به بهانه اکران «همهچی آرومه» ساخته «مصطفی منصوریار»؛
اقتباس یا کپی کاری
8 مرداد 1391 ساعت 13:31
مخاطبان سینما همیشه با خود فکر می کند که چرا فیلمسازان ما رابطه ای خوبی با ادبیات ندارند تا حداقل بتوانند با استفاده از قصه های ایرانی و احیانا خارجی دست به اقتباس از روی متون ادبی بزنند و فیلمی درخور توجه و مناسب بسازند.
این روزها در میان فیلم هایی با مضامین تاریخی، دفاع مقدس و اجتماعی فیلمی به ظاهر کمدی و طنز با نام«همهچی آرومه» به عنوان نخستین ساخته «مصطفی منصوریار» در حال اکران است. فیلمی کمدی که به شکل کاملا مبتدیانه و کلیشه ای ساخته شده و تا حدودی می توان از آن با عنوان کمدی فیلم فارسی نام برد و فیلم جزو فیلمهایی است که حوزه هنری حاضر نشده آن را در سینماهایش اکران کند و در چند روز گذشته نام فیلم هم که از ترانه معروفی گرفته شده مورد انتقاد خواننده این ترانه واقع شده است. به هرحال فیلم «همه چی آرومه» بازیگران نام آشنایی دارد ، علی صادقی، مجید صالحی، رضا داوود نژاد و جواد عزتی که اکثر این بازیگران را مخاطبان سینما وتلویزیون بارها در آثار کمدی تاکنون دیده اند و دراین فیلم هم شاهد بازیهای کلیشه ای و تکراری این بازیگران هستیم . فیلم تلاش می کند با استفاده از هر ترفندی مخاطب سینما را بخنداند و در این راه به توفیقی دست نمی یابد و به نظر می رسد سینمای ایران این روزها علاوه برآنکه باید نگران دخالت های بی جای برخی از ارگان هایی بی ربط به سینما در خصوص اکران عمومی فیلم ها باشد باید نگران فیلمسازانش نیز باشد که از سلیقه وعلایق مخاطب عقب نمانند و فیلم هایی نسازند که به آنها لقب شکست خورده ، نفروش و کلیشه ای بدهند .
برخی از کارگرانان و فیلمنامه نویسان سینمای ایران فکر می کنند که با هر اثری می توان مخاطب با هوش امروز سینما را فریب داد و به سینما کشاند. در صورتی که این گونه نیست. در سینمای ایران کارگردانان وتهیه کنندگانی بودند که درسال های گذشته با انبوهی از فیلم هایی که عمدتا کپی برابر اصل از فیلم هایی قبل از انقلاب و به اصلاح فیلم فارسی بودند انبوه مخاطبان سینما را به سالن های سینما بکشانند ودراین راه آنقدر زیاده روی کردند که مخاطبان دلزده و خسته از این همه تکرار، دیگر به دیدن این گونه فیلم ها نرفتند و ترجیح دادند به جای رفتن به سینما و حیف و میل کردن وقت و پول خود از فیلم هایی شبکه خانگی استفاده کنند و در دو سال گذشته می توان گفت تقریبا تولید و اکران برخی از این فیلم ها به پایان رسید. چون تهیه کنندگان این گونه فیلم های سطحی و کپی کاری شده وقتی دیدند فیلم هایی که می سازند مورد استقبال مخاطبان سینما قرار نمی گیرند ترجیح دادند وقت وانرژی خود را در حوزه دیگری مثل شبکه نمایش خانگی صرف کنند و باید در کمال ناامیدی گفت که این تهیه کنندگان امروز با ساخت فیلم های سطحی وکپی کاری شده و ضعیف ویدئویی در فرمت ۹۰ دقیقه ای در شبکه نمایش خانگی باعث دلزده گی مخاطب در شبکه نمایش خانگی نیز شدند . بعد از اینکه کپی کاری برخی از فیلمنامه نویسان و تهیه کنندگان ازفیلم های قبل از انقلاب گیشه خود را از دست داد و برخی از تهیه کنندگان تصمیم گرفتند که به کپی کاری و اقتباس از آثار غیر ایرانی بپردازند و تا بتوانند گیشه مناسبی برای فیلم های خود فراهم کنند.
امسال بعد از فیلم کمدی «خوابم میاد» به عنوان اولین ساخته «رضا عطاران» فیلم سینمایی «همه چی آرمه » هم به عنوان فیلمی کمدی اکران عمومی شده و فیلم به دلیل ساختارضعیف و سطحی که دارد تاکنون نتوانسته در سینماها گیشه مناسبی داشته باشد و این بدان معناست که تماشاگرایرانی می فهمد که با هر کپی کاری ولو از جنس خارجی نمی توان سرمخاطب را کلاه گذاشت.
