به مناسبت زادروز ممیز پدر گرافیک ایران؛
مرتضی ممیز، مردی که زیاد می دانست!
4 شهريور 1391 ساعت 12:28
هفتمین زاد روز مرتضی ممیز پس از مرگش سپری می شود. همین موضوع بهانه ای برای مرور گوشه ای از فعالیت های پدر گرافیک ایران است.
بسیاری از ما تا کنون برای سفرهای داخلی و خارجی به آسمان سفر کردهایم و گهگاه با نشان عقابی بر روی لیوان چای مواجه شدهایم. شاید به مقتضای دوران و مشغلههای بیپایان هرگز طراح این نشانه را نیاندیشیده باشیم. نشانه این پرنده یا همان نشان آشنای هواپیمایی ماهان و صدها نشان و نماد دیگر از یادگارهاییاست که هرگز برای ما کهنه نمیشوند. نشان های او یادگارهایی است که از مرتضی ممیز هر روز و هر روز در دستان ما میگردد و گاه نام طراحش را هرگز نشنیدهایم.
مرتضی ممیز مردی که با اعتقاد دوستان و شاگردانش اهل مطالعه بود. نمادهای ملی و میهنی را خوب میشناخت وبا هنرهای روز دنیا آشنایی داشت.ممیز هنر اصیل را با آخرین طرفندهای یک طراح گرافیک پیوند می داد و در نتیجه اثری خلق میکرد که به راستی بداهه و نوظهور و ایرانی بود.
ممیز آنروز شاید از تلخی طعم سطحی نگری مردم کوچه و بازار رنج می برد. موضوعی که بهانه پیشنهاد او برای تأسیس رشته گرافیک در دانشگاه هنرهای زیبا بود. در سال ۱۳۴۸ پیشنهاد ایجاد رشته گرافیک را به دانشکده هنرهای زیبا داد و پس از آن با دشواری های ناشی از نبود اساتید و امکانات دست و پنجه نرم کرد تا امروز گرافیک ایران با گرافیک دهه گنجاه خیابان لاله زار تفاوت داشته باشد.
اکنون سالروز میلاد پدر گرافیک ایران در حالی سپری می شود که این پیرمرد دلسوز هفت سال است که در بین ما نیست. ممیز، مردی جدی و گاه ابوس. مهربان و دلسوز، و معلمی بینظیر. آنچه از لابه لای سخن شاگردانش به ذهن متبادر میگردد دلسوزی و سختگیری او به شاگردانش بود.
ممیز در شاخه های مختلف طراحی گرافیک تبحر کامل داشت. او به شکلی کمنظیر در دوران خود به طراحی جلد، نشانه، طراحی پوستر پرداخت و هر یک از این حِرف را تحول بخشید.
گرچه آن روزها چاپ در ایران به قدری مطلوب نبود که بتوان اثری در خور را به دست آورد؛ اما طراحیهای ممیز هم برای طراحی جلد نشریات مختلف و هم در تصویرسازیهای این مجلات تفاوتی بارز با آثار همعصر خود دارد.مرتضی ممیز مردی تیزهوش و جامع الاطراف بود و به خوبی از محدودیتها برای بهبود آثارش بهره میبرد.
او مجموعهای از تصویرسازیهای تکرنگ در نشریات و کتب مختلف دارد. این شیوه بهرهگیری او از تصویرسازی پیش از او سابقهای در ایران نداشت. تصویرسازیهای او برای «قرآن»، «شاهنامه»، و مجلاتی همچون «نگین»، «کتاب هفته»، «کیهان هفته»، «کاووش» و متقدمتر از همه برای نشریه «ایران آباد» انجام داده است؛ نشلنگر هوش این مرد فرزانه در بهرهگیری از محدودیت ها برای ارائه اثری در خور است.
از سویی تصویرگریهای او سرشار از فرمهای تازه است. این تازگی نه تنها در آن روزگار که در روزگار ما که تصویرسازی جایگاه خود را به خوبی یافته نیز آشکار است. آثار او هنوز پس از گذشت سه دهه از انتشارشان برای مخاطب جوان جذاب است. شاید برترین مثال از میان آثار تصویرگری مرتضی ممیز، تصاویر او برای «گیلگمش» کهنترین افسانه جهان باشد. مرتضی ممیز با نهایت هوش و ذکاوت چنان بداعتی در خلق تصاویر این اثر به کار برد که پس از گذشت دو دهه هنوز هم گیل گمش با تصاویر وی به چاپ میرسد.
ممیز در طراحی پوستر نیز ذهنیتی به خصوص داشت. خلاقیت او سبب میشد تا با محدودترین ابزار به بالاترین نتیجه برسد. همین موضوع سبب شد تا علیرغم مشکلات نشر در آن زمان آثار درخشان ممیز برای همنسلانش بسیار اثربخش باشد.
یکی دیگر از حیطه هایی که ممیز در آن خوب ظاهر شد؛ هنر مفهومی بود. برگزاری نمایشگاه هنر مفهومی در سال ۱۳۵۵بهانهای برای خلق اثر معروف مرتضی ممیز با نام «چاقوها» شد.
«چاقو» پس از آن همچون دستها و فلشهای مورد استفادهی او در کارهایش مورد استفاده قرار گرفت و به بخشی از هویت تصویری او بدل شد. این نشانه بعدها تا حدی در آثار او استفاده شد که تا به امروز نه در ایران که خارج از مرزهای ایران نیز یادآور مرتضی ممیز است. این اثر شاید به قدری اثرگذار بود که ممیز را به جامعه خویش و جامعه جهانی معرفی کرد و سبب شد تا نامش در خاطر بماند.
ممیز از آنچه داشت برای ارائه موضوعش بهره میگرفت. استفاده او از نقش دستش و یا ابزار طراحی اش حالا آثارش را دوست داشتنی تر کرده. امروز وقتی آثار او را مرور میکنیم به این حقیقت پی میبریم که ممیز به راستی مردی بود که زیاد می دانست!
کد خبر: 45260
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcgzx9t.ak9n34prra.html