حمید بهمنی در گفتگو با هنرنیوز؛
زندگی فردوسی جای کار بسیاری دارد
30 ارديبهشت 1391 ساعت 19:25
حمید بهمنی گفت: فردوسی شخصیتی است که جای کار بسیار دارد و اثر فاخری درباره او میتوان تولید کرد که در این مورد کم کاری شده است همچنین در مورد مولانا هم اثری کوتاه ساخته شده که باز کیفیت پایینی داشته و حتی ارتباط بین مولانا و شمس نیز جای کار بسیار دارد.
در حوزه سینما و تلویزیون، مجموعههایی درباره مفاخر ادبی، تاریخی، فرهنگی، علمی، ایران تولید شده است، که در شناخت نسل امروز از اندیشههای نیاکان بسیار موثر بودهاند، در این باب با آقای حمید بهمنی کارگردان به گفتگو مینشینیم.
نظرتان درباره ساخت مجموعههای علمی، ادبی، تاریخی چیست؟
با رخدادهایی که در دنیا در حال شکلگیری است و با توجه به در دسترس بودن خبرها، احتمال اینکه تحریف و دروغپردازی در آن شکل بگیرد، زیاد است. بهترین شکل آن است که هنرمندان وارد عرصه شوند و با توجه به واقعیتی که در حقیقت شخصیتهای تاریخی و... بودهاند، طراحی و شخصیتپردازی کنند. مثلاً در حوزه تئاتر، موسیقی حتی در شکل مجسمه و نقاشی و انواع هنرهایی که موجود است. حال اگر این تاریخ به شکل جدید بیان نشود شاید کمتر از ۴ دهه دیگر کسی از آنها اطلاعی نداشته باشد.
کارهایی که در سالهای اخیر انجام شده در حوزه سینما و تلویزیون به طور متوسط خوب بوده مثل غیاثالدین جمشید کاشانی، بوعلی سینا، مختار و... فیلمهای تاریخی، که هر دو جنبه تاریخی و دینی را شامل میشود.
به نظر شما تا چه اندازه آثار تولید شده موفق بوده است؟
جنس موفق بودن یا نبودن آثار خیلی مهم نیست. مهم این است که آثار تولید شوند و نسلی که خودش تشنه عوامل و شخصیتهای تاریخی است مفهوم آن را بیابد وقتی هنر از دیدگاههای صحیح هنرمندانه شکل بگیرد، مخاطب مفهوم درست آن را پیدا میکند ولی اگر به شکل سفارشی، اثری تولید شود حتماً مخاطب خود را از دست خواهد داد.
از لحاظ آسیبشناسی، در فیلمهایی که هزینه بسیار بالایی را به خود اختصاص میدهند، مثل آثار تاریخی، (چه از لحاظ فیلم و چه از لحاظ شخصیت)، مشاهده میشود بین اثر تولید شده و آنچه در ذهن ما بوده است، تفاوت فاحشی وجود دارد. به طور مثال شخصیت شهریار که از همه لحاظ شخصیت بلندآوازهای بوده است ولی سریال ساخته شده از این شخصیت اثر فاخری نیست.
چرا آثار تولیدشده از نظر محتوا و کیفیت در سطح پایینی است؟
همه مشکلات، در جنس فیلمنامه است که باید به شکل صحیح انجام گیرد مانند فیلمهای اخیر درباره دوران مشروطه و یا قبل از انقلاب که هزینه بسیار بالایی داشته ولی جوابگوی نیاز مخاطب نبوده است. تلاش بسیار شده است ولی نتیجه خوب نبوده و این به دلیل عدم تحقیق کافی و عدم تسلط کارگردان بر ابزار و همچنین عدم استفاده از ابزار درست است. همچنین اینکه در آثار تولید شده بخشی از اجزاء درست و بخشی دیگر غلط میباشد و این موجب آسیب دیدن اثر میشود. به طور مثال فیلم حضرت ابراهیم (ع) که موضوع داستان، ایمان ابراهیم (ع) است و در آن آزمایش بزرگی انجام میشده انتظارات از این فیلم را خیلی بالا می برد ولی فیلم در سادهترین، سطحیترین و نازلترین شکل ممکن پخش میشود که با شخصیت اصلی اثر سازگار نیست.
