نگاهی به آثار نقاشی غلامرضا شاملو در حاشیه هفته فرهنگی استان همدان در فرهنگسرای نیاوران؛
نقاشی جادوی نقش و رنگ
1 مهر 1390 ساعت 16:52
نمایشگاه گروهی از هنرمندان استان همدان به مناسبت هفته فرهنگی استان همدان در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد، به همین سبب در یادداشتی کوتاه به برسی نقاشیهای غلامرضا شاملو نقاش معاصر می پردازیم.
هنرمند به مدد جادوی خیال بر زمینه تصویر نقش میزند و اندیشه مخاطب را پرواز میدهد. رنگ به واسطهی اثر گذاری بر روان آدمی از ارزش بسیاری نزد هنرمند از کهن ترین روزگار تا به امروز برخوردار بوده است. بشر هر آنچه را به خود اختصاص داد به رنگ آذین داد.
جادوی تصویر در زندگی بشر نخستین چنان پر اثر بود که از او جدایی ناپذیر می نمود. به بیان دیگر بشر در تمامی دوران ها رنگ و نقش را ستوده و از آن به نیکی بهره برده است. از آن برای آرامش نیاکان خود بهره گرفته و گاه برای غلبه بر نیرویی طبیعی مدد جُسته است. بی شک چنین پیشینه ای برای هنر ارزش آنرا برای انسان امروزی آشکارتر می گرداند و راه را بر توجه به آن باز میکند. ناگفته پیداست که نقاشی با تمام فراز و نشیب های خود در طول تاریخ برای تعالی روح بشر ابزاری ضروری بوده است. به همین علت در تمام دوران ها بشر از نقاشی به عنوان ملزومات زندگی بهره گرفته است.
نقاشی آیینه شادی ها ، غم ها، ترس ها و آرزوهای انسان نخستین است. در آثار هنرمند امروز هم نقاشی چنین نقش اثر گذاری را دنبال می کند. هنرمند اندیشه ی خویش را به تصویر می کشد و تصور را با خود همراه می کند. گرچه نقاشی هنری والاست نتیجه استحاله طبیعت است در شکلی واقعی یا فرا واقع . استحاله جهان در شکلی واقعی نقاشی رئالیسم و جنبش های هم سو با آن را میسازد و استحاله در شکل فراواقع انتزاع را می سازد.
بسیاری از محققان معتقدند؛ نقاشی در شکل انتزاعی خود، بیش از هر نشانه دیگر حامل معناست و به علت دخالت ذهنی و خیال از ارزش والاتری برخوردار است. گرچه هنر در هر شکل و به هر صورت از توانی ویژه زائیده می شود صورت متعالی آن از دید انسان امروز انتزاع است.
جهان معاصر برای بشر خستگی ها و سرگردانی هایی به همراه دارد؛ که کمتر میتوان با نگاهی واقع گرا عمق آن را به تصویر کشید. از این رو هنر در انتزاع استحاله می یابد و باز نمودی از درونیات انسان میگردد.
در آثار شاملو طبیعت به انتزاع استحاله می یابد و عصاره ای از احساس را به مخاطب ارزانی می دارد. استحاله نه از آن رو که نمود خشم و ترس و سرگردانی در جهان امروز باشد، بلکه از آن جهت که از پس شلوغی و ابهام آثار او مخاطب را برای لحظه ای از زمان و مکان خویش فاصله می دهد و او را با عمق و سکون خود هم نوا می سازد. این همنوایی به مدد نقوش بیبدیل حکایت از جهانی دیگر دارد. ثباتی که در جهان خارج مصداق یافتهاست.
او مخاطب را از دغدغه جهان معاصر فاصله می دهد و به او آرامش می بخشد؛ در واقع مهارت او در جلب مخاطب بیش از هر نکته دیگر به انتخاب استادانه رنگها باز میگردد. رنگ ها و فرم های پر ثبات اما خاموش او حکایت از دنیایی دیگر دارد. این آرامش و سکون شاید یاد آور سکوتی است که از پس شلوغی ها ی دست آفریده ی بشر بر زمین حکم فرماست.
آثار او هر آنچه که هست تدائی کننده ی خیالی است منعطف. در آثار او فرمهایی حیات یافتهاند که هر یک احساسی را در مخاطب زنده و صدایی را در درون او تدائی می کنند. گاه سرما از لابه لای آثار او احساس می شود و گاه بی پناهی انسان و دلتنگی های او بیش از هبوت را فریاد می زند. آنچه در انتها می توان در خصوص آثار او گفت این است که نقاشی دریچهای برای عروج خیال است از مرتبه مادیات به ساحت معنویت.
کد خبر: 32354
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcgtw9w.ak9xn4prra.html