گفتگوی هنرنیوز با علیرضا یساولی نی‌نواز کوچه پس کوچه‌های شهر؛

نی‌نوازی که بدون دندان نی می زند/شهرداری ما را به رسمیت بشناسد

21 تير 1394 ساعت 14:37

ظهر است.صوت خوشی از کوچه شنیده می شود. نغمه شیرین و محزون نی. نغمه ای که از دل برمی آید و بر دل می نشیند. در کوچه سرک می کشم. نشسته است بر سکوی مقابل خانه ای. در حال و هوای خودش نی می زند و من می ایستم و گوش می کنم.


با خودم فکر می کنم او نمی تواند یک نوازنده ساده باشد، صوت نی چیز دیگری می گوید و از دلدادگی دیرین نوازنده با ساز خبر میدهد. پیش می روم. یک نی سُل به دست دارد و میکروفون کوچکی به سر نی متصل است.چهره اش پُر از مهربانی است.
علیرضا یساولی معروف به علیرضا اراکی نوازنده مهربان نی است که غروب روزهای تابستان، عطر نی‌اش مشام کوچه های شهر را معطر می کند. شاید او تنها کسی است که بدون داشتن حتی یک دندان که نقش بسیار مهمی در اجرای صدای نی دارد، نغمه دلکشی را به مردم ارزانی می کند. با او به بهانه دلنشینی صدای سازش به گفتگو نشستیم؛

*آقای یساولی نی نوازی را از چه زمانی شروع کردید؟ وقتی تازه شروع کردید چه استادانی داشتید؟
هیجده سال پیش یک روز در خانه مادربزرگم صوت خوش نی را از تلویزیون شنیدم و از همان زمان عاشق صدای این ساز شدم و با خود گفتم من باید به دنبال این ساز بروم. وقتی هنوز در استان مرکزی در اراک زندگی می کردم نزد استاد جواد کریمی رفتم و گفتم«خیلی دوست دارم نی یاد بگیرم» استاد کریمی معتقد بود نی یک ساز بادی الهی است که باید احترام زیادی برایش قائل شد و وقتی علاقه مرا به یادگیری این ساز دید مرا در کلاسش پذیرفت. حدود دو سه سال نزد او نُت کار کردم.سپس با استاد رضا ربیعی آشنا شدم که شاگرد مرحوم استاد کسایی بود . اراک شهری کوچک است و من در آنجا توانستم به وسیله ضبط سنتور، تنبک، دف و نی کارهای مختلفی انجام دهم تا اینکه با مداحان کاشان آشنا شدم و به خدمت افرادی چون حاج اسماعیل افکاری، حاج محمد سیاح رسیدم.


*زمانی که به تهران آمدید نزد کدام اساتید رفتید؟
در مراسم خاکسپاری مرحوم فرامرز پایور خدمت استاد شهرام ناظری و علیرضا افتخاری رسیدم. در همان مراسم بود که استاد محمد موسوی را دیدم.بسیار خوشحال شدم و به او گفتم« استاد آرزو داشتم شما را ببینم من به عشق صدای ساز شما، نی نواز شدم. » او از من خواست قطعه کوتاهی را بنوازم. گفتم نمی توانم و در این سطح نیستم ولی با اصرار ایشان و سایر اساتید قطعه ای را زدم. همه تعجب کردند که من بدون دندان چطور نی میزنم. همه استادان در آنجا به من گفتند اگر یک نی نواز دندان نداشته باشد حتما درمانده می شود که چطور نی بزند ولی تو می توانی بدون حتی یک دندان صدای خوبی از نی تولید کنی.
استاد بهروز الوندی پور هم که از استادان بنام نی است و من افتخار داشتم خدمتشان برسم درباره اینکه بدون دندان نی میزنم همین نظر را داشت و اینکه اگر نی نوازی دندانهایش را از دست بدهد حتما مجبور می شود دنبال کار دیگری برود چون بدون دندان واقعا سخت است.استاد الوندی پور به من لطف داشت و گفت که گاهی هنرجویانی قادرند تمام نت های هفت دستگاه را بنوازند اما صدای سازشان خشک است ولی صدای ساز من نرم است و شنونده احساس لذت می کند.
به استاد الوندی پور گفتم می خواهم سر کلاسهای شما بیایم. همسرم ناراحتی قلبی دارد. استاد الوندی پور از پذیرفتن من به خاطر همسرم امتناع کرد و گفت باید به اراک بروی و در خدمت همسرت باشی، و فقط می توانی ماهی یکبار در جلسات ما حضور داشته باشی. او بسیار انسان صفت و بزرگوار است.
من نمی دانم اساتید سر به سرم می گذارند یا نسبت به من لطف دارند ولی به اصطلاح خودشان اولین کسی هستم که بدون یک دندان با لثه خالی آن هم لثه ای که بر اثر دیابت صاف شده و تحلیل رفته عادی نیست نی می زنم.

