به بهانه پایان پخش فصل اول سریال «میلیاردر»؛
آدم هایی که سر جای خود نیستند
18 دی 1391 ساعت 13:13
کارکترها و شخصیت های مجموعه تلویزیونی «میلیاردر» نماد آدمهایی هستند که بدون داشتن سواد و تخصص مربوطه در مشاغل مختلف مشغول به کارند و توانایی انجام کوچکترین کار حتی نامه نوشتن ساده را نیز ندارند .
اواخر هفته گذشته آخرین قسمت فصل اول مجموعه تلویزیونی «میلیاردر» به کارگردانی «علی رضا امینی» به پایان رسید. سریالی که ساخت آن با حواشی فراوانی مانند عوض شدن کارگردان و بازیگران آن به همراه بود و کلی در مطبوعات بازتاب داشت.
مجموعه تلویزیونی «میلیاردر» داستان زندگی چندین خانواده را در جامعه کنونی به زبان طنز بیان می کند. منتها طنزی که زیاد رو ظاهری نیست و رد پای آن را می توان در لایه های زیرین این سریال به وضوح مشاهده کرد. در واقع این سریال اجتماعی تلاش کرده بود که بسیاری از مشکلات و مصائب جامعه کنونی ما را به خصوص در جوامع شهری با تمام مناسبات حاکم برآن به زبان طنز موقعیت بیان کند.
جامعه ای در آن شرکت ساختمانی به عنوان نمادی از یک کلیت یا جامعه ای در نظر گرفته شده بود و آدمهای آن با انواع مشکلات وگرفتاریهای شخصی درآن مشغول به کار بودند . شرکتی که نحوه استخدام درآن صرفا نه با داشتن مدرک تحصیلی مرتبت ، بلکه با توجه به روابط خانوادگی شکل گرفته بود . این شرکت همان گونه که گفته شد می تواند به عنوان نمادی از جامعه ما باشد . جامعه ای که نیروهای متخصص آن در کارهایی مشغول به کارند که تخصص و استعداد لازم را درآن ندارند. جامعه ای که یک عکلاس مجبور است به جای سروکارداشتن با دوربین ، زاویه ، نما ، لنز، فریم و... با آجر، مستاجر، سیمان وآدمهای بساز و بفروش و... سروکار داشته باشد . معلوم است در چنین شرایطی نمی توان به پیشرفت و رشد آن جامعه فکر کرد. چون آدمهای سرجای خود نیستند وبه جای فکر کردن به وظایف خود بیشتر به فکر منافع شخصی خویش هستند.
شخصیت «سیمین» بابازی «عاطفه رضوی» به عنوان همسرآقای«فرجام» با بازی «محمد رضا شریفی نیا» نماد آدمهایی هستند که صرفا با داشتن پول و ثروت تلاش می کنند به طرق مختلف اعم از دادن رشوه، برگزاری میهمانی های خانوادگی و استخدام افراد در شرکت یا اداره ای که درآن مشغول به کار هستند ، برای خود شخصیت اجتماعی به وجود بیاورند. این گونه ادمهای به اصلاح از دماغ فیل افتاده به قدری از شخصیت و پرستیژ خود راضی هستند که تاب تحمل عقیده مخالف را ندارند و به شدت با مخالف فکری وزبانی خویش مبارزه و در صدد حذف او برمی آیند ولو اینکه این شخصیت همسراش باشد. این یک مثال می تواند بازتاب دهنده دیگر شخصیت هایی این مجموعه نیز باشد. در خانواده آقای فرجامی پسران او «بهمن» بابازی « زهیر یاری» و« تیرداد» بابازی «نیما شاهرخ شاهی» به دلیل قرار گرفتن در شرایط مالی مناسب و نوع تربیت خانوادگی که اتکا به ثروت و پول است، تبدیل به آدمهایی بی مسولیت وتن پرو شدند که صرفا با رابطه و داشتن نسبت فامیلی با مدیران شرکت استخدام شده اند . در واقع نماد آدمهایی در جامعه کنونی ما هستند که بدون داشتن سواد تخصص در پست های کلیدی مهم مشغول به کار شده اند و توانایی انجام کوچکترین کار حتی نامه نوشتن ساده را نیز ندارند . از سویی در طرف