انگار صدا و سیما برنامه منسجمی در ساخت آثار از زندگی شخصیت های علمی و فرهنگی ندارد، دلیل آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من، دلیل آن شتاب در تولید است. اینکه فیلمی ساخته شود حال تحت هر شرایطی و با هرگونه امکاناتی، و آن چیزی که در این میان در نظر گرفته نمیشود ذهن و تصور مخاطب از گذشتههاست که ترمیم آن بسیار مشکل است و هنرمند باید دقت بالایی داشته باشد.
در مقابل آثار خوبی مثل فیلم امام علی(ع)، مختار، یوسف پیامبر، غیاثالدین جمشید کاشانی، آثار بسیار فاخری بودهاند. تهیهکننده و کارگردانهای خوبی داشتهاند که با مسئولیت بالایی کار کردهاند و عوامل بکار گرفته شده بسیار خوب بودهاند و تأثیر آن در جامعه هم فوقالعاده زیاد است. من تلاش همکاران را زیر سوال نمیبرم ولی حیف است در این مرحله مشکلات تولید و فیلمنامهای، و اجرایی کار را قبل از تولید حل نکنند. آنها بهتر است قبل از تولید درباره یک شخصیت فاخر درباره سطح کیفیت اثر تصمیمگیری کنند که مجموعههایی با سطح پایین تولید نکنند.
مجموعههایی درباره شخصیتهایی مانند «مطهری» یا «شهید بابایی» در سریال شوق پرواز، که این آثار حتماً باید با حوصله و دقت بالا تولید شوند مخصوصاً از طرف هنرمند و کارگردان، و همه عوامل تولید یک اثر. آنها میتوانند اینگونه فکر کنند این یک آزمایش تاریخی است و به آنها اجازه داده شده ذهنیات هنری خود را با یک شخصیت یا اثر به منصه ظهور برسانند.
ما در حال حاضر هم از نظر کمی و هم کیفی دچار مشکل هستیم ما آزمون و خطا را طی کردهایم و به مرحلهای رسیدهایم که باید با دقت بیشتری کار کنیم و در حال حاضر ساخت آثار ما جنبه آزمایشی یا یادگیری ندارند بلکه باید بدانیم فیلم خوب بسیار تأثیرگذار است و باید از این موقعیت، استفاده لازم را ببریم.
به نظر شما مهمترین بخش برای تولید یک اثر خوب چه بخشی است؟
به نظر من، فیلمنامه مهمترین بخش است. اگر ما یک فیلمنامه خوب داشته باشیم، یک کارگردان متوسط هم فیلم را نجات میدهد ولی اگر کارگردانی خوب و فیلمنامه ضعیفی داشته باشیم اثر خوبی هم تولید نخواهد شد. بنابراین بخش پژوهش، تحقیق و نگارش فیلمنامه مهمترین بخش یک اثر است.
ما باید با تحقیق درباره اساتید بزرگ، قدم به قدم به آنها نزدیک شویم تا بتوانیم اثر فاخری درباره شخصیت آنها تولید کنیم (مانند مختارنامه که اساتید بزرگی پشتیبان این اثر بودهاند) در حال حاضر ما اساتید بزرگی داریم که بزرگان علم و شخصیت ما هستند و این ما هستیم که باید با پیگیری و تحقیقات آنها را شناسایی کنیم.
نظر شما در حوزه بزرگان فرهنگ و اندیشه ما که میتواند در این زمینه تولید شود چیست؟ و درباره چه شخصیتهایی میتوانسته اثری تولید شود که نشده است؟
شخصیتها را میتوان به چند حوزه تقسیمبندی کرد: یکی در حوزه علمای دینی که زندگی بسیار دراماتیکی دارند و شخصیتهای بزرگ دینی از طریق مستند در حال بیان شدن هستند و این مستندات (مثل میرزای شیرازی) بسیار خوب کار شده است.
حوزه دیگر هنر است (معماری، نقاشی، تصویرگری، موسیقی و...) که شامل شخصیتهای بزرگی میشود که در این میان، یک اثر تولید شد و آن هم شهریار بود که از کیفیت پایینی برخوردار بود و جای کار بسیار داشت.
