شخصیتی جریانساز و خارج از تفکر سینمای غرب، قهرمان واقعی سینمای ایران است
خبرگزاری فارس , 14 ارديبهشت 1393 ساعت 10:50
حمید بهمنی گفت: با توجه به اینکه سینمای ایران سینمای نوپایی است، میشود گفت شاید قهرمان واقعی در سینمای ایران فقط در سینمایی که ارزشمند و از جنس ارزشی است تعریف میشود.
حمید بهمنی کارگردان سینما درباره دلایل کمرنگ شدن عنصر قهرمان در سینمای ایران گفت: اول باید قهرمان در سینمای ایران را تعریف کنیم اگر منظور از قهرمان، قهرمانی از جنس سینمای غرب است باید روی آن تامل کنیم. قهرمانی که از جنس وارداتی از سینمای غرب و یا شرق و یا هر جای دیگر باشد و ایرانیزه نشده باشد قابل بحث است. پس ابتدا باید ببینیم قهرمان از نظر سینمای ایران به ویژه سینمای بعد از انقلاب چه نوع قهرمانی است.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه سینمای ایران سینمای نوپایی است میشود گفت شاید قهرمان واقعی در سینمای ایران فقط در سینمایی که ارزشمند و از جنس ارزشی است تعریف میشود. مانند فیلمهای دفاع مقدس و فیلمهای دینی و فیلمهایی که با مفاهیم انسانی برگرفته شده از آئینها و اعتقادات که اوج آن را در «آژانس شیشهای» ، «از کرخه تا راین» و فیلمهایی مانند «م مثل مادر»از رسول ملاقلیپور دیدهایم وجود دارد.
او خاطر نشان کرد: به نظرم قهرمان در سینمای ایران قهرمانی است که سینمای ارزشمند، حیاتمند، جریانساز، سالم و خارج از تفکر سینمای غرب و یا سینمای وارداتی است. قهرمان واقعی است قهرمانی است که همراه مردم، با مردم و از دل مردم است، قهرمانی است که از میان مردم برخاسته و جریانی که در فیلم ایجاد میکند هماهنگ با مردم و تفکر مردم است و این مردم، مردم ایران هستند.
کارگردان فیلم... در ادامه اظهار داشت: بعضی از قهرمانان فیلمها مخصوصا فیلمهایی که در یک دهه اخیر ساخته شده است شبیه به قهرمانان غربی هستند، به خصوص فیلمهایی که سیاهنمایی دارندو جنس جشنواره پسند هستند و از جنس قصههایی هستند که به سبک زندگی آرمانی-اعتقادی ما نزدیک نیستند.
وی در ادامه گفت: برخی از فیلمهای خوب ما چند قهرمان دارد مانند فیلمهای دفاع مقدس و در فیلمهایی که مفاهیم ارزشی دارند به وفور مشهود است. در فیلم ملک سلیمان قهرمان واقعی آن حضرت سلیمان است اما وقتی دقت کنیم میبینیم قهرمانهای دیگری اطراف او حضور دارند که یارانش هستند، در برخی سریالهای خوب ما مانند مختارنامه میبینیم یک سری قهرمانهای دیگری هم حضور دارند که جان خود را فدای اعتقاد و ایمان میکنند. اما قهرمانهای وارداتی معمولا قانون سرشان نمیشود و خود قانون اجرا میکنند و برای خود حق تصرف قائل هستند و میتوانند در هر چیزی تصرف کنند. برای نمونه قهرمان در سینمای غرب خود مرکز قانون و یا فرا قانون است میتواند قاعده جمعیتی را طوری به هم بزند و ماجرایی طراحی کند که قانون آن کشور هم از انجام آن عاجز است و یا فیلمهایی که درباره سرقت یا دزدی است و قهرمان همان دزد است و از دست پلیس هم فرار میکند.