دیگر میدان مخاطب شخصیت «بهادر» بابازی «سامان گوران» را دارد که آدمی با اعتماد به نفس و متکی به خود است و دانش وسواد کافی برای حل معماهای مختلف و برطرف کردن مشکلا ت شرکت را نیز دارد. بهادرنماد آدمها وجوانانی هستند که به وفو در جامعه ما ازاین تیپ جوانان جویای نام وشهرت وجود دارند که تخصص وسواد کافی دارند ولی به دلیل اینکه یک سری بی سوادها جای آنها را صرفا با استفاده از رابطه و پول گرفته اند نمی توانند به اهداف بلند مدت خود فکر کنند و اگر هم می خواهند فکر کنند باید با کار و تلاش شخصی و بدون اتکاء به دیگران به ادامه روند مبارزه خود تا رسیدن به موفقیت و پیروزی کوشش کنند. این گونه اشخاص هیچ ثروتی به غیر از اندیشه و دانش خود ندارند .اما باید به تمام سختی ها وگرفتاریها وبی پولی ها مبارزه کنند تا در صورت داشتن کمی چاشنی شانس موفق شوند تا مسیر پر از مشکل رسیدن به جایگاه اجتماعی به عنوان یک یک فرد موفق را طی کنند. افرادی مانند بهادر در جامعه ما علاوه بر اینکه باید با مشکلات شخصی مبارزه کنند باید با یک سری آدمهای تنبل و الاف و بی عاری مانند پسران و داماد فرجامی نیزمدام سرو کله بزنند وهر لحظه آماده دفع حسادت ها وکینه های شخصی آنها باشند.
مجموعه تلویزیونی «میلیاردر» تلاش داشت به مباحث و معضلات مهم و مطرح جامعه مانند: حاکم شدن ضابطه به جای رابطه و پارتی، بازی با احساسات آدمهای بیکار، ، فامیل بازی ، اشرافیگری،استفاده از آدمهای بی تخصص در شغل های بی ربط و بالعکس، سوءاستفاده مالی، هنجارهای اخلاقی در جامعه و که تنهابخش هایی از این مشکات است .از طرفی سریال میلیاردر و شرکتی که در ان داستان های مختلف مجموعه شکل می گیرد می تواند نمادی از جامعه ما باشد که درآن حاشیه ها مهمتر از اصلی ها هستند و شخصیت های مهم صراف با اتکا به پول به خود اجازه می دهند که به شخصیت دیگران توهین کرده و همه چیز را به سخره بگیرند. چرا که به دلیل همان روابط فامیلی از هر اتهامی مبرا خواهند بود. معلوم است که در چنین شرکت بزرگ و مملو از مناسبات پیچیده خانوادگی استخدام یک جوان تحصیلکرده مایه نگرانی افراد تنبل و دزد خواهد شد .
بنابراین به نظر می رسد هدف اصلی این مجموعه پرداختن به مشکلات ومعضلاتی مانند : به چالش کشیدن و تمسخر ارزش های انسانی ، نابودی شایسته سالاری، تحقیر با سوادی و نهی زندگی های مدرن و بیهوده شهرها در جامعه کنونی است. تلویزیون به عنوان رسانه ای ملی و فرا گیر که در هر خانه ای به شکل رایگان در اختیار مخاطب قرار می گیرد، می تواند حضور فعالی داشته باشد. تلویزیون با پخش مجموعه هایی مانند «میلیادر» تلاش کرده به خانواده های ایران هشدار دهد که مراقبت و مواظب اعضای خانواده باشند و یک یادآوری نیز به همه پدران ومادرانی دارد که وضعیت مالی خوبی دارند ودر چنین شرایطی فرزندان آنها با اتکا به پول وثروت آنها تبدیل به آدمهایی تنبل ، افسرده و بی تخصص می شوند. چرا که فرزندان این گونه خانواده ها با استفاده از موقعیت کاری و مالی همه چیز را برای فرزندان خویش اماده می کنند و فرزندان آنها بدون سختی و بدون اتکا به دانش و توانایی های خویش بزرگ می شوند.
کد خبر: 52271
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcgqx9n.ak9xu4prra.html