فیلم داستان سه جوان است که می خواهند دو روز قبل از ازدواج دوستشان «ابی» با او به یک گردش مجردی بروند، ولی صبح روز بعد وقتی بیدار میشوند خود را در هتلی در جزیره کیش میبینند و لحظه به لحظه که میگذرد با اتفاقاتی روبهرو می شوند که شب قبل انجام دادهاند ولی هیچکدام را به یاد نمیآورند و تا به انتهای فیلم مدام مخاطب از خوداش می پرسد که چرا آنها هیچ چیزی را به یاد نمیآورند؟ اقتباس از روی متون و فیلم های خارجی و تبدیل کردن آن به متن و فیلمی ایرانی چیز بدی نیست . چون مخاطبان و منتقدان سینما همیشه مشکل بزرگ سینمای ایران را فیلمنامه میدانند و معتقدند که در برخی از فیلم ها شخصیتپردازیهای ضعیف، پایانهای سرهمبندی شده و منطق داستانی سست بزرگترین نقاط ضعف فیلمها به حساب می آیدند و مخاطب هم وقتی می بیند هر اثرسرهم بندی شده ای را باید در سالن سینما تماشا کند حق دارد احساس کند که به شعور، اندیشه و شخصیت اش توهین می شود و به سینما پشت کند. چون مخاطب سینما همیشه با خود فکر می کند که چرا فیلمسازان ما رابطه ای خوبی با ادبیات ندارند تا حداقل بتوانند با استفاده از قصه های ایرانی و احیانا خارجی دست به اقتباس از روی متون ادبی بزنند و فیلمی درخور توجه و مناسب بسازند چرا که اقتباس از روی آثار ادبی بزرگ می تواند جان تازه ای به سینمای ایران ببخشد. به با نگاهی به آثاری اقتباسی ساخته شده از روی فیلم ها و متون ادبی خارجی در طی این سال ها می توان فهمید که اقتباس و به خصوص اقتباس از روی متون خارجی چندان کار بدی نمی تواند برای سینمای ایران باشد. به عنوان نمونه می توان از فیلم هایی مانند: «اینجا بدون من» ساخته «بهرام توکلی» که اقتباس از نمایشنامه «باغ وحش شیشهای» نوشته «تنسی ویلیامز»، «عروسک فرنگی» ساخته «فرهاد صبا» اقتباس از داستانی به همین نام نوشته «آلبادسس پدس»،«ناخدا خورشید» ساخته «ناصر تقوایی» فیلم برداشتی آزاد از داستان «داشتن و نداشتن» نوشته «ارنست همینگوی» ، «آرامش در حضور دیگران» ساخته «ناصر تقوایی» اقتباس از رمان «غلامحسین ساعدی» ،«سارا» ساخته «داریوش مهرجویی» اقتباس از نمایشنامه «خانه عروسک» نوشته «هنریک ایبسن»،«پری» ساخته «داریوش مهرجویی» اقتباس از كتاب «فرانی و زویی» نوشته «جی.دی.سالینجر» ،«خواهران غریب» ساخته «كیومرث پوراحمد» اقتباس از كتاب «خواهران غریب» نوشته «اریش كستنر» و«شبهای روشن» ساخته «فرزاد موتمن» اقتباس از كتاب مشهور «شبهای سپید» نوشته «داستایوسكی» را نام برد که نمونه های موفق سینمای ایران درر اقتباس از روی متون و فیلم های خارجی بوده اند. این روزها فیلم سینمایی«همهچی آرومه» هم درژانر فیلمی کمدی به ظاهر اقتباسی از فیلم هالیوودی «خماری» ساخته شده و باید گفت برخلاف سازندگان فیلم که اعتقادی به این اقتباس ندارند اغلب سکانسهای این فیلم از روی این فیلم خارجی گپی و بازسازی و برخی از تصویرها هم تا حد ممکن مشابه بوده است. فیلم خماری در دو قسمت یکی در سال ۲۰۰۹ و دیگری در سال ۲۰۱۱ ساخته شده، کارگردانی هر دو قسمت آن برعهده «تاد فیلیپس» بوده و بازیگرانی چون:«برادلی کوپر»، «اِد هلمز» ، «زاک گالیفیاناکیس» و «جاستین بارثا» بازیگران اصلی هر دو قسمت آن بوده اند که کاراکترهای مشابه آنها را در «همه چی آرومه» مجید صالحی، علی صادقی، رضا داوودنژاد و جواد عزتی بازی می کنند. از آنجایی که همه چیز در سینمای ایران متفاوت از دیگر کشورهاست . در سینمای ما برخی کپی کاری ها و بازسازی ازروی فیلم های خارجی کاملا مطایق با قصه، نوع لباس و حتی بازی بازیگران اصلی به شکل کاملا تقلیدی و سطحی انجام می شود . درواقع در سینمای ما سالها است که تقلیدها از فیلمهای هالیوودی و بالیوودی باب میل برخی از تهیه کنندگان و کارگردانان شده است. اگر بخواهیم به کپی از فیلم های خارجی اشاره داشته باشیم می توانیم به فیلم هایی مانند «چپ دست»ساخته «آرش معیریان» و «دوخواهر»ساخته «محمد بانکی» اشاره کنیم که در طول سال های گذشته ساخته و اکران شدند وحتی فیلمی ضعیفی مثل «دوخواهر» توانست جزو سه فیلم پرفروش سال ۱۳۸۸ شود .
کد خبر: 44162
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcgxq9t.ak9t34prra.html