حاشیه ای بر نمایشگاه های هنر انتزاعی؛
هنر معاصر، انعکاس رنج های انسان معاصر است
9 مرداد 1391 ساعت 11:47
این روزها نمایشگاه های پر تعدادی از آثار مدرن برگزار می شود. به همین سب در یادداشتی کوتاه به هنر معاصر نگاهی دوباره می افکنیم.
نگاه تازه به هنر را که این روزها نقل محافل هنری شده است؛ شاید بتوان به نوعی کج روی در سیر هنر مدرن ایران دانست. هنری که تازه به دوران رسیده های هنر آن را پست مدرن می نامند در واقع نوعی سورئالیسم بی پایه و اساس است که نمی توان آن را به وضوح یک سبک هنری دانست. در واقع این موضوع وابسته به هر باور و هر اعتقاد و نژادی که هست، مثل سیلی است که بنیان های هنر معاصر را دستخوش دگرگونی کرده و از آن به جز اندکی، جز ویرانه باقی نگذاشته.
آن چه امروز به عنوان پست مدرن؛ مدرن و یا هر سبک و سیاق دیگر می بایست در بستر زمانی و مکانی خود بررسی گردد؛ تا بتوان بر آن مهر صحت یا رد زد. از سوی دیگر برای ورود به هر یک از این سبک و سیاق های رایج در هنر غرب لازم است تا با زمینه هایی آشنا شد که در غرب سبب پدید آمدن این رشته ها شده اند.
متأسفانه در میان هنرمندان تازه به دوران رسیده و کم تجربه ای که هنر ایران را هم به خوبی نمی شناسند و هنوز هیچ توان اجرایی در حوزه واقع گرایی ندارند به یکباره دست به انتزاع می زنند و اثری خلق می کنند که نه تنها از سویی هیچ نسبتی با هنر انتزاعی ندارد ، شباهتی نیز با هنر سنتی و ملی ندارد.
این ملغمه ای که هر روز به شکل و رنگ و لعاب تازه ای در نمایشگاه ها و گالری ها به نمایش در می آید و بسیاری از دلالان و خریداران اثر هنری آن را به عنوان هنر مدرن خریداری می کنند؛ تنها نشخوار فرم های هنر غربی است؛ ان هم بدون دانش آکادمیک.
در واقع آن چه در گذر از هنر سنتی به مدرن در کشور ما اتفاق افتاد؛ گذر از بنیان های هنر اصیل به شکلی بی اساس از هنر مدرن بود.
اما در این میان نمی توان این حقیقت را کتمان کرد که هنر مدرن توسط اساتیدی بنیان نهاده شد که هنر سنتی را خوب می شناختند. هنرمندانی چون جوادی پور و اسفندیاری، ضیا پور، آجودانی، و بسیاری دیگر که اکنون حتی بسیاری از هنرجویان تنها نام آن ها را شنیده اند.
این جریان پس از آن که به ایران راه یافت؛ مثل تمام جریان های دیگر وارداتی به سبب نشناخته شدنش به کج راه رفت و هیچ از آن حاصل آمد. در نهایت در مورد هنر مدرن می توان گفت؛ هنر مدرن ایران ملقمه ایست که در کش و قوس سنت و مدرنیته در دامن هنر ایران افتاده است.
در این میان اساتید استخوان خرد کرده ای که هنر را رهاورد سال ها تلاش مستمر و ممارست در تمام جنبه های هنر می دانند؛ معتقدند تنها راه درست مبارزه با این اشتباه تاریخی به نمایش گذاشتن آثارشان و آموزش درست به شاگردانشان است.
البته گروهی معتقدند؛ که هنر ناب هرگز در سیلاب جریان های بی اصالت غرق نمی شود؛ و هیچ کس نخواهد توانست آن را به فراموشی بسپارد.
هنر گرچه از مسیر راستین خود فاصله گرفته است؛ اما به تعبیر برخی هنرشناسان هنر تابعی از رخدادهای اجتماعی پیرامون است و به طور مستقیم از حوادث وارد آمده بر اجتماع تأثیرمی پذیرد. اگر این امر را بپذیریم که هنر برگرفته از رخدادهای اجتماعی است؛ باید این موضوع را بپذیریم که هنر آئینه شرایط مردمان زمان خویش است. از این رو می توان گفت، آن چه بر دوران های مختلف تاریخی می گذرد؛ به شکلی مستقیم در هنر منعکس می شود و می توان ازین طریق بر آن چه در روزگار هنرمند سپری شده آگاهی یافت. شاید هنر امروز نیز بازتابی از آشفتگی ها و بی مهری های دوران ماست.
کد خبر: 44172
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdchiznk.23nkqdftt2.html