جدید و ملموس از آدمها و زندگی‌شان به ما می‌دهند. زندگی با سفر طعم دیگری پیدا می‌کند.
مریم اطیابی


کد خبر: 55935

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcgny9n.ak9nw4prra.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com