فرهاد جعفری، نویسنده «کافهپیانو»: حیات سیاسی اصلاحطلبان به سر آمده است
24 خرداد 1389 ساعت 11:54
فرهاد جعفری معتقد است حیات سیاسی اصلاحطلبان در ایران به پایان رسیده و در آینده نیز جناح راست سنتی از عرصه سیاسی کشور کنار خواهد رفت.
فرهاد جعفری که بیشتر او را به عنوان یک نویسنده می شناسند، کاندیدای رد صلاحیت شده پس از انتخابات مجلس پنجم مشهد است. او دانش آموخته حقوق، مدیرمسئول هفته نامه یک هفتم و مولف رمان پر سر و صدای «کافه پیانو» است.
نخستین اثر این نویسنده پس از آنکه مجوز انتشار از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد، در مدت زمانی کوتاه به چاپ بیست و پنجم رسید. اما در فضای انتخابات دهم ریاست جمهوری و اعلام حمایت جعفری از کاندیداتوری دکتر احمدی نژاد، روند رو به رشد فروش کتابش متوقف شد و حتی عدهای از خریداران کافه پیانو را به کتابفروشیها بازگرداندند. اگرچه او در این باره گفته بود تنها برخی بالاشهریها کتابش را پس فرستادهاند.
به گزارش هنر نیوز گفتوگوی خبرآنلاین با فرهاد جعفری در یکی از کافی شاپهای مشهد (جایی که مورد علاقه خاص اوست) انجام شد و او خیلی راحت و صمیمی به سوالاتمان پاسخ داد؛ سوالاتی که نشان داد او سیاست را بیشتر از ادبیات دوست دارد و اتفاقی نظرات سیاسیاش را مطرح نکرده است.
اگر به 14 سال قبل یعنی ایام انتخابات مجلس پنجم برگردیم با شخصی به نام فرهاد جعفری مواجه می شویم که سر و صدای زیادی به راه انداخت اما به مجلس راه پیدا نکرد. چه شد که چنین اتفاقی افتاد؟
آن زمان در آخرین ساعات منتهی به شروع تبلیغات کاندیداها به من اعلام شد که صلاحیتم مورد تایید قرار گرفته و من هم بدون امکانات آنچنانی و با استفاده از شیوههای ابداعی تلاش کردم تا پیام خودم را به جامعه منتقل کنم. این روش و پیام های من برای مردم جذابیت داشت و فرهاد جعفری با اقبال عمومی مواجه شد. طبق روایتهای مختلفی که از نتایج آرا به اطلاعم رسید بین 400 تا 500 هزار مشهدی در انتخابات مجلس پنجم به من رای داده بودند.
پس چه شد که به مجلس نرفتید؟
پس از شمارش آرا از فرمانداری با من تماس گرفته شد و گفتند که از ابتدا صلاحیت من مورد تایید شورای نگهبان نبوده و من نمی توانستم کاندیدا شوم. حال آنکه رای قاطع مردم مشهد را با خود داشتم.
چه عکس العملی نشان دادید؟
طبق خواست ناظر شورای نگهبان نامهای نوشتم و از کاندیداتوری انتخابات انصراف دادم.
شیوه تبلیغاتی شما که کمک زیادی به موفقیت تان کرد چه بود؟
من از ابتدا با مردم صادقانه رفتار کردم. حرف دل آنها و دغدغههای من برای جامعه یکی بود. مردم وقتی می دیدند من با پای پیاده برای خودم تراکت پخش می کنم و با آنها بحث و گفتگو می کنم به نتیجه رسیدند که که من یکی مثل خودشان هستم و در نتیجه اعتماد خوبی بین مردم و من به وجود آمد که حاصلش رای حدود 500 هزار نفری بود.
بعد از آن ماجرا کسی از روش های تبلیغاتی شما استفاده کرد؟
بله. افراد زیادی سعی در تکرار این روش داشتند. حتی شنیدم پس از انتخابات گروهی از وزارت کشور برای بررسی شیوه و میزان تاثیرگذاری تبلیغات انتخاباتی من به مشهد آمدند. جالب است بدانید که روش تبلیغات انتخاباتی پیروز انتخابات بعد از آن دوره شباهتهای زیادی با روش تبلیغاتی من داشت.
