پند معلم نقاشی در گفتگو با هنرنیوز؛
هنر آمدنی ست، نه آموختنی
23 مهر 1391 ساعت 11:13
احمد خلیل فرد یکی از نقاشان ارزشمند کشور ماست. او یکی از داوران مسابقات گوناگون هنری و فرهنگیست . این هنرمند در روزگار دفاع مقدس، به ثبت تصاویر ارزشمند لحظههای دفاع پرداخت و پس از پایان جنگ، در کرسی استادی دانشگاه؛ به تدرسی مشغول شد.ازین رو سخنانش خواهد توانست در جهت بهبود شرایط هنر ایران موثر باشد.
این هنرمند درباره آفتهای هنر امروز ایران میگوید: به باور من، هنر یک پدیده فردی و برآمده از یک استعداد ذاتیست. به نظر من تقسیم هنر به دورههایی از جمله کلاسیک، سمبولیک، مدرن و ... یک اشتباه بزرگ است. در واقع چنین تقسیمبندی بی معناست. با وجود این که برای هر دوره ویژگی هایی قائل هستیم، باید به این نکته اذعان کنیم که هنر بنا به ضرورت دوران شکل میگیرد و تغییر میکند و تبدیل را تجربه می کند. شاید در روزگاری که کلاسیسیسم بر عالم هنر غالب بود؛ نام و نشان هنر جدید خندهدار به نظر می رسید. هنر در هر زمان؛ زبان زمانه خویش است.
این نقاش دفاع مقدس به این نکته تاکید میکند که: گرچه بسیاری از ما تا آنجایی که مقدور بودهاست؛ هنر جدید دنیا مطالعه کردهایم. گاه در آن تامل کردهایم و حتی نمونههایی از آنرا از نزدیک دیدهایم. اما وقتی جلوههای این هنر را با هنر معاصر ایران مقایسه میکنم، فاصله بسیاری میان هنر نوگرای ایران و هنر جدید در غرب میبینم.
وی میافزاید: در توضیح این مطلب میتوانم به این موضوع اشاره کنم که جلوهای که تفکر مدرن بر هنر در ایک کشور غربی گذاشتهاست، در هنر ایرانی قابل تکرار نیست. چراکه ظرف هنر ایران قابلیت های متفاوتی از هنر غرب دارد. پس هنگامیکه برخوردی مشابه از یک رخداد فرهنگی در دو کشور ناهمسان برابر است؛ نمیتوان به صحت بنیان تفکر هنرمندش اعتمادی یافت. این بنیان در هنر ایران به باور من غلط است.
این استاد برجسته دانشگاه معتقد است: باید این موضوع را اضافه کنم که در شرایطی که در هنر ایران بنیان های اصیلی از هنر نگارگری وجود دارد؛ نمی توان به یکباره هنری به کل غربی را به عنوان یک گونه جدید هنری برای این سرزمین در نظر گرفت. بدین معنا که ما دارای پیشینهای غنی از فرهنگ و سنت و مذهب در سرزمین خود داریم و به همین سبب اگر انعکاس بی کم و کاستی از هنر غرب را به عنوان اثر هنری عرضه کنیم؛ به غلط، راه پیمودهایم.
او ادامه میدهد: در واقع به باور من نگارگری عصاره باورهای هنرمند ایرانیست و هنر آفرینی به شیوه جدید نیازمند اشراف بر آن است. هنرمند به هنگام خلق یک گونه هنری به عقب برگردد و نگاهی به پیشینه خویش اندازد و با بهره از هر آن چه از پس قرنها تلاش نیاکانش پدید آمده به جهان ازراف خویش نظر افکند. حال اگر دستاوردی عاید هنرمند شد؛ میتوان آن را حایز ارزش دانست.
