«یوزپلنگ» لوکارنو، «شیرطلایی» ونیز، «خرس» برلین، «خروس طلایی» چین، «اسب طلای» تایوان، و حالا سیمرغ ایرانی از جمله نمادهایی هستند که در جشنواره های مختلف نشان از هویت فرهنگی قوم و ملت برگزار کننده شده اند.
اما سیمرغ ایرانی که نمادی از فرهنگ باستانی و سنتهای فکری و معرفتی ماست، امروز دستخوش بازیهایی است که نه در خورشان نام کشور است و نه در خورشان فرهنگ ایران.
قضیه از این قرار است که یکی از تغییرات خوب جشنواره در دورههای پیش شکل بخشی و حجم دادن به سیمرغ جشنواره فیلم فجر بود. ابراهیم حقیقی، گرافیست و طراح سیمرغ جشنواره فیلم فجر که نامی آشنا در این حوزه است در اظهار نظری با یکی از خبرگزاریها از این گلایه داشت که سازندگان تندیس جشنواره سال گذشته، در کشور چک، آنگونه که باید این کار را نساختهاند و اثر در شکل اجرا (و البته نه طراحی که طبیعتاً کار استاد حقیقی همیشه منحصر به فرد بوده است) بیش از آنکه شبیه «سیمرغ» باشد شبیه «خروس» است؛ اما فارغ از اینکه این کار در کجا و چگونه انجام شد و البته نتیجهاش به نظر طراح نزدیک باشد یا نه؛ باید به این نکته توجه کرد که چه کسی و در دوران مدیریت چه فردی لزوم این موضوع احساس شد که شکل سیمرغ باید تغییر کند و به شکل حجمی در آید و امروز چرا با توجه به نظر ابراهیم حقیقی همین سازندگان داخل طرح این هنرمند را نمیسازند.
تندیس دوره پیش
حقیقی در یکی از گفتگوهایش در ماه گذشته گفته بود که: «سال پیش تندیسها به هنرمندی در کشور چک سفارش داده شد. من در سفری به آنجا این هنرمند را یافتم و با وی صحبت کردم ولی برای بررسی ساخت نمونه نتوانستم به کشور چک بروم. امسال با همکاری علیرضا رضاداد دبیر سی و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر طرح اصلی سیمرغ را بازیابی کردم و قرار است که هنرمندان ایرانی این تندیسها را بسازند. طرح جدید هم بر مبنای همان سیمرغ است ولی اینکه انتظار داشته باشیم که سیمرغ را بتوان تجسم عینی داد غلط است زیرا سیمرغ یک افسانه و یک مفهوم است و مفهوم ماهیت عینی ندارد. سیمرغ یک مرغ نیست که حجم داشته باشد ولی به هرحال طرح را دوباره بازیابی کردم تا به حجم نزدیک شود».
حقیقی در پایان سخنانش گفته بود که «سال قبل هم گفتم که این کار بررسی زیاد میخواهد. بلورسازان بزرگ کشور چک نیز اذعان کردند که نمیتوان به راحتی این حجم را بلورین کرد ولی دبیر جشنواره سال قبل اصرار داشت که این کار در زمانی بعید و کم ساخته شود که آن طرح ناخوشایند اجرایی شد».
اما اتفاقی که امروز افتاده است نه آن چیزی است که ابراهیم حقیقی از توافقش با علیرضا رضا داد خبر داده بود و نه خبری از نگاه حجمی به سیمرغ است.
تندیس این دوره از جشنواره
امروز علیرضا رضاداد در نشست خبری خود در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه آیا شکل سیمرغ جشنواره پس از تغییرات مکرر بالاخره ثابت خواهد ماند یا خیر، گفت: «اگر نفرات بعدی شکل آن را تغییر ندهند، به طور طبیعی سیمرغ هم تغییر نخواهد کرد. البته به اعتقاد من هر تغییری بد نیست، من نمیگویم تغییر شتابزده امری پسندیدهای است اما باید همه توجه داشته باشیم که باید به سمت تغییر برویم و مقاومت به سمت تغییر همانقدر میتواند بد باشد که تغییر شتابزده بد است».
این سخنان رضاداد به چه معناست؟ «نمیگویم تغییر شتابزده امری پسندیدهای است» یعنی چه؟ یعنی کاری که شما کردهاید شتابزده نیست؟ «باید به سمت تغییر برویم»!؛ یعنی چه؟ یعنی الان شما به سمت تغییر رفتهاید یا در برابر آن مقاومت کردهاید که در پاسخ فرمودهاید که «مقاومت به سمت تغییر همانقدر میتواند بد باشد که تغییر شتابزده بد است»!
چرا آقای رضاداد صراحتاً اعلام نمیکنند که برنامه ایشان حتی در سازمان سینمایی هم این است که تمام کارهای جواد شمقدری را حتی اگر اعتقاد به این دارند که کار ماندگار و مهمی است کوچک شمرده و از بین ببرند؛ آنها دارند همان کاری را میکنند که ادعا میکردند دولت پیش بر سرشان آورده است.