یعنی معتقدید پیروز انتخابات دوم خرداد 76 (آقای خاتمی) از روش تبلیغاتی شما استفاده کرد؟
بله! اما نه به صورت کاملا یکسان. من با پای پیاده در سطح خیابانهای مشهد تردد کرده و با مردم صحبت می کردم؛ آقای خاتمی با اتوبوس شهرهای مختلف ایران را می گشت و سخنرانی می کرد. آن زمان در مشهد به شیک پوشی و چهره زیبای فرهاد جعفری توجه زیادی شد و یک سال بعد سیدی خندان، شیک پوش و با سیمایی زیبا و آراسته گوی رقابت را از رقبا ربود. این مشابهت ها نمی تواند اتفاقی و بدون برنامه باشد.
به رغم این شباهتها شما هیچ موقع از آقای خاتمی و جناح چپ حمایت نکردید. حتی بعدها از فردی که بیشترین تضاد را با او داشت اعلام حمایت کردید. علت این مساله چیست؟
این مساله به تفاوت در نگرشهای سیاسی ما مربوط می شود. من در حوزه سیاست خودم را یک راست لیبرال میدانم و طبیعی است که با جریان چپ آبم به یک جوی نرود. هر چند آقای خاتمی را فردی سالم و درستکار دانسته و به او احترام می گذارم اما در طول زندگیام حتی یک خط در دفاع از جریان چپ و دوم خردادی ها ننوشته ام و به این موضوع افتخار می کنم.
اما مردم و به نوعی افکار عمومی جامعه اینگونه قضاوت نکردند. رفتار آنها با کافه پیانوی شما پیام جالبی با خود دارد.
به نکته درستی اشاره کردید اما این تمام واقعیت نیست. ممکن است من با اعلام حمایت از آقای احمدی نژاد در انتخابات دهم بخشی از پایگاه اجتماعی خود را از دست داده باشم اما از سوی دیگر تعداد زیادی به جمع مخاطبان من اضافه شد. حمایت من از دکتر احمدی نژاد تعدادی از مخاطبان مرا رنجیده خاطر کرده و حتی تعدادی از آنان تصمیم به عودت کتاب به ناشر گرفتند. اما این تمام ماجرا نیست. اکثر کتب مرجوعی به کتاب فروشیهای شمال شهر تهران بازگردانده شده است و این یعنی جایگاه من و افکار فرهاد جعفری در میان قشر روشنفکر، مرفه و تحصیل کرده پایین آمده است اما از سویی دیگر در میان حاشیه نشینها و ساکنین جنوب شهر مخاطبان جدیدی پیدا کردهام که البته آنها توان خرید کتاب را ندارند و این مساله باعث شده است تا روند رو به رشد فروش کافه پیانو متوقف شود.
دلیل حمایت شما از آقای احمدی نژاد چه بود؟
ببینید آقای احمدی نژاد فردی بسیار باهوش و سیاستمدار است. و من معتقدم اگر تنها یک دیپلمات در کشور وجود داشته باشد، ایشان است. در حوزههای مختلف عملکرد قابل قبولی داشته و توانسته تاثیر مثبتی بر جامعه بگذارد. در حوزه فرهنگ اکثر قریب به اتفاق کتب و فیلمهایی که سالها منتظر مجوز بوده اند، منتشر شده است. حتی افراد هم طیف، ایشان را در حوزه فرهنگی یک لیبرال می دانند. علاوه بر آن ایشان با الیاگارشی حاکم بر بدنه دولت در دورههای قبل به مخالفت پرداخته و عزمی جدی در مقابله با رانت ها و ویژه خواری ها دارد.
در حوزه اقتصاد هم با اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها که آرزوی بسیاری از دلسوزان کشور بوده است تلاش کرده تا شرایط را برای پویایی اقتصادی مهیا کند. به طور مشخص در حوزه سیاست خارجی نیز رویکردهای قابل توجه و مثبتی را شاهد هستیم که نتیجه آن خروج ایران از انزوا و کمتر شدن توجه سیاست خارجی ما به کشورهایی مثل روسیه است که می تواند در عرصه بین الملل نتایج قابل قبولی برای ما در پی داشته باشد.
