هوشنگ جاوید در گفتگو با هنرنیوز؛
روح معنوی از موسیقی اصیل ایرانی رخت بربسته است
3 مرداد 1391 ساعت 12:36
در جامعه امروز ایران، روح معنوی موسیقی از موسیقی اصیل ایرانی، رخت بربسته است. در مراکز ضبط موسیقی به ضبط صداهایی پرداخته میشود که روح موسیقی در آن جاری نیست
موسیقی نواحی ایران در عین اینکه در ردیف درخشانترین نوع موسیقی است اما به آن شکلی که باید نتوانسته به رشد و ارتقا دست یابد. هرچند، این وادی دارای حامیان جدی است که سالها برای این عرصه زحمت کشیدهاند اما در شاخههای مختلف از حمایتهای لازم برخوردار نبوده است. به همین بهانه، با «هوشنگ جاوید»، آهنگساز، مولف و مدیر واحد موسیقی حوزه هنری استان خراسان رضوی به گفتوگو نشستهایم؛
در حال حاضر موسیقی کلاسیک ایرانی چه جایگاهی در جامعه ایران دارد؟
بر اساس آنچه من میبینم، متأسفانه موسیقی کلاسیک ایرانی خیلی سقوط کرده است. به دلیل اینکه افرادی که در گذشتهای نه چندان دور، اهل درد بودند و مشق درد میکردند در حال حاضر خانهنشین شدهاند. افرادی که مشغول به فعالیت در حوزه موسیقی هستند، به دلیل داشتن درآمد، مشغول به فعالیت هستند که از تولیدات این دسته نیز، آنچه برای جامعه مفید فایده باشد، یافت نمیشود.
در جامعه امروز ایران، روح معنوی موسیقی از موسیقی اصیل ایرانی، رخت بربسته است. در مراکز ضبط موسیقی به ضبط صداهایی پرداخته میشود که روح موسیقی در آن جاری نیست و درصد بالایی از این تولیدات، ارزش یک بار شنیدن هم ندارند. در همه زمینهها، چه در زمینه موسیقی فیلم و چه در زمینه موسیقی شنیداری شاهد مشکلات زیادی هستیم.
خود شما چقدر در مسیر این معنویت در موسیقی گام برداشته اید؟
من تا جایی که برداشتهایم و نوع نگرشم به من اجازه داده است، در زمینه موسیقی به خصوص موسیقی نواحی تمام سعی خود را کردهام و زمینههای فرهنگسازی را نیز ایجاد کردهام. من تمام تلاش خود را به کار بردهام تا مردم کشورم و به خصوص جوانان، با موسیقی اصیل ایرانی، و با شکل و شیوه زندگی مناطق مختلف ایران، آشنایی پیدا کنند. به ویژه، آوازهای بختیاری که بعد از انقلاب شناخته شده نبود. اولین اقدام من بعد از انقلاب و بر اساس پژوهشهایم، بنیانگذاری جشنوارهای با عنوان «نینوازان» بود که در سال ۱۳۷۰ بنیان گذاشته شد و از تمام کشورها مدعوینی داشتیم.
من با مرکز موسیقی حوزه هنری، فعالیتم را شروع کردم. زمانی که جشنواره نینوازان را برگزار کردم، اگر کمکهای دوستان در حوزه هنری نبود، به راستی این نگاه به موسیقی ایجاد نمیشد. پس از برگزاری اولین جشنواره، متوجه کاستیهایی در کارم شدم و عدهای نیز در این حین، مدعی شدند که چنین طرحهایی را در ذهن میپروراندند. من پس از شنیدن این ادعاها، خود را از فعالیت در این حوزه کنار کشیدم و به مدت ده سال به تنهایی به پژوهش درباره موسیقی مشغول شدم و به بررسی آئینهای اقوام مختلف کشور پرداختم. تا سال ۱۳۷۹ هیچکس با نام موسیقی آئینی، آشنا نبود. در سال ۷۹ طرحی را با عنوان «ادیان و مذاهب ایران» به مرکز موسیقی وزارت ارشاد ارائه کردم و با شورای فرهنگی که در همان سال تشکیل شد و شامل هفت عضو بود؛ طی جلساتی درباره چگونگی برگزاری این طرح در کشور تصمیمگیری شد، و پس از بررسیهای متعدد به این نتیجه رسیدیم که عنوان «موسیقی آئینی» برای این طرح انتخاب شود. به دلیل اینکه آئینهای اقوام کشور به دستههای مختلف تقسیمبندی میشد در نتیجه عنوان کاملاً مرتبط با آن در نظر گرفته شد.
