نیما مهدیان در متنی که در اختیار هنرنیوز قرار داده و پاسخی به خبر سایت تابناک است («میراث نا پدری و۱۰۰میلیونی که به جیب داماد رییس رفت») در مورد رسانه ای شدن مبلغ قرار داد فیلمش این خبر را یک شوخی زننده اعلام کرده است و گفته آنچه به عنوان اطلاعات خبری در آن مطلب آمده به یک شوخی، شبیه آیتم های خنده دار می ماند و اطلاعات تخیلی خبرنگار تابناک فانوس این راه هم نیست چه برسد به اینکه بخواهد پرده از اسراری رازآلود بردارد.
وی با گلایه از اینکه سایت تابناک متن کامل جوابیه او را نه تنها با ۷۲ ساعت تاخیر منتشر کرده بلکه آن را با جرح و تعدیل به گونه ای تنظیم کرده است که گویا خبر رسانه مذکور صحیح بوده است متن کامل این جوابیه بدین شرح است:
بسمه تعالی
با سلام واحترام
روز یکشنبه 31 شهریور 92 خبری درباره آخرین فیلم مستند (میراث ناپدری) بنده حقیر در سایت خبری تابناک درج گردید که بیشتر یک شوخی زننده بود لازم به توضیح است که در همان ابتدای امر توسط تهیه کننده حقیقی اثر (امیر قره پور) و معاون فرهنگی مرکز و بنده با یکی از خبرگزاری ها مصاحبه ای صورت پذیرفت که متاسفانه به دلیل یا دلایل نامشخصی تقریبا با ۷۲ ساعت تاخیر بخشی از عرایض اینجانب در خروجی آن سایت خبری قرار گرفت که لید خبر بگونه ای طراحی شده بود که گویی عرایض بنده مبین و تایید کننده خبر پر از اشتباه سایت محترم تابناک است.
دوستان عزیز
۱-
بودجه ساخت فیلم مستند (میراث ناپدری) حتی نصف مبلغ اعلام شده ( ۱۰۰ میلیون تومان!!!) هم نبوده و دستمزد اینجانب یک چهارم از کل قرارداد هم نشد. این درحالی است که در حدود ۸۵% این مستند ۶۷ دقیقه ای (آن هم طنز) تولیدی بوده و نه آرشیوی، افرادی که اندکی حتی با پروسه ساخت فیلم مستند داستانی آشنایی دارند به خوبی می دانند هزینه ساخت ۶۷ دقیقه کار فانتزی ، تصویربرداری درتهران و شهرستان و... تمام مراحل دیگری که در روند ساخت یک مستند عمومیت دارد این روزها با این شرایط غریب اقتصادی به چه میزان خواهد بود.
ای کاش برخورد حرفه ای را رعایت می نمودید و حداقل اطلاعات کمی درباره برآورد مالی ساخت یک مستند داشتید. حتی اگر به فرض محال رقم ۱۰۰ میلیون درست می بود آیا بهتر نبود خروجی کار را تماشا نموده و سپس در سایتی که حتی ستون سینما که نه ... ستون فرهنگی هم ندارد اظهار نظر می کردید؟
۲-
در دوران مدیریت مرکز در سال ۱۳۸۷ من در زیرزمین مرکز مسئول فنی ( نه آرشیو!!!) بودم. در دوران مدیریت آقای آقا محمدیان من در زیرزمین مرکز کارمند فنی بوده ام. هنگامی که (با افتخار) داماد ایشان شدم، در زیر زمین مرکز مسئول فنی بودم ( اتفاقا درهمان زمان بود که بعد ازدو سال و نیم انتظار در شورای تولید مرکز با طرح اینجانب برای ساخت مستند داستانی شهید ژان کورسل مخالفت شد) در زمان مدریت جدید نیز در همان زیرزمین کارمند فنی می باشم. دوستان عزیز و خوش اخلاق من، آقازادگی تعریف دارد، اخلاق و رسالت خبرنگاری هم تعریف دارد و قرار است من و شما کار فرهنگی انجام دهیم نه کار شبه سیاسی.
۳-
من در دوران قبل هر چه برای مرکز و چه برای نهادهای دیگر فیلم مستند، کوتاه و تیزر ساخته ام که اتفاقا آقای قره پور مدیر تولید سه فیلم مستند بنده بوده اند که از این جهت می توانم به فیلم مستند همیشه مبارز که در سال ۱۳۸۷ به تهیه کنندگی مرکزگسترش و مدیریت تولید امیرقره پور ساخته شد اشاره نمایم (قابل توجه عزیزی که هیچ سابقه ای از ایشان نیافته است و البته اگر از لحاظ مشغله و قدرت اجرا توانایش را داشتم مانند دیگر همکاران چه خارج از مرکز و چه داخل این اداره شخصا خودم تهیه کنندگی اثر را به عهده می گرفتم. ضمنا لازم به ذکر است آقای قره پور مدتی با این مرکز همکاری داشته است. حال پرسشی دارم مگر قرار است شما همه را بشناسید؟ و آیا فقط افرادی که شما می شناسید می توانند تهه کننده باشند؟ آیا نباید منتظر ورود افراد جدید در سینمای مستند باشیم؟ آیا تا به حال اسامی تهیه کنندگان آثار مرکز را از سال ۸۴ تا کنون دیده اید که در دوران خود اسمی از آن ها نبود ولی اکنون با همت خودشان و حمایت مدیران مرکز( حتما ضعف هایی هم درکارنامه دارند) اکنون در آسمان سینمای ایران و جهان می درخشد؟ البته اگر به نظرشما بود چون آنها را نمی شناختید آنها حق ورود به سینما را نداشتند.
آنچه که به عنوان اطلاعات خبری در مطلب شما آمده به یک شوخی،شبیه آیتم های (خنده بازار) می ماند و همانطور که توضییح هم دادم تمام اطلاعات تخیلی خبرنگارتان فانوسک این تیره راه را هم روشن نمی کند چه برسد به اینکه بخواهد پرده از اسراری رازآلود بردارد.