به گزارش هنرنیوز به نقل از مدیریت ارتباطات سی ودومین جشنواره فیلم فجر، داستان این فیلم درباره سربازی است که بعد از تماس تلفنی با منزل، متوجه می‌شود که داماد خانواده برای خواهرانش مشکل ایجاد کرده است. سراسیمه به خانه می رود، بدون این که اسلحه کشیک خودش را تحویل مسئولان بدهد. در خانه با داماد درگیر شده و ناخواسته با اسلحه به او شلیک می‌کند. ناگهان همه چیز تیره و تار می‌شود.

سعید سهیلی کارگردان این فیلم درباره ایده اولیه این کار توضیح داد:«ایده ابتدایی فیلم را از یک عکس گرفتم که جوانی یک کلاشینکف در دستش بود و دست یک دختر را در دست دیگری گرفته بود؛ بعد درباره این سوژه بحث های بیشتری کردیم و در نهایت فیلمنامه آن نوشته شد.»
او درباره پایان بندی فیلم توضیح داد:«برای هر فیلم می توان صد نوع پایان بندی در نظر گرفت. من حسم این بود وقتی عادل در زندگی فیزیکی نمی تواند به آن دست یابد در فاصله مرگ و زندگی به آن ها دست یابد. به هر حال پایان بندی سلیقه ای است.»

رضا عطاران همچنین درباره دیالوگ هایش گفت:«در همه کارها سعی می کنم که دیالوگ ها را برای خودم کنم. در این فیلم هم با کمک آقای سهیلی این اتفاق افتاده است.»

سهیلی درباره بازی عطاران دراین فیلم گفت:«عطاران از اول شرط کرده بود که اسمش در تیتراژ اول نیاید چرا قهرمان فیلم کس دیگری است این موضوع تا روز آخر ادامه داشت و من آن را جدی نمی گرفتم، اما در نهایت او امر کرد و من پذیرفتم. رضا عطاران یک غنیمت در سینمای ماست و من دست او را می بوسم.»
او همچنین درباره فیلمبرداری دوربین روی دست توضیح داد:«جاهایی لازم بود که دوربین روی دست باشد مثل صحنه بهشت زهرا، به نظرم دوربین با سه پایه معنا می یابد. خیلی علاقه نداشتم که بازی هایی با دوربین داشته باشم؛ بیشتر دوست داشتم که زاویه دید خودمان و تماشاچی مهم است.»
ناصر چشم آذر آهنگساز این فیلم در ادامه توضیح داد:«برای اولین بار که فیلم را دیدم ، شخصیت ها در این فیلم به هم گره خورده بودند. این چیزی بود که من را کمک می کرد با رعایت حال و هوای فیلم و درگیری ها و حادثه هایی که پیش می آید آهنگ را آماده کنم. کار را با مشورت اقای سهیلی آغاز و از همان جا شروع شد و بقیه در مسیر فیلم ساخته و پرداخته کردیم.»

هنر نیوز