اولین جشنواره موسیقی آئینی، در سال ۱۳۷۹برگزار شد و در کنار آن، کتابی با عنوان «موسیقی آئینی» ارائه کردم. در اولین جشنواره موسیقی آئینی نیز با حضور عدهای کثیر از داخل و خارج کشور، عدهای بدون اطلاع از نحوه فعالیت ما، سنگاندازی کردند و مدعی شدند که طرح این جشنواره برای آنها بوده است. من یکسال به دنبال راهاندازی این طرح بودم و افراد سودجو عنوان کرده بودند که امیدواریم طرح به خوبی برگزار شود. ولی من بیتوجه به تمام حرفها و ادعاها به فعالیت خود در این زمینه ادامه دادم.
تاکنون ۱۴ جشنواره و همایش برگزار کردهام. من مناقبخوانی را با یک همایش و کتاب به جامعه فرهنگی معرفی کردم؛ و یک جشنواره نیز درباره اذان و مناجات ایرانی برگزار کردم. ولی با تمام تلاشی که کردم نتوانستم کاری کنم تا به موسیقی مذهبی به طور جدی پرداخته شود. از جمله جشنوارههایی که برگزار کردم؛ جشنواره «آئین کار و موسیقیهای کار در ایران» از پرافتخارترین این جشنوارهها برای من است. که به دنبال آن ۷۵۰ صفحه مطلب در این زمینه و ۱۶ سیدی آن آماده ارائه به جامعه است.
کمی در مورد مجموعه «موسیقی رمضان در ایران» صحبت بفرمایید؟
من در حین برگزاری جشنوارهها به موسیقیهای سازی برخوردم که در ماه مبارک رمضان برگزار میشد. تمام این موسیقیها را نشانهگذاری کردم و تحت مجموعهای با عنوان «موسیقی رمضان در ایران» ارائه کردم و این موسیقی را نیز به همگان معرفی کردم. در این مجموعه موسیقیهای مختلف کشور را در این مجموعه گنجاندم و چندین میهمان خارجی و اساتیدی از سراسر کشور، از این جشنواره دیدن کردند؛ و دوباره قصه جشنوارههای قبلی تکرار شد و آن عدهای که همچنان در سایه نشسته بودند، ادعا کردند که طرحی این چنینی نیز در سر داشتهاند. در زمینه موسیقی رمضان، کتابی ۳۰۰ صفحهای به چاپ خواهد رسید که حداکثر تا یک هفته بعد از ماه مبارک رمضان، به بازار خواهد آمد.
متأسفانه اعمال وقیحانهای در کپی کردن از کتاب من و ترجمه آن به زبانهای گوناگون صورت گرفته است. من تنها سوالم این است که آیا این ارج گذاشتن به هنر خودی است؟
موسیقی که طی سالهای اخیر در ماه رمضان جریان دارد چه تغییراتی نسبت به گذشته پیدا کرده است؟
شاعری در تاریخ ایران نیست که درباره ماه رمضان شعر نگفته باشد. در گذشته تمامی این اشعار چه به هنگام سحر و چه به هنگام افطار توسط آوازخوانان خوانده میشدند که به تدریج رو به افول گذاشت. تنها چیزی که از گذشته باقی ماند، مناجاتهای سحر بود که این مناجاتها نیز توسط افراد خاصی خوانده میشود. به هر حال مناجاتخوانی یک هنر ایرانی است. یک هنر کاملاً تفکر شده که امروزه فقط به صورت تفننی تداوم دارد. در چند سال اخیر اشعار ویژه سحر، بسیار کم شده است و آنچه باقی مانده ادامه گذشته است که امروزه به صورت عادت و تفنن درآمده است. متأسفانه امروزه برخی شاعران بیشتر به مادیات توجه دارند و شعر در رمضان به صورت مناسباتی درآمده است و در نتیجه انسانها از مسئله اصلی دور شدهاند.