او ادامه داد: برخی قهرمانها هم که در سینمای غرب هستند قهرمانهای آرمانگرایانه و یا آخر زمانی با تفکر و اندیشه صهیونیستی و نگاه امپریالیستی طراحی شده است مانند مرد عنکبوتی، بتمن، سوپرمن و امثال آنها، اینها قهرمانهای خیالی هستند که به خاطر عدم وجود قهرمان واقعی در تفکر و ادبیات غرب شکل گرفته اما قهرمان در تفکر و اندیشه شرق به خصوص ایران و تفکر اسلامی قهرمانانی از جنس مردم هستند و تفکر و احساس مردم را به خوبی لمس کرده که همانها را در فیلم میبینیم.
این کارگردان سینما ادامه داد: مابقی قهرمانها که در بعضی از فیلمها میبینیم ادا و اصول است، آنهایی که نگاه لمپنیسم وابسته به سینمای قبل از انقلاب دارند، قهرمانهای بیهویتی هستند که ظاهری مصلحانه دارند و درون خودشان پر از ویرانی است، و این عدم نگاه مصلحانه در فیلم باعث میشود که ما از فرهنگ جاری بعد از انقلاب فاصله بگیریم.
او گفت: در بررسی فیلمهای قبل از انقلاب میبینیم قهرمانان آن فیلمها از جامعه گریز داشتهاند و از محیط اجتماعی خود فرار میکردند و همیشه گوشهگیر و عزلتگرا بودند.
بهمنی یادآور شد: یکی از دلایلی که سینمای ایران با عنوان سینمای پاک در دنیا مطرح شده است همان نوع قهرمانی است که برای اولین بار مطرح شده، مثلا در فیلمهای «بچههای آسمان» قهرمان یک کودک است که تلاش میکند شرایطی به وجود بیاورد تا بر فقری که بر او حاکم شده غلبه کند و بیننده با تفکر او کاملا نزدیک میشود.
وی با اشاره به فیلم «آژانس شیشهای» گفت: در این فیلم شخصیت «حاجکاظم» بلافاصله و بدون استثنا به عنوان یک اسطوره با تمام جزئیات شکل میگیرد دلیل آن این است که حاجکاظم با یک زمینه تفکر، و اندیشه دینی و برخواسته از مفاهیم ناب انقلاب که همان دفاع مقدس است شکل گرفته است اما برخی قهرمانها دست دو و دست سوماند که برخواسته از تفکر و اندیشه غرب و وادادگی به سینمای غرب شکل گرفتهاند و مثل حباب بزرگ میشوند و در مرحلهای از هم میپاشند و هیچوقت ماندگار نیستند.
او درباره این که چرا بعضی از فیلمهای ما به این سمت نمی روند گفت: بخش زیادی از آن شیفتگی و وادادگی برای در نوردیدن سینمای غرب و رسیدن به چند جشنواره دست سوم و چهارم است که جایزه بگیرند.
وی ادامه داد: البته فیلمهای خوبی هم هستند مانند «ناخدا خورشید» از ناصر تقوایی و چند فیلم دیگر که قهرمانهای خوبی دارند اما قهرمان واقعی همانهایی هستند که اتکای آنها به فرهنگ بعد از انقلاب است.
او همچنین به تفاوت این جنس از قهرمان با قهرمان فیلمهای جشنواره پسند اشاره کرد و گفت این دو را با هم اشتباه نگیرید بعضی از قهرمانهای فیلمهای جشنوارهپسند کاملا بیهویتند نگاه سکولار دارند و تلخنگر هستند. در فضای سیاه و سفید و نزدیک به خاکستری حرکت میکنند و هیچگاه موضع خود را مشخص نمیکنند همینها معلوم میکنند که قهرمانهای ما به غیر از قهرمانهای ارزشی مسئلهدار هستند.
بهمنی درباره اینکه چرا این جنس از قهرمان کم شده است گفت: غیر از سینمای اندیشمند و ارزشمند بخش زیادی از سینمای ما در برابر تفکر و اندیشه غرب واداده است. یعنی کپیهای ناشیانه از فیلمهای دست اول، دوم و سوم غربی اجرا شده است.
او همچنین گفت:سال گذشته چند فیلم دیدم که غیر چند فیلم ارزشی مانند «شیار ۱۴۳» که در آن شخصیت مادر به عنوان قهرمان واقعی است یا شخصیتی مثل چمران قهرمان دیگری از این جنس نداشتیم.
کد خبر: 71270
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcgzx9u.ak9qu4prra.html