بازگشت اشیاء چغامیش و آیندۀ باستان شناسی ایران

3 خرداد 1394 ساعت 10:57

باستان شناسی ایران دست کم پنجاه سال از باستان شناسی جهان عقب است، بنابراین اگر هیأتی خارجی قصد پژوهش در ایران دارد، این پژوهش باید در مسیر اهداف و در جهت پیشبرد باستان شناسی ایران باشد نه فرضیه ای که ذهن فلان یا بهمان باستان شناس – چه خارجی یا چه ایرانی – را به خود مشغول کرده و با اولویتهای پژوهشی باستان شناسی ایران فرسنگها فاصله دارد.


به گزارش هنرنیوز،اشیا چغامیش در دوم اردیبهشت بالاخره پس از سالها دوری از وطن وارد ایران شدند و بازدید عموم از این 108 شی تاریخی ارزشمند از روز چهارشنبه 9 اردیبهشت برای هموطنان در موزه ملی واقع در سی تیر میسر شده است. به این بهانه دکتر کامیار عبدی فارغ التحصیل باستان‌شناسی دانشگاه میشیگان آمریکا در یادداشتی به بررسی آینده  باستانشناسی پرداخته که متن آن به شرح زیر است:

تعدادی از اشیاء به دست آمده از کاوشهای هیأت آمریکایی در محوطۀ باستانی چغامیش که در سالهای دهۀ ۱۳۴۰ برای فعالیتهای پژوهشی به موسسۀ شرق شناسی دانشگاه شیکاگو فرستاده شده بود پس از نزدیک به ۵۰ سال چند روز پیش به ایران بازگردانده شد. نه تنها این اقدام نشاندهندۀ بهبود روابط ایران و آمریکا در این اواخر است، بلکه این مهم که رئیس موسسۀ شرق شناسی دانشگاه شیکاگو خود این کار را بر عهده گرفته و شخصاً این اشیا را به ایران بازگردانده حاکی از ارزش زیادی است که یک نهاد مهم و جاافتادۀ پژوهشی بین المللی برای باستان شناسی ایران قائل است. البته کژاندیشان که همواره نیمۀ خالی لیوان را می بینند شاید این امر را این گونه توجیه کنند که اولاً آمریکاییان برای ظاهرسازی مشتی جنس بدردنخور را در چمدانی ریخته و به ایران فرستاده اند تا به اصطلاح حسن نیت خود را نشان دهند (ایذاً همان شیردال کذایی و تقلبی که به رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی دادند و موجب حرف و حدیث فراوان شد)؛ و ثانیاً، در زمانی که بخش وسیعی از خاورنزدیک درگیر بحران و جنگ و آشوب است آمریکاییان در حال زمینه چینی‌اند تا راه را برای از سرگیری فعالیتهای میدانی باستان شناسی خود در ایران، یکی از معدود کشورهای آرام و باثبات در منطقه، هموار سازند.

اما بنا به ضرب المثل "عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد" همین امر نیز برای باستان شناسی ایران که سالهاست دچار رکود ذهنی عمیقی شده و دوران وخیمی را سپری می کند اتفاقی خواهد بود میمون و مبارک، چرا که سی و اندی سال قبل، پس از پیروزی انقلاب، باستان شناسی ایران خود را محکوم به انزوایی کرد که نه تنها چرخ باستان شناسی را از چرخیدن انداخت، بلکه موجب شد باستان شناسان برجسته ای که شیفتۀ ایران و بسیار مایل به کار میدانی در این آب و خاک بودند بالاجبار رخت بربسته، راهی دیگر کشورها شده و کوله بار دانش و تجربۀ خود را نثار آنان کنند. درختش را ما کاشتیم، میوه اش را اعراب و ترکها نوش جان کردند!

اکنون چنین به نظر می رسد که این طلسم شکسته و راه هموار شده تا باستان شناسان خارجی به ایران بازگردند و در حالی که تشکیلات آموزشی باستان شناسی کشور صرفاً به دستگاهی برای تولید انبوه فارغ التحصیلان باستان شناسی تبدیل شده نه "باستان شناس" به معنای واقعی کلمه، نه تنها ما باستان شناسان ایرانی را با دانش روز باستان شناسی در سطح جهان آشنا کنند، بلکه نسل آیندۀ باستان شناسان ایرانی را با نظریات روز، روشهای میدانی، آزمایشگاهی و تحلیلی باستانی شناسی آشنا کرده و، مهمتر از همه، به ما باستان شناسان ایرانی کمک کنند تا ایران را به جایگاه پر ارج و قربی بازگردانیم که در باستان شناسی جهان داشت، اما ساده اندیشانه و سهل انگارانه به باد فنایش دادیم.

منتهی این بدان معنی نیست که درهای ایران را بی هیچ نگهبانی در مقابل خارجیان گشوده و هر باستان شناسی را با آغوش باز به ایران راه دهیم. بر تشکیلات باستان شناسی ایران – بویژه پژوهشکدۀ باستان شناسی– واجب است که اولاً اقتدار از دست رفتۀ اداری خود را کسب و تثبیت کند تا دیگر قسمتهای سازمان میراث فرهنگی و دیگر نهادهای دولتی آن را دور نزده، نادیده گرفته و در حوزۀ مدیریتی آن دخالتهای خودسرانه کرده و، مثلاً، محوطه ها و آثار باستانی کشور را چون گوشت نذری تقدیم این و آن نکنند تا اهداف خود را پیش ببرند. بلکه هر آنچه در باستان شناسی ایران انجام می شود باید از کانال پژوهشکدۀ باستان شناسی بگذرد ولاغیر. ثانیاً، دقت فراوان در گزینش و پذیرش باستان شناسان خارجی و برنامه های پیشنهادی آنان واجب است. شاید عده ای خوش باور بنا به مصداق ضرب المثل "خود گویم و خود خندم، عجب مرد هنرمندم" در دنیای پرتوهم خود باستان شناسی ایران را با باستان شناسی روز جهان همسنگ می دانند، اما حقیقت امر این است که باستان شناسی ایران دست کم پنجاه سال از باستان شناسی جهان عقب است، بنابراین اگر هیأتی خارجی قصد پژوهش در ایران دارد، این پژوهش باید در وهلۀ اول در مسیر اهداف و در جهت پیشبرد باستان شناسی ایران باشد نه فرضیه ای که ذهن فلان یا بهمان باستان شناس – چه خارجی یا چه ایرانی – را به خود مشغول کرده و با اولویتهای پژوهشی باستان شناسی ایران فرسنگها فاصله دارد.

در عین حال، نباید از یاد ببریم که همچنان تعدادی افراد مغرض و بی‌تخصص و ناکارآمد باقیمانده از دوره‌های پیشین مدیریتی که فقط در پی تضعیف باستان‌شناسی و میراث فرهنگی هستند هنوز عواملی اینجا و آنجا دارند که از هیچ فرصتی برای کارشکنی و مانع تراشی دریغ نمی کنند، اما وظیفۀ ماست که عینک بدبینی را دورانداخته و واقع گرایانه تر به اولویت و آیندۀ باستان شناسی ایران نگاه کنیم. شاید بازگشت همین یک چمدان اشیاء چغامیش گامی باشد در این سو.


کد خبر: 80857

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdchq6n6.23nvmdftt2.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com