*معمولا چه ساعاتی از روز با هنرتان به مردم خدمت می کنید؟
استادهای زیادی گفتند حیف است که من در کوچه خیابان نی میزنم اما من چاره ای ندارم صبح تا غروب میروم کارگری و فقط غروب ها نی نوازی می کنم؛ بیشتر وقتها اذان که گفته می شود و نماز را می خوانم میروم یکی دو ساعت در کوچه پس کوچه های شهر نی میزنم.


وقتی نی را تازه شروع کرده بودید چه مشکلاتی بر سر راه داشتید؟
هیجده سال پیش وقتی برای اولین بار با شنیدن صدای نی به آن علاقه مند شدم و به دنبال آن رفتم بعد از سه ماه خسته شدم و نی را کنار گذاشتم. اما دوباره با دیدن و شنیدن صدای نی در تعزیه به آن روی آوردم. در آن زمان تعزیه خوان معروفی در اراک بود که الان در قید حیات نیست به نام احمد اسماعیل زاده معروف به احمد بلبل؛دوست داشتم نی را یاد بگیرم و بروم پیش او و برایش نی بزنم. او تعزیه خوانی بود که همه را روی اصول می خواند یعنی آواز اصیل را به واسطه تعزیه بدون اینکه خارج بشود یا فالش بخواند اجرا می کرد و بسیار انسان بود و هدفش رضای خدا بود و هرگز برای پول کار نکرد.

*می دانیم که وجود دندان در نی نوازی بسیار مهم است. شما برای اجرای برخی گوشه ها و دستگاه ها بدون دندان اذیت نمی شوید؟
در نی نوازی همه اجزای دهان نقش خاص خود را دارند. من کلا از زبان بیشتر استفاده می کنم، زبان کارایی زیاد دارد مخصوصا وقتی بخواهی استاگاتو بزنی. اما با استفاده از لبایم نیز حجم هوا و صدای نی را کنترل می کنم.


*برای نی نوازی در سطح شهر مشکلی برایتان پیش نمی آید و کسی ممانعتی ایجاد نمی کند؟
تقریبا همیشه افرادی هستند که جلوی کار ما را می گیرند. برای مثال یکبار اعضای شماره ۱۳۷ (مدیریت شهری) مرا صدا کردند و گفتند بیا در مینی بوس یه قطعه برای ما اجرا کن.من برای آنها اجرا کردم ولی مرا برداشتند و به اسلامشهر بردند و توضیحشان این بود که گفتند متکدیان را جمع می کنیم، گفتم من متکی نیستم و دست جلوی کسی دراز نمی کنم،من فقط ساز می زنم و هرکس دوست داشته باشد خودش می آید انعام میدهد،آنها اجازه ندادند بروم و مرا به جایی بردند که پر از کارتن خواب و معتاد بود ؛ بازجویی کردند و من یک قطعه نی زدم. خودشان تعجب کردند و پیگیر شدند که ببینند چه کسی مرا دستگیر کرده، مامورها گفتند ما تر و خشک ر ا با هم جمع می کنیم. من آن موقع تازه به تهران آمده بودم. گفتند تو باید مجوز داشته باشی و بعد فهمیدم مجوز یعنی پول و منظرشان این بود که من باید پولی در جیب مامورها می گذاشتم که آنها مرا دستگیر نکنند.
گاهی هم در بهشت زهرا ما را برای مراسم دعوت می کنند و خود مجموعه بهشت زهرا هم از ما پول می‌گیرند و از ما می خواهند به دنبال مجوز برویم ولی وقتی به دنبال آن می رویم به ما مجوز نمیدهند. هرچقدر هم به این مسئله اعتراض کنیم صدایمان به جایی نمی رسد. کاش ماموران شهرداری، نوازنده های حرفه ای سطح شهر را که به درجه هنری رسیده اند به رسمیت بشناسند و اذیشان نکنند.


گفتگو: مریم خاکیان
عکس: امیرحسین غضنفری


کد خبر: 81873

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcgw797.ak9qu4prra.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com