32 سال از سالمرگ سهراب سپهری گذشت؛

کشف «راز گل سرخ» سهراب

1 ارديبهشت 1391 ساعت 11:53

سهراب در روزگاری می زیست که معاصرانش چندان شباهتی به او نداشتند؛ این که می‌گویم «در روزگاری می زیست که معاصرانش ... »، نه اینکه مرادم این باشد که امروز با آن روزگار بسیار متفاوت شده؛ بلکه مرادم این است که آن روزگار شاعران به جریانات و متعلقات دیگری می‌اندیشیدند و سهراب با آن گرایش‌ها چندان همسویی نداشت.




سهراب در روزگاری می زیست که معاصرانش چندان شباهتی به او نداشتند؛ این که می‌گویم «در روزگاری می زیست که معاصرانش ... »، نه اینکه مرادم این باشد که امروز با آن روزگار بسیار متفاوت شده؛ بلکه مرادم این است که آن روزگار شاعران به جریانات و متعلقات دیگری می‌اندیشیدند و سهراب با آن گرایش‌ها چندان همسویی نداشت. سهراب را باید کاشفی دانست که زمین و هر چه را که در آن هست از دریچه‌ای دیگر می‌بیند؛ البته این دیگر دیدن و دیگر شنیدن نه در شعر او؛ بل در زندگی او نیز جریان داشت؛ به عبارت دیگر سهراب شاعری بود که تفاوت زیادی با کلماتی که می‌گفت نداشت. او تلاش کرده بود کلبه‌ای و باغچه‌ای بسازد به نام عرفان؛ در آن کلبه و باغچه و با قوانین آن، هم زندگی کند، هم شعر بگوید و هم نیازهایش را بر طرف کند. در واقع سهراب در یک باغچه زندگی می‌کرد که البته طول و عرض و عمق این باغچه به اندازه‌ی جهان بود. سهراب در این جهانی که خود ساخته بود و تاثیرپذیری او را از عرفان نشان می‌داد هم سعی می‌کرد احساسات درون آن باغچه و زندگی کردن در آن کلبه را برای مخاطب شرح دهد و هم زیستن در اینگونه ایدئولوژی را.
روزگار سهراب پور بود از سیاسی کاری شاعران و نگاه‌های تشکیلاتی به شعر؛ اما سهراب در هیچ دوره‌ای درگیر این اتفاقات نشد؛ حتی وقتی از شعر او تعابیری مارکسیستی در آوردند او سکوت کرد و موضوع منتفی شد. این از برکات همان زندگی در باغچه‌ای است که او برای خودش درست کرده بود. در عرفانی که سهراب به‌آن متعلق بود؛ وحدتی در عین کثرت رواج داشت. همه چیز و همه‌ی جانداران مظاهری از خدا در خود داشتند و سهراب تلاش داشت این مظاهر را دریابد. سهراب؛ به درکی از اشیا و موجودات رسیده بود که با آنها گفتگو می کرد. گفتگو نه به معنای صوری اش؛ بلکه به معنای باطنی آن. شاعر برای درک جهان اطراف خود؛ دست به دامان شاعران دیگری نشد؛ دست به دامان تصاویر و استعاره و مجازهایی نشد که پیش از او نقل کرده بودند؛ او خود برای خود تصویر ساخت و استعاره ساخت و مجاز ساخت و دست آهر فرهنگ ساخت. امروز کسانی که سهراب می‌خوانند فرهنگ می خوانند؛ اگر دقت کرده باشید با تمام مخاطبان دیگر شعر متفاوتند خوانندگان شعر سهراب. آن‌ها سعی می‌کنند برای رفتن به باغچه‌ی سهراب از هم پیشی بگیرند و به درون بروند؛ از بیرون به درون؛ برای کشف راز گل سرخ سهراب.
امروز سهراب پس از ۳۲ سال؛ برگزاری سالگرد؛ دوباره از شعرهایش بیرون می‌آید تا با ما حرف بزند. سهراب آن چند هزار باری که پرسیدی: «چه کسی بود صدا زد سهراب؟» ما بودیم. نگران نباش آمده بودیم به باغچه‌ات سری بزنیم.


کد خبر: 39627

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcgu39w.ak9yx4prra.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com