نگاهی بر تالیفات نظری حوزه هنر؛/2/

فرآیند مدرن زیستی و ساختار زیبایی در «تاریخ زیبایی»

2 مرداد 1390 ساعت 15:15


کتاب «تاریخ زیبایی» از نیمه دوم کتاب، به بررسی سیر تکاملی و تغییرات ساختاری هنر در برون نمای دوران معاصر، تجدد و مدرنیته می پردازد.
در فصل هشتم امبرتو اکو، با مقایسه و تحلیل تصویرهایی از زنان در صدد پاسخ به پرسش هایی بر می آید که خود در ابتدای فصل مطرح کرده است: «نشان دادن زیبایی اندام برای یک نقاش به معنای پاسخگویی به مقتضیات نظری_زیبایی چیست و تحت چه شرایطی قابل تشخیص است؟_ و همچنین مقتضیات عملی است_ کدام معیارها، سلیقه ها و رسوم اجتماعی به ما اجازه می دهد بدنی را «زیبا» توصیف کنیم؟ چگونه تصور زیبایی در طول زمان دگرگون می شود، و این دگرگونی در رایطه با زن و مرد چگونه صورت می پذیرد؟». در ادامه به پیکرها و تصاویری از مردان که مسائل مشابهی با تصاویر زنان در بیان زیبایی ها داشتند اشاره نموده، توضیح می دهد که تغییرات در آداب و رسوم اجتماعی و مذهبی چگونه باعث دگرگونی آثار نقاشی و یا پیکر تراشیها از زنان و مردان می شود.
جورلامو دو میکله در فصل نهم با بیان می کند: « در دوره رنسانس، «نظریه اعظم»، یعنی نظریه ای که بر طبق زیبایی شامل تناسب اجزاء می شد، به اوج کمال خود رسید. اما در همان زمان، در فرهنگ و ذهنیت رنسانس، نیروهای مرکز گریزی به وجود آمدند که روی در زیبایی ناآرام، آشفته و حیرت انگیز داشتند. این جنبش، جنبشی پویا بود، که تنها برای توضیح می توان آن را به تقسیم بندیهای آکادمیک، مانند مکتبهای کلاسی سیسم، منریسم، باروک، یا روکوکو خلاصه کرد. سپس در بخش دوم همین فصل به چگونگی به وجود آمدن منریسم و نیز بیان تضادها و تفاوتهای آن با ذهنیت کلاسی سیست در رنسانس و همچنین ویژیگی های آثار منریست ها می پردازد و در بخش های بعدی توضیح بر این است که پیشرفت های علمی، گسترش دانش بحرانهای سیاسی، انقلابهای اقتصادی و جنگهای قرن آتش چگونه منریسم باروک تغییر جهت می دهد و بعد از این توضیح، این فصل با بررسی و توصیف ویژگیهای آثار باروک به پایان می رسد.
در ابتدای فصل دهم دو میکله با مثال زدن فیلمی از«استنلی کوبریک» به نام «باری لیندن» معتقد است صحنه ای از فیلم تصویر واقعه گونه ای از سده هجدهم ر اپیش رو می نهد، میکله توضیح می دهد که همراه با زیبایی باروک با ذوق اشرافی، سختگیریهای زاهدانه نئوکلاسی سیسم برای نظم استدلال بورژوازی در حال رشد بود و گوناگونی های طبقات اجتماعی دیالکتیک پیچیده ای از قشرهای طبقات اجتماعی به طور طبیعی با دیالکتیک پیچیده ای از سلیقه ها همخوانی دارد. توضیحات کامل به نئوکلاسی سیسم و تفاوتهای آن در قرن هجدهم با دوره باروک در قرن هفدهم سایر بخش های این فصل را تشکیل می دهد. و در جایی از این فصل می نویسد: « بحث های زیبایی شناسی سده هجدهم، در مقایسه با با رنسانس و قرن هفدهم، ویژیگیهای بسیار نوینی در خود داشت، ویژیگیهایی که بتواند پاسخگوی خصوصیت، و مدیرنیتهی ذاتی آن باشد: این مطلب ناشی از رابطه ی میان روشنفکران و مردم عادی، پیروزی انجمن های زنان و نقش زنان، و ظهور مضامین جدید هنری است.»
