رضا حسینی در گفتگو با هنرنیوز:

دلالان آثار هنری نبض هنر را در دست گرفته اند

30 ارديبهشت 1391 ساعت 13:14

رضا حسینی، نقاش و مجسمه ساز درباره مشکلات نقاشی معاصر ایران گفت: حراجی‌های معتبر و دلالان هنری نبض هنر جامعه را تا حد زیادی در دست گرفته‌اند.



جریان‌های هنری معاصر شاید مهم‌ترین مسئله‌ای است که هنر آینده را مورد تهدید قرار می‌دهد. دنباله روی کورکورانه نسبت به هنر غرب آفتی که نسل امروز نقاشان به آن گرفتار شده‌اند و این آفت شاید به شکلی، تهدید هنر آینده است. ریشه کن شدن  مشکلات در بنیان‌های هنری گذشته نیازمند درک درست از آنهاست. نکته‌ای که در هنر امروز و در سیر جریان‌های هنری معاصر کمرنگ شده است. به همین سبب با رضا حسینی، نقاش و مجسمه ساز به گفتگو نشسته‌ایم. 

آن چه در اندیشه نسل معاصر نقاشان قابل رویت است نگرش آنها به هنر و بروز هنری است. آن چه امروز می‌توان به وضوح درک کرد جریانی است که ریشه در دهه‌های گذشته دارد. در این باره بیشتر توضیح دهید.

خلاء ایجاد شده در موج اندیشه دهه ۶۰ بهانه‌ای شد تا پست مدرنیسم در اندیشه جهانی جایی برای خویش بیابد. آن چه امروز به عنوان مشکل هنر معاصر جلب توجه می‌کند شکل غالب اقتصاد جامعه است. به عبارت دیگر شکل غالب در هنر معاصر از اقتصاد هنر مایه می‌گیرد. فروش آثار هنری،‌ حراجی‌های معتبر و دلالان هنری نبض هنر جامعه را تا حد زیادی در دست گرفته‌اند. هزینه‌های که صرف خرید آثار هنری می‌شود جریان هنری را جهت می‌دهند. در این میان باید به این نکته یادآور شد که توده مردم توان خرید اثر هنری را ندارند و هنر محدود به قشر مرفه جامعه است. اما مشکل اصلی این جاست که خریداران اثر هنری که دلالان اثر هنری هستند. از پایین ترین ذائقه فرهنگی برخوردار هستند. در واقع قدرت خرید اثر هنری در دست گروهی از مردم جامعه است که شناخت کافی از هنر ندارند. در واقع آنها صاحبان اندیشه نیستند تا جریان‌های هنری را به سمت کمال سوق دهند. 

البته این عامل به خودی خود توان تغییر جریان هنری را نداشت و غالب فکری تازه‌ای برای نفوذ این عامل نیاز بود. آنچه سبب شد تا جریان هنری به شکل کنونی خود جهت یابد، پست مدرنیسم بود. به باور متفکران پست مدرنیسم رجعت به گذشته را تبلیغ می‌کرد اما با لباس تازه این امر هم ذائقه سنت گرایان را پاسخ می‌داد و هم اندیشه جدید را به این ترتیب پست مدرنیسم به عنوان یک نگرش میانه با سنت و مدرنیسم همخوانی داشت.

این نگرش هم برای سنت گرایان قابل مهم بود و هم سلیقه حاکم بر مدرنیست‌ها را پاسخ می‌داد. این امر بهانه‌ای است تا دلالان اثر هنری راهی برای نفوذ بر هنر معاصر پیدا کنند. این تفکر چگونه در اندیشه مردمانی که از فرهنگ اصیل و پر مایه ایرانی بهرمند بودند جای گرفت؟ به عبارت دیگر دلالی آثار هنری چگونه در کشوری چون ایران جایی برای نفوذ یافت؟

در واقع روند اقتصادی در یک جامعه عامل تعیین کننده تغییرات فرهنگی آن جامعه است. هنر را نمی‌توان از این قائده مستثنی کرد. در واقع نمی‌توان انتظار داشت که هنرمند خود فروشنده مستقیم اثر هنری خویش باشد. به یقین در این میان یک حامی، یا یک واسطه مسئولیت فروش را بر عهده می‌گیرد. در واقع در عرصه جهانی همواره برای فروش اثر هنری واسطه یا حامی هنرمند فعالیت می‌کند. 