داور جشنواره هنرهای تجسمی کودک میگوید: معتقدم هنرمند و هنرجوی تازهکار باید نخست قواعد و شیوههایآاکدمیک را بشناسد و بر آن ها اشراف یابد، سپس صبورانه پای بوم نقاشی بنشیند، مشق استاد خویش را به عمل در آورد و سپس به معرفت نائل شود. در واقع هنرجو ابتدا باید این نکته را بیاموزد که تفکر نیاکانیاش خویش را در هنرش منعکس کند و بعد قواعد را در هم بشکند و به قانونهایی تازه دست یابد.
خلیل فرد معتقد است: قانونشکنیهای بی گاه و بی قانون آفت هنر امروز ایران است. این موضوع به باور من خلا بزرگیست که در آموزشگاههای خصوصی و دولتی، و همچنین دانشگاهها دیده میشود. در واقع در آکادمیهای هنر توجهی به بنیان های انتزاع صورت نمیگیرد و در نهایت هنر مدرن در ایران بر بنیانهای سست غرب گرایی و تقلید استوار میشود. هنرجو بدون هیچ پیشینهای به دنبال انتزاع میرود و در واقع پله اول را طی نکرده به پله آخر گام می نهد. در حالی که بریدن و چسباندن سطوح رنگی و ساختن بافت ها به زمانی تعلق دارد که هنرمند بتواند به اصول اولیه آگاهی دارد.
این هنرمند ادامه میدهد: در حالی که به باور من یک هنرمند همچون یک پرستار است. باید پس از پایان تحصیل به شیوه هنری خود دست یابد و از اصول دشوار هندسه و رنگ بگذرد. با مهارت های هنری به شکل کامل آشنایی یابد و بعد از پایان تحصیل به جامعه خود خدمت کند.
این هنرمند نقاش میافزاید: یک مشکل اساسی در هنر امروز ما دیده میشود و آن این است که بسیاری از متخصصین هنر، با سطوح و مقاطع تحصیلی بسیار بالا، تنها تئوریسین هایی توانمندند و در واقع در حیطه هنر حرف تازهای برای گفتن ندارند. در هنرآفرینی دچار مشکل اند و نمی توانند قلم خود را با قوت نسبی به بوم فرود آورند. بسیاری از هنرمندان تصور میکنند؛ هنر سنتی دیگر از رونق افتاده و کهنه شدهاست و همین موضوع آنها را به هنرآفرینی، آنهم در حیطه هنرمدرن فرا میخواند. به باور آنها هنر سنتی زبان امروز نیست.
وی ادامه میدهد: اما واقعیت این است گونهای که ما از هنر مدرن به کار می بریم در واقع تقلیدی سطحی و کورکورانه از هنر دهها سال قبل است. هنری که تاریخ مصرف مشخصی ندارد. در واقع هنری که آنها مورد بهره قرار میدهند؛ یک گونه هنری متروک است که دهها سال قبل مورد استفاده بودهاست. اثر هنری هر قوم باید بنابر هویت ملی و بومی همان مردم به انتزاع گرایش یابد.
احمد خلیل فرد، این گونه به سخنان خود پایان می دهد که : من به عنوان یک مدرس نقاشی، بر این موضوع اعتقاد دارم که، برای بدل شدن به یک هنرمند؛ باید متون ادبی بسیاری خواند.. توصیه من به شاگردانم این موضوع را خاطرنشان میکنم که ؛ صبورانه مشق کنند و آثار هنرمندان بزرگ دنیا را مورد مطالعه دقیق قرار دهند. اما نه یک مطالعه عادی؛ چراکه یک مجسمهساز یا نقاش بزرگ؛ چنان به هنرش غرق شده که بتواند تجربه های زیادی از خلق هنری پیدا کند و هرگاه که ساعتی در آثار و زندگی او تامل کنیم؛ گویی که بر شانه های او ایستادهایم. چنین هنری به یقین ارزشمند تر از آن است که با سطهی نگری های مدرن نما آن را دچار آسیب کنیم. و در پایان باید این نکته را یادآور شوم که انتزاع متاثر از طبیعت است و بدون آن خلق هنر مدرن هم امکانپذیر نیست.
کد خبر: 47781
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcgqu9t.ak9u74prra.html