دیگری در حوزه شهدا است که به نظر من اولیترین بخش، شهدا هستند چون کسانی بودند که به نسل امروزین ما بسیار نزدیکند (کتاب پایی که بر جا ماند، قصه یک جانباز اسیر است) یا کتاب معروف دا، که جای کار بسیاری دارند نیز از این قبیل آثار هستند.
فردوسی نیز شخصیتی است که جای کار بسیار دارد و اثر فاخری درباره او میتوان تولید کرد که در این مورد کم کاری شده است همچنین در مورد مولانا هم اثری کوتاه ساخته شده که باز کیفیت پایینی داشته و حتی ارتباط بین مولانا و شمس نیز جای کار بسیار دارد.
مواردی هم وجود دارد که کار انجام میشود ولی فیلمنامه و دیگر اجزای یک اثر بایگانی میشود و از اثر حمایت نمیشود. در هر دوره این دولت است که باید بخشی از بودجه خود را صرف تولید آثار فاخر علمی، ادبی، تاریخی کند و بدنه جامعه را بیمه فرهنگی کند.
اثر تولید مجموعههای ادبی، علمی، تاریخی بر روی جامعه تا چه اندازه است؟
با تولید این آثار افق روشنی برای جامعه آشکار میشود. ما از لحاظ فرهنگی بسیار غنی هستیم و با تولید آثاری از این قبیل جامعه را بیمه فرهنگی میکنیم (همانطور که شعر سعدی برروی سر در سازمان ملل نوشته شده است) تولید آثار فرهنگی باعث بیداری افکار مردم ما میشود و اینکار نیاز به یک همت عالی دارد.
چرا تولید اینگونه مجموعهها موفق نبوده است؟
وقتی آسیبشناسی به درستی انجام نمیشود یا شرایط سنجش موضوع مساعد نیست و داستانی را به یکباره وارد بازار میکنیم آثار موفق نیز نخواهیم داشت. اگر طراحی و عوامل زمینهای ما خوب باشد، مطمئناً آثار فاخری هم خواهیم داشت.
تولید اینگونه آثار چقدر فرهنگ آینده ما را جهتدهی میکند و بر روی ذهنیت جوانهای امروزی چه تأثیری دارد؟
اگر ما ریشههای خود را با تجرید از گذشته محکم کنیم خودبخود ریشههای محکم و استواری در آینده نیز خواهیم داشت، آثار فاخر باید در حال حاضر ساخته شوند چون اکنون جامعه به آثار فرهنگی نیاز دارد و طراحی درست موجب ایدهآل شدن شرایط زندگی و فرهنگی جامعه میشود.
فرهنگ و سیاست ما چه رابطهای میتوانند با هم داشته باشند؟
کشور ما در حال حاضر کشوری سیاسی است و همه چیز از طریق سیاسی سنجیده میشود ما باید دین را در کنار سیاست قرار دهیم و از کنار سیاست، هنر هم میتواند شکل بگیرد. (مثل فیلم قلادههای طلا که نکتهسنجی بالایی داشت و شاید تا مدتها چنین اثری تولید نشود)
ما هزینههای هنگفتی صرف فیلمهای ابتدایی و با کیفیت پایین میکنیم که با مدیریت بسیار خوب میتوان هزینهها را برای شخصیتها و مفاخر صرف کنند. حتی میتوان بودجهها را به هر استان اختصاص داد و استان با مدیریت خود دست به تولید اثری درباره مفاخر خود بزنند پس مدیریت صحیح، لازمه کار است.
هنرمند باید نکتهسنجی و درک شرایط خود را نیز فعال کند. سیاست ما باید از آثار فرهنگی حمایت کند و به گونهای شرایط را فراهم کند که تولیدات ملی در حوزه فرهنگی ما، امکان تولید شدن داشته باشند. اثری مثل زکریای رازی که ساخت بسیار ابتدایی دارد در حالی که ما موضوع زیاد داریم و آثار زیادی میتوانیم تولید کنیم و این نیاز به برنامهریزی و مدیریت صحیح دارد.
کد خبر: 41058
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdch6vnk.23nzmdftt2.html