از برنامههای آینده خود بگویید. این روند کاری را ادامه خواهید داد یا ترجیح میدهید تغییراتی را در حوزه فعالیت خود به وجود آورید؟
حدوداً یک ماه قبل از ماه رمضان، از من دعوت شد تا طرحی را درباره رمضان بنویسم که بتوان آن را در سطح تهران به مرحله اجرا درآورد. من طرحی نوشتم تحت عنوان «بزم ماه» که قرار بود در ۵ نقطه تهران به اجرا درآید. تمام کارهای این طرح انجام شده است ولی تاکنون خبری مبنی بر پیگیری این مسئله و یا اختصاص دادن بودجهای برای این طرح به دست من نرسیده است.
دو طرح دیگر با عنوان «همدلی» و «همزبانی» نیز به مرکز موسیقی حوزه هنری ارائه کردم که آقای مهدوی رئیس مرکز موسیقی، از این طرح استقبال کردند. طرح «همدلی» دو مرحله را شامل میشود که طی آن در مرحله اول، ۱۶ نقطه از کشور، دوبیتیهای خود را ارائه میدهند و در نتیجه آن کتابی تهیه خواهد شد. همچنین شاعرانی از سراسر کشور نیز در تهران حضور پیدا میکنند و دوبیتیهای خود را خواهند خواند.
همچنین در طرح «همزبانی»، دوبیتیهایی با حضور کشورهای همسایه و کشورهای حوزه خلیج فارس برگزار خواهد شد که طی سه ماه پس از اعلام بودجه تعیین شده، من کار را آماده تحویل خواهم داد.
کتاب موسیقی و انقلاب را نیز تا اواخر شهریور به ناشر مربوطه خواهم داد. دو طرح دیگر نیز ارائه دادم که متأسفانه هنوز بلاتکلیف و ناکام مانده است.
نتیجه فعالیت هنری چندینساله خود را چگونه ارزیابی میکنید؟
من خوشحالم که وقتی شروع به فعالیت کردم، موسیقی نواحی و بومی به قدری ناشناخته بود که حتی مسئولین فرهنگی نیز با اینکار آشنایی نداشتند؛ ولی در ادامه فعالیتم و پس از برگزاری اولین جشنواره از سوی همان مسئولین فرهنگی اعلام شد که موسیقی نواحی و بومی سبب دوستی دوباره هنر و دولت شده است. بسیار خرسندم که یک فرهنگ کاملاً ناشناخته را این چنین شکوفا کردم که تمام مسئولین به هنگام صحبت درباره موسیقی روی واژههای موسیقی آئینی و موسیقی نواحی و بومی تأکید دارند. در کشوری که اعلام شده بود موسیقی جای کار ندارد، من موسیقی نواحی را این چنین به منصه ظهور رساندم.
سخن پایانی خود را بفرمایید.
بسیار جای تأسف است که پس از یک دوره فعالیت بسیار و طولانی، تاکنون حتی از من احوالپرسی و تشکر نیز نشده است. حتی از لحاظ مسکن فشار روحی بسیار زیادی را متحمل میشوم و نمیدانم چه کاری باید انجام دهم. من پس از گذراندن سختیهای بسیار در عرصه موسیقی و پس از تلاشهای بیشائبه در راه خدمت به موسیقی این مرزوبوم هنوز دغدغه مسکن خود را دارم.
هوشنگ جاوید متولد ۱۳۳۸ در تهران است. در تهران و مشهد دوره نوجواني و جواني خود را سپري كرد. فارغالتحصيل رشته فيلمبرداري و نورپردازي از دانشكده صدا و سيما است. جاويد پرورشيافته مكتب مركز فرهنگ مردم ايران در صدا و سيما است وكتابهايي چون «آوازهاي روح نواز»، «موسيقي آئيني»، «نقش زن در موسيقي مناطق و نواحي ايران» را در كارنامه خود دارد. وي مدير و طراح جشنوارههاي بسياري بوده كه از آن جمله ميتوان به نخستين جشنواره نينوازي كشور ۱۳۷۰ حوزه هنري اشاره كرد.
کد خبر: 43984
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdchkwnk.23nx6dftt2.html