در فصل یازدهم اکو درباره مفهومی جدید از زیبایی_امر شکوهمند_ بحث می کند، و برای توضیح آن «لانگینوس کاذب»(منتقد ادبی یونان که نام اصلی اش مشخص نیست) را به عنوان نخستین کسی که درباره امر شکوهمند سخن گفته می نویسد: «از نظر لانگیسون امر شکوهمند بیانی است از شوری عظیم و ناب(مانند آنچه در شعر هومر یا تراژدیهای کلاسیک بیان شده است) که هم برای آفریننده و هم مخاطب اثر هنری «درگیری عاطفی» ایجاد میکند». سپس به امر شکوهمند در طبیعت و ویرانه ها و شیوه گوتیک در ادبیات پرداخته است و در دو بخش پایانی فصل اکو به بررسی و نقد رساله ی «تحقیقی فلسفی درباره ی سرچشمه ی نظرات ما در مورد امر شکوهمند و زیبایی » نوشته ی «ادموند برک» و امر شکوهمند از دید کانت پرداخته است.
فصل دوازدهم با تعریف رمانتیسم و ویژگی هایش آغاز می شود که در آن دو میکله فقط برخی از جنبه های مفهوم زیبایی رمانتیک را اصیل میداند؛ اما تعیین پیوند فرم های مختلف، نه به حکم خرد، بلکه با احساس و خرد را محور اصلی رمانتیسم می شمارد.
در ادامه به شکل گیری تدریجی ذوق رمانتیک در دگرگونی های معنا شناسانه پرداخته و به سیر به بوجود آمدن رمان های جدید احساسی از جمله رمان «کلیسون و اوژنی» نوشته ناپلئون بناپارت اشاره می کند و سایر بخش های فصل را به نظریه ها و تعریف و تاثیر فلاسفه و اندیشمندانی چون روسو و هگل و شاعران آلمانیِ رمانتیک و نویسندگان اختصاص می دهد.
اکو عوامل پیدایی «کیش زیبایی» را در فصل سیزدهم در بستر تاریخی ایجابی چنین توصیف می کند: «رویایی با ستم دنیای صنعتی، گسترش کلان شهرها با ازدحام جمعیت عظیم گمنامش، ظهور طبقات اجتماعی جدید که نخستین نیازهایش بی تردید مسائل زیبایی شناسی نبود سبب شد هنرمندان احساس کنند آرمانهایشان مورد تهدید قرار گرفته است و از این رو به اندیشه های دموکراتیکی که به تدریج در حال توسعه بود خصمانه نگاه می کردند پس بر آن شدند که متفاوت باشند.» در این فصل همچنین، به عرفان زیبایی شناسانه، سمبولیسم و هنر برای هنر پرداخته شده است.
دو میکله و اکو در فصول چهاردهم و پانزدهم، رویکردهای نوین هنر و طرح زیبایی را در ساختار جدید تری که در قالب مدرن و گرایش های انشعابی آن است با نگاهی معطوف به تاریخ شکل گیری بنیادین بررسی می کنند، در این نگرش ابعاد دیگری همچون ماشین آلات زیبا از نقدی موشکافانه برخوردار شده اند.
اکو با تحلیلی دیگر سو به فرم های انتزاعی و ارزشیابی مواد در دوره معاصر در فصل شانزدهم نظام های زیبایی شناسی را در گیر ارزیابی مجدد و عمیقی می داند که در قلمرو امکانات فرمی تعریف تازه ای پیدا کرده اند.
او فصل پایانی کتاب را معطوف به زیبایی رسانه ها نموده است و هنر پیشتاز و زیبایی مصرفی را در یک نتیجه تحلیلی چنین آورده است: «رسانه های گروهی به سهم خود، دیگر الگوهای یک شکل، یا تنها یک آرمان زیبایی را به نمایش نمی گذارند» و پیش بینی خود را به تصریح می آورد که :«سیاح دنیای آینده دیگر قادر به تشخیص آرمان زیبایی شناسی اشاعه یافته از سوی رسانه های گروهی قرن بیستم و پس از آن نخواهد بود، او ناچار است در مقابل افراط در رواداری و مدارا، سازش و التقاط میان مکاتب متضاد و مختلف و چند خدایی مطلق و توقف ناپذیر زیبایی تسلیم شود.
ذکر مجدد این نکته حائز اهمیت است که این اثر تالیف امبرتو اکو، ترجمه و گزینش هما بینا است که چندی پیش توسط انتشارات فرهنگستان هنر (موسسه تالیف، ترجمه و نشر آثار هنری «متن») منتشر شده است.


کد خبر: 30095

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcgnz9w.ak9zy4prra.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com