در موضوع سیاست خارجی کمرنگ شدن رابطه ما با روسیه چه پیامدهایی دارد؟ تاثیر آن بر رابطه ما با آمریکا چگونه خواهد بود؟
به نکته خوبی اشاره کردید. کمرنگ شدن روابط ما با روسیه باعث نزدیک شدنمان به آمریکا می شود و این نزدیک شدن به نفع کشور است. ببینید در دنیای امروز هیچ کشوری نمی تواند بگوید من به دنیای پیرامون بی نیازم. ما نیازهای تکنولوژیکی، صنعتی و ... داریم که باید با تعامل با کشورهای مختلف نیازهایمان را برآورده کنیم. همانطور که نیازهای بسیاری از کشورها را هم ما پاسخ می دهیم. در این بین عدم ارتباط ما با امریکا باعث می شود ما نیازهای خود را از دیگر کشورها با هزینه های بالاتر و کیفیت پایین تر و یا از طریق دلالهای بین المللی تامین کنیم که این موضوع هزینه بالایی را به کشور تحمیل می کند.اگر مشکل ما با آمریکا حل شود که البته باید گفت مساله ما و آمریکا حل شدنی است، منافع زیادی برای دو کشور ایجاد خواهد کرد.
اما در ادبیات و راهبردهای سیاست خارجی دولتهای ایران و آمریکا چنین روندی را مشاهده نمی کنیم.
هر چند در روشها و ادبیات سیاست خارجی دو کشور هنوز به مرحله آغاز همگرایی نرسیده اند اما به سمتی پیش می رویم که آینده روابط ایران و آمریکا خیلی روشنتر از گذشته آن خواهد بود.
در بحث عملکرد اقتصادی دولتهای نهم و دهم خود شما انتقادهایی به برخی برنامه ها نظیر طرح بنگاه های زودبازده داشتید. چرا حالا چنین انتقادهایی نمیکنید؟
اتفاق خاصی نیفتاده که دیگر از آن انتقادها خبری نیست. اما من به زیرکی آقای احمدی نژاد و تیم مشاوران و برنامه ریزانش اعتقاد بیشتری پیدا کرده ام. من معتقد بوده و هستم که طرح بنگاه های اقتصادی زودبازده مشکل بیکاری، فقر و شکاف طبقاتی را از بین نخواهد برد اما آیا این طرح نمی تواند مشکلات دیگری را از بین ببرد؟ اقتصاد ایران دچار بیماری است و برای مداوای این بیماری باید جراحی بزرگی صورت گیرد. طرح بنگاه های زودبازده بی حس کننده و به نوعی مسکن دردهای این جراحی اقتصادی در کوتاه مدت است. ببینید شرایط اقتصادی مردم جامعه به گونه ای بود که آمار ناهنجاری های اجتماعی مثل زورگیری و دله دزدی های خیابانی بسیار گسترده شده بود و آقای احمدی نژاد با تزریق این نقدینگی و اعطای وام در قالب بنگاه های زود بازده تلاش کرد تا هرچند به شکل موقت از این فشارها بکاهد. وقتی فردی برای سیر کردن خانواده اش کابل های برق فشار قوی را میدزدد، یک پیام اجتماعی هولناک دارد. یعنی شرایط اقتصادی به گونه ای است که فرد مجبور است جان خود را به خطر بیاندازد تا مشکلش حل شود. تیم آقای احمدی نژاد این موضوع را به خوبی درک کرده و راه حلی کوتاه مدت در کنار راه حل دراز مدت (هدفمند کردن یارانه ها) برای اقتصاد ایران اجرا کرد.
فکر نمی کنید این هدفمند کردن باعث کاهش پایگاه اجتماعی آقای احمدی نژاد شود؟
در کوتاه مدت ممکن است چنین اتفاقی رخ دهد اما در میان مدت ایشان همان پایگاه اجتماعی خود را باز خواهد یافت، تنها در مرزبندی طرفداران او تغییراتی رخ می دهد و همراه با کاهش طرفداران آقای احمدی نژاد از طیف حاشیه نشین، طرفداران تحصیل کرده و نخبگان جامعه گرایش بیشتری نسبت به وی پیدا خواهند کرد.
با این اوصاف و به عنوان آخرین سوال: شرایط سیاسی کشور پس از پایان دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد چگونه خواهد شد؟
با انتخابات سال گذشته و مجموعه اتفاق هایی که پس از آن رخ داد باید به صراحت گفت که دوره اصلاح طلبان در حیات سیاسی ایران به پایان رسیده و در آینده احتمالا تبدیل به یک جریان اجتماعی شبیه سوسیالیست های اروپایی خواهند شد. در جناح راست نیز محوریت فعالیت های سیاسی در اختیار طیف نزدیک به حامیان دولت کنونی خواهد بود و راست سنتی هم در آینده سیاسی کشور جایگاه قدرتمند و تاثیرگذاری نخواهد داشت.
کد خبر: 11330
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdchvxnz.23nzxdftt2.html