در این میان و در کشورهایی همچون ایران واسطه‌ها از سود کلان ناشی از فروش اثر هنری بهرمند می‌شوند آنچه در ذائقه خریداران اثر هنری و دلالان آثار هنری مؤثر است از کجا نشأت می‌گیرد؟ ریشه تفاوتی که در سلیقه خریداران معاصر با هنر به معنای اصیل وجود دارد چیست؟

در واقع تا دهه ۶۰ یک جریان مدرن و یک جریان سنت‌گرا در کنار یکدیگر رشد کردند و در این دهه موجی تازه به نام پست مدرن شکاف میان این دو جنبش را پر کرد و عرصه‌ای برای خودنمایی یافت. این موج تازه در سراسر جهان فراگیر شد و اساتید در این زمینه به فعالیت پرداختند؛ در دانشگاه‌های سراسر دنیا تدریس شد و اساتید عموماً در همین زمینه به تعلیم پرداختند. در این شرایط هنرمندان حرف تازه‌ای برای بیان نداشتند. واسطه‌های فروش اثر هنری می‌دانستند که دوره اثرگذاری سنت پایان یافته مدرنیسم نیز پاسخ گوی نیازها خریداران اثر هنری نبودند. همین امر سبب شد تا پست مدرنیسم به راحتی در جریانات رایج هنری نفوذ کند و نبض بازار فروش اثر هنری را در دست گیرد. 

مدرنیسم رخدادی بینا بینی بود که هم ذائقه مدرن و هم سنت‌گرا را پاسخ می‌داد. از سویی پست مدرن برای برآورده کردن تقاضای قشر مرفه جامعه به وجود آمد. چرا که بدنه اصلی جامعه ما از هنر نقاشی بهره نمی‌گیرد. نه آن کس که گرفتاری اجتماعی گریبان گیر اوست به موزه می‌رود و نه توان خرید اثر هنری را دارند. بنابراین اقلیتی در شهرهای بزرگ مخاطب اثر نقاشی است. 

از سویی واسطه‌ای که اثر هنری را خریداری می‌کند. به یقین منتظر فرصتی خواهد ماند که اثر نقاشی را به قیمتی بالاتر به فروش برساند. قطعاً چنین فردی نگرانی در قبال سیر حرکت نقاشی و جریان‌های رایج در آن نخواهد داشت. هنر گاهی حتی برای مرفهین جامعه ابزاری برای پولشویی است. این بهانه‌ای برای آن است تا مرفهان جامعه مدعی شوند؛ بخشی از درآمد خود را صرف فرهنگ جامعه می‌کنند. اینجا به باور من هنر چندان تعیین کننده نیست. حتی هنر موضوع اصلی چنین روندی نیز نیست. البته معتقدم اگر آثار یک هنرمند فروخته نشد هنرمند از توان هنری محروم است و اگر نه او هنرمندی موفق خواهد بود. و البته در شرایطی که معیار اثر هنری حراجی‌هایی همچون ساتبی و کریستیز و ... است؛ بعید نیست که به باور بسیاری  میزان فروش اثر هنری گویای شخصیت هنرمند باشد. 

در کنار این جریان مسموم در هنر نقاشی این موضوع نیز شایان ذکر است که میزان فروش یک اثر هنری به ارزش هنرمند مرتبط نیست و بسیاری از هنرمندان بزرگ در جریان‌های معاصر مشارکت نمی‌کنند.
چرا که معتقدند حراجی تعیین کننده ارزش اثر هنری نیست. این در حالی است که مسئولین راه‌اندازی حراجی‌های بزرگ نیز ادعایی در زمینه جریان‌سازی هنری و تعیین ارزش برای هنرمندان در صورت فروش ندارند. در چنین محفلی تنها فروش اثر هنری و منفعت مالی مطرح است. هنرمندان واقعی نیز به دنبال فروش اثر هنری خود در حراجی‌های معتبر نیستند. این موضوع دو دلیل عمده دارد. اول آن که فروش اثر هنری در حراجی‌های بزرگ تنها شهرتی زودگذر به همراه دارد و دوم آنکه فروش اثر هنری در یک حراجی بهانه‌ای برای فروش گران‌تر اثر هنری یک هنرمند نیست. چرا که بالا بردن قیمت اثر هنری نتیجه‌ای جز عدم خرید اثر توسط مردم را به همراه ندارد. در نهایت شرکت در یک حراجی برای یک هنرمند تنها شهرتی کوتاه مدت و حبابی به همراه خواهد داشت.

اگر بتوان آفت فروش گران‌تر اثر هنری را تب امروز هنر نقاشی دانست و آن را تخریب کننده فعالیت حرفه‌ای به معنای اصیل کلمه شناخت چه راهی برای درمان زخمی می‌ماند که امروز بر بدنه هنر معاصر وارد شده و به یقین آینده هنر را تهدید می‌کند؟ در واقع بسیاری از هنرمندان جوان برای در دست گرفتن بازار فروش به شیوه‌هایی از بیان روی می‌آورند که حتی برای خودشان ملموس و قابل فهم نیست. این سئوال مطرح است که در واقع بازگشت به هنر اصیل نه به معنای سنتی چگونه امکان‌پذیر است؟

تمام جریان‌های هنری ریشه اقتصادی دارند. هنرمند جوانی که بر حسب اتفاق به یک فضا دست می‌یابد و به همین دلیل با اقبال غیرقابل انکاری مواجه می‌شود خواسته یا ناخواسته و به سبب بهبود شرایط مالی خود از سیر طبیعی هنر فاصله می‌گیرد و دنباله‌رو همان اتفاق خواهد شد.


کد خبر: 41011

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcgqz9t.ak9qq4prra.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com