گفتگوی هنرنیوز با مشاور فرهنگی شبکه دو سیما در امور کودک و خانواده؛

انیمیشن در ساخت زندگی مشاهیر جدی گرفته نمی شود

27 خرداد 1391 ساعت 0:17

محمد میرکیانی، مشاور فرهنگی شبکه دو سیما در امور کودک و خانواده، سال‌هاست که در حوزۀ ادبیات کودک و نوجوان فعالیت می‌کند. او تا امروز آثار متعددی را به‌ویژه در راستای شناساندن آثار و مفاخر ادبیات کهن ایران برای گروه سنی کودک و نوجوان نگاشته است و در این زمینه همکاری‌های نزدیکی با نهادهایی مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان داشته است.


 بعضی از آثار میرکیانی به تولیدات تصویری و تلویزیونی تبدیل شده‌اند. از جمله‌ فیلم «شاید فردا نباشد» برای گروه کودک شبکه دو و مجموعه‌ »قصه ما همین بود» که با عنوان «افسانه‌های کهن» در مرکز فرهنگی صبا تولید شده است. همچنین مجموعه انیمیشن ۸۰ قسمتی «قصه ما مثل شد» نیز براساس کتابی از میرکیانی با همین نام تهیه شده است. 
با او در زمینۀ بازنمایی چهرۀ مشاهیر ایران در فیلم، سریال و انیمیشن‌های حوزۀ کودک و نوجوان به گقت‌وگو نشستیم. 

- در زمینۀ معرفی مشاهیر و مفاخر ملی ایران تاکنون چه آثاری برای کودکان و نوجوانان تولید شده است؟
زمانی که من مدیر گروه کودک و نوجوان شبکه یک سیما بودم، مجموعه‌ای با عنوان «کودکی بزرگان» پخش می‌شد. این مجموعۀ ۱۳ قسمتی، داستان زندگی ۱۳ نفر از چهره‌های ماندگار ایرانی را به تصویر کشیده بود. اما متأسفانه پخش آن در هنگام جابجایی مدیریت در شبکه یک متوقف شد. 
«رهایی از زمین» نیز تله‌فیلمی برای ارائۀ یک معرفی داستان‌گونه از زندگی استاد شهریار برای نوجوانان بود.
همچنین دفتر تولیدات انیمیشن حور، مجری طرح انیمیشن هشتاد قسمتی «دانشمندان بزرگ» بود که به زندگی ۸۰نفر از دانشمندان اسلامی پرداخته بود. تهیه‌کنندۀ «دانشمندان بزرگ» مرکز صبا و کارگردان آن فرخ یکدانه است. این انیمیشن هم از شبکه ۱ و هم از شبکه ۲ سیما پخش شد. ضمن اینکه در حال حاضر هم از شبکه هفت سیما در حال پخش است.
علاوه بر این انیمیشن دو بعدی داستان‌های آرش نیز با هدف معرفی اساطیر ایرانی به نوجوانان در ۱۳ قسمت تولید شده است. 

- اما بازخورد قابل‌توجهی از این آثار دیده نشده است...
اینکه کارهایی در این زمینه تولید شده اما دیده نشده‌اند، به این معناست که تبلیغات رسانه‌ای برای این برنامه‌ها ضعیف بوده است.
نکتۀ دیگر آنکه ما انیمیشن را جدی نمی‌گیریم. این تصور در ذهنمان به وجود آمده که انیمیشن فقط عرصۀ طنز و شوخی است. در حالی که در انیمیشن هم می‌توان حرف‌های جدی و حتی آموزشی زد. سال ۱۳۸۰ که من در مرکز صبا بودم، انیمیشن سه بعدی «فرمانروایان مقدس» درباره زندگی پیامبران ساخته شده بود. این انیمیشن کاری جدی و فاخر بود. آیا نمی‌شود دربارۀ زندگی افراد شاخصی چون جلال آل احمد، نیما یوشیج و دکتر حسابی... انیمیشن ساخت؟
اصلاً چرا ما مثل سایر کشورها انیمیشن ۳۵ میلی‌متری برای اکران در سینماها نمی‌سازیم؟ نظر من این است که بخش خصوصی هم باید وارد کار شود. کار در این حوزه نیاز به پروژه‌های تحقیقاتی و کار تیمی دارد. ضمن اینکه شرکت‌هایی به‌عنوان حامی باید سرمایه‌گذاری کنند. 

- به نظر شما چه شخصیت‌هایی برای پرداخت و تولید آثاری از این دست مناسب بوده‌اند اما تاکنون کاری براساس زندگی و آثار ایشان تولید نشده است؟ 

خیلی از شخصیت‌های گذشته و معاصر ما این ظرفیت را دارند. پیش از آنکه تعیین کنیم دربارۀ چه شخصیتی باید کار شود، باید ببینیم چه کسی همت کرده و این کار را انجام ‌خواهد داد. این ایده‌ها مدیریت می‌طلبند و باید با برنامه‌ریزی به سمت تولید هدایت شوند. در تاریخ ما افرادی هستند که من آنها را به‌عنوان مشهوران گمنام می‌شناسم! مثلاً از دانشمند عالی‌قدری مثل شیخ بهایی نباید تنها یک نام باقی مانده باشد.
از این‌ها مهم‌تر اینکه خلق ایده باید مورد تأکید قرار گیرد. ما در قسمت تولید فکر کمبود داریم. به نظر من زندگی مشاهیر حتی می‌تواند به شکل سریالی داستانی کار شود. مشکل ما این است که در حوزه‌های فرهنگی مراکز تولید فکر نداریم. به طراحی و برنامه‌ریزی کمتر توجه می‌شود. مدیران فرهنگی باید قدرت طراحی داشته باشند به این معنا که از پس سازماندهی محتوا بربیایند. 

چطور می‌توان در این حوزه به طراحی و سپس مدیریت ایده رسید؟ 

در این زمینه باید به تفاوت میان «فعالان» حوزۀ کودک و نوجوان با «صاحب‌نظران» این حوزه توجه شود. ضمناً مهم است که بدانیم جایگاه و توانایی‌های یک تولیدکنندۀ حوزۀ کودک و نوجوان با هر دو گروه یاد شده (یعنی فعالان و صاحب‌نظران) متفاوت است. برای من که تا امروز در هرسه زمینه کار کرده‌ام، این تفاوت بسیار محسوس است. کار تولید برای کودکان و نوجوانان باید تخصصی‌تر از این دنبال شده و به افرادی سپرده شود که دارای تخصص مقتضی هستند.
من خودم سال‌ها پیش داستانی با نام «عمو رستم» و بعدتر در دنبالۀ آن داستان « دایی سهراب» را نوشتم. در این دو کتاب سعی‌ من بر این بود که در قالب یک داستان امروزی، اسطوره‌های ایرانی را به کودکان و نوجوانان معرفی کنم. حال آنکه اتفاقا این دو کتاب از جمله گمنام‌ترین آثار من هستند. این مسائل ریشه در عدم حمایت از ایده‌ها دارند.
ما در زمینه آثار مکتوب هم به این طراحی احتیاج داریم. اگر بخواهم از میان آثار خود مثال بزنم، باید به مجموعۀ «قصۀ ما مثل شد» اشاره کنم. این مجموعه در ۵ جلد منتشر شده و در حال حاضر مشغول نگارش ۵جلد دیگر آن هستم. من حتی در نام‌گذاری این اثر بسیار توجه داشتم که طراحی را مدنظر قرار دهم. زمان زیادی را صرف کردم تا به انتخاب مناسبی برای نام این اثر برسم. چرا که نمی‌خواستم از نام معمولی‌ای مثل «داستان ضرب‌المثل‌های فارسی» استفاده کنم.


کد خبر: 42219

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdchwink.23nizdftt2.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com