گزارش هنرنیوز از نشست مروری بر ادبیات آلمان؛
رضا نجفی: رمانتیسم در آلمان شیوه نگرش به دنیا و زندگی بود
17 شهريور 1389 ساعت 13:18
نشست مروری بر ادبیات کشور آلمان عصر روز گذشته با حضور رضا نجفی در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ادبی هنرنیوز، رضا نجفی دبیر نشستهای مروری بر ادبیات ملل که سه شنبه هر هفته در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار می شود، گفت: آلمان در دوره های طولانی، تنها محدود به امیرنشین هایی بود که تحت سیطره حکومت های فئودالیته روزگار می گذراند و همین ساختار اجازه اتفاقاتی چون زبان واحد، ادبیات واحد و ... را به این کشور نمیدهد. اولین کسی که در راه وحدت زبان آلمانی و به رسمیت شناختن آن گام بر میدارد، مارتین لوتر است. لوتر در جریان مبارزه با پاپ و قدرت کلیسا و در چند سالی که مخفیانه زندگی میکرد، اقدام به ترجمه کتاب مقدس به زبان آلمانی میکند. این کتاب که لوتر آن را با در هم آمیختن زبان آلمانی علیا و سفلی و از طرفی ساده کردن خط، می نویسد، الگویی است برای کسانی که می خواستند به زبان آلمانی بنویسند. بعد از ترجمه کتاب مقدس و رسمی شدن زبان آلمانی، ملی گرایی در اروپا رواج مییابد؛ تا پیش از آن همه مسیحی بودهاند و از این پس، ایتالیایی، آلمانی، فرانسوی و ... رواج مییابد.
وی افزود: در قرن هجدهم جنبش طوفان و تهاجم در آلمان شکل میگیرد که همان رمانتیسیسم است. رمانتیسیسم بیشتر یک مکتب آلمانی است که ابتدا در این کشور شکل میگیرد. این مکتب با فلسفه آلمانی آغشته است؛ رمانتیسم در آلمان شیوه نگرش به دنیا بود، شیوه زندگی و شعار طرفداران این مکتب این بود که «مانتیک زندگی کن!». در حالی که رمانتیسم در انگلستان تنها یک مکتب ادبی است. آلمانیها میگفتند که هنر علیه زندگی است و در این نبرد، هنر است که ارزش دارد.
این مترجم ادبیات آلمانی با اشاره به گوته، اظها کرد: گوته یکی از شخصیتهایی است که بین کلاسیسم و رمانتیسم در آثار خود توازن برقرار کرده و در هر دو سبک هم به خوبی ظاهر شده است. برخی از آثار او کلاسیکِ کلاسیک و برخی دیگر رمانتیکِ رمانتیک هستند. پس از گوته، می توان شیلر را یکی از شخصیت های برجسته ادبیات آلمان دانست که در نمایشنامه حرف اول را می زند اما در شعر به پای گوته نمی رسد.
دبیر نشستهای مروری بر ادبیات ملل سپس درباره مکتب اکسپرسیونیست که اساسا یک مکتب آلمانی است، نیز گفت: نیم بیشتر آلمانیها یهودی بودند، تقابل فرد در مقابل جمع چیزی است که اقلیتها آن را احساس میکنند و از همین رو تعجبی ندارد که اکثر نویسندگان اکسپرسیونیست یهودیها هستند. زمانی هم که هیتلر آنها از آلمان اخراج میکند، به آمریکا می روند و اکسپرسیونیسم در آمریکا ادامه پیدا میکند. مشهورترین چهره اکسپرسیونیسم، کافکا است؛ تنهایی فرد، شخصیت زدایی و سایر مشخصههای ادبیات اکسپرسیونیسم، در آثار او به خوبی جلوهگر است. در همه آثار او فرد تنهاست و سیستم یا نهادی او را مورد تهاجم قرار می دهند، در آثار او شخصیتی ساخته نمی شود، و در واقع افراد هیچ کاره هستند. حرکت و قدرتی ندارند: این مساله در نتیجه یک تفکر فلسفی است که کافکا میخواهد بگوید دنیای مدرن شخصیت را از افراد گرفته است.
این استاد دانشگاه در ادامه، تعریفی نیز از مکتب اکسپرسیونیسم ارائه داد و افزود: این مکتب، مکتب بیرون ریختن درونیات است و می توان آن را رمانتیسم بد بین دانست که هیچ امیدی به نجات ندارد و سرانجام همه شخصیت های آن، تراژیک است.
وی هم چنین درباره برخی از مشخصه های ادبیات آلمان اظهار کرد: آلمان ها به به فولکلور، اسطوره های بومی و شرق شناسی توجه ویژه ای داشتند و همیشه با یک شیفتگی از شرق صحبت می کردند. آن ها در کنار این ویژگی ها همیشه به مکاتب ادبی گذشته، هم نگاه دارند و با نگاه به مکتب های پیشین، مکتب های جدید را می پذیرفتند.
نجفی در پایان، مقدمهای برای ورود به ادبیات دوران قرن بیستم آلمان مطرح کرد و افزود: بعد از جنگ جهانی اول، جمهوری متزلزل روی کار می آید: آلمان در این دوران غرامت جنگی می دهد، گروه های چپ و راست مدام آشوب به پا نند، بزرگترین تورم اقتصادی تاریخ در آلمان اتفاق میافتد، ارزش مارک به طرز حیرتآوری سقوط میکند و ... با این حال ادبیات دوران شکوفایی را می گذارند.
بحث پیرامون ادبیات قرن بیستم این کشور، به جلسه بعدی این نشست موکول شد. نشست های بررسی ادبیات ملل هر هفته سه شنبه ها ساعت 15 تا 19 در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار می شوند.
کد خبر: 16451
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcgqt9q.ak93n4prra.html