نگاهی به نمایش «مردی برای تمام فصول»؛
نمایش خیلی معمولی با آدمهای غیر معمولی
3 آذر 1393 ساعت 9:58
نمایش «مردی برای تمام فصول» که این روزها بازار داغ فروش بلیط را سپری میکند نمایش قابل قبولی است اما در آن اتفاق خاص و هنری را شاهد نیستیم. جمع شدن بازیگران حرفهای زیر پرچم کارگردانی که در سینما صاحب نام است در تئاتر نتوانسته توقع مخاطب را برای دیدن یک نمایش خاص دارای خلاقیت برآورده نماید. این نمایش زیادی معمولی است.
نمایش «مردی برای تمام فصول» که در تالار وحدت این روزها بازار داغی برای خودش به راه انداخته است و علاقه مندان به تئاتر را به سوی خود جذب میکند. این نمایش داستان سر توماس مور، فیلسوف و سیاستمدار شهیر انگلیسی است که در موضعگیری هانری هشتم در برابر کلیسای واتیکان و شخص پاپ، حول دخالت نهاد مذهب در امور سیاسی، است که موضع ویژهای را اتخاذ میکند. توماس مور سکوت پیشه میکند و حاضر نمیشود نسبت به تغییرات شاه در قانون اساسی سوگند یاد کند. او که مورد کینه و غضب اطرافیان شاه است، به مرور زمان موقعیت خود را از دست میدهد و در نهایت سرش را به تبر جلاد میسپارند و مور چون هر فیلسوف سقراط منشی پای هدف خود میایستد.
در این نمایش بازیگرانی همچون رضا کیانیان، سیامک صفری، سهیلا رضوی، فرزین صابونی، هدایت هاشمی، احمد ساعتچیان، امیررضا دلاوری، بهناز جعفری، -علیرضا آرا، رضا مولایی، محمدرضا مالکی و بهمن فرمان آرا با همراهی کتایون ارسنجانی، ماهان خورشیدی، مسعود صفری، محمد حقشناس، محمدعلی امیدبخش، ملینا بنی اسدی ایفای نقش میکنند.
رضا کیانیان که تقریباً جزو بازیگران ثابت آثار بهمن فرمان آرا در طی چند سال اخیر شده است در نقش اصلی این نمایش نامه یعنی «سر توماس» بازی میکند. متاسفانه بعد از مدتها باید بگوییم شاهد بازی از رضا کیانیان هستیم که گرما و جاذبه همیشگی که در ایفای نقشهایش بوده است را ندارد. رضاکیانیان بازیگر خلاقی است که همیشه با خود مواردی را به کاراکتر اضافه میکند و همچنان که خودش در کتابهایش اشاره داشته عصای معجزه گر یک بازیگر بداههپردازی است، اما در اینجا سیامک صفری تلاش دارد با بداهه خودنمایی کند و همه را متوجه و معطوف به کاراکتر خود گرداند این شرایط در بازی اوی به خوبی قابل مشاهده است. رضاکیانیان را باید رفته رفته و به آرامی در نمایش دید و با او همراه شد و کمی زمان میبرد تا جذبش شوید.
سیامک صفری حرکات و بازیهای منحصر به فرد خود را همیشه به همراه دارد که بخشی از آنها را میتوان به عنوان مولفههای وی پذیرفت اما باید قبول کرد که برخی از حرکات وی با توجه به تعداد آثاری که از آن دیدهایم دیگر در کاراکترهایی که بازی می کند به تکرار کشیده شده است. سخن گفتن او با تماشاگر در این نمایش باعث فاصله گذاری معروف در تئاتر که توسط «برتولت برشت» به وجود آمده می شود.
احمد ساعتچیان با بازی خوب و البته بسیار معمولی در این نمایش حضور دارد. متاسفانه بازی که جذابیت و کششی در آن وجود ندارد فقط همه چیز درست اجرا میشود و غلط نیست. ساعتچیان با توجه به مدت زمانی که بر روی صحنه به نسبت سایر کاراکترها وجود داشته نتوانسته است خود را در ذهن تماشاگر به جا بگذراد. قطعاً کاراکتری که وی در آن ایفای نقش کرد یکی از آنهایی نیست که مخاطب بعد از خروج از سالن یادی از آن کند و نکتهای را از وی به خاطر بسپارد.
دقیقاً در نقطه مقابل او امیر رضا دلاوری با اینکه در نقش هنری هشتم در مدت زمان بسیار کوتاهی به روی صحنه میآید توانسته ویژگیهایی کلی از آن نقش را در ذهن ما به جا بگذارد و سر به هوایی و خودخواهی او را نیز به درستی به نمایش گذاشته است. ساده لوحی و بازیگوشی که او در فیزیک خودش حفظ کرده بود در راستای کاراکتر و نمایش حق مطلب را ادا میکرد.
بهناز جعفری نیز در حد قابل قبولی در این نمایش حضور داشت اما یکی از انتقادهایی که به وی نه تنها در مورد این نمایش وارد است بلکه در اغلب کارهایش وجود دارد این است که او همه کاراکترهایش را به یک اندازه خوب و تقریباً یک جور بازی میکند تفاوت فاحشی بین نقشهایی که وی در آنها بازی میکند به وجود نمیآید. او معمولی و خوب است همین.
بازی بهمن فرمان آرا پازلی جدا از این نمایش است نه به این معنی که وی به روی صحنه بد یا خوب حضور داشته است بلکه پیش از آن باید به این نکته اشاره داشت که جنس بازی او و نوع گویش و گفتن دیالوگها از زبان فرمان آرا و همچنین آهنگ و آکسیونهایی که به کار میبرد بسیار با سایر بازیگران و مجموعه نمایش تفاوت دارد خیلی ساده و خودمانی و در برخی مواقع خیلی ایرانی بود برعکس تیپ و ظاهر این کارگردان صاحب نام ایرانی در سینما که با کلاه خاصش او را از این فضا دور کرده است. این که صحنه بازی فرمان آرا پازلی جدا از نمایش است یک بحث است، تسلط نداشتن به نقش و حتی دیالوگها بحث دیگری است که میتوان به آن نیز اشاره کرد.
میزانسنهایی وجود داشت که بسیار چشمگیر بود البته از این جهت که توجه ما را به این نکته جلب میکرد که گویا به بازیگران دیکته شده که دقیقاًٌ در کجا بروند. حرکات در آوانسن و رفت و آمدهای جلوی صحنه نوع بازی بازیگران مخصوصاً در ابتدای نمایش بسیار مبتدیانه بود یا این که این گونه اجرا میشد.
بازی با نورها و رنگ و مفهومی که از آنها در صحنههای مختلف استفاده شده بود بسیار به کیفیت و حس نمایش کمک میکرد. نورپردازی صحنه آخر، استفاده درست از عمق صحنه و مه فضای زیبایی را شکل داد که پایان نمایش را برای تماشاگر دلنشین و هیجان انگیز میکرد.
ما در مجموع شاهد نمایشی بودیم که از کیفیت و استاندارد خوب و معمولی برخوردار بوده است اتفاق خاص و به خصوصی را با توجه به بازیگران صاحب نامی که در این نمایش حضور دارند شاهد نیستیم بازیهای ویژهای را نمیبینیم. توقعی که از بهمن فرمان آرا به عنوان یک کارگردان حرفهای البته فقط در سینما داریم در صحنه تئاتر برآورده نمی شود. شاهد یک کارگردانی ویژه نیستیم. همه چیز معمولی است اما با آدمهای غیر معمولی.
کد خبر: 76726
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdch-qnq.23n-idftt2.html
هنر نیوز
